به نام خداوند بخشنده مهربان
قیامت نزدیک شد و قرص ماه دو نیم گردید اما آنانکه کافر شدند چون این معجزه را توسط پیامبر دیدند روى گرداندند و گفتند که این سحرى است پىدرپى و پیامبر و آنچه را که او آورده است را تکذیب کردند و از هواهاى نفسانى خود پیروى نمودند اما بزودى هر امرى در مجرا و جایگاه خود قرار خواهد گرفت.
با اینکه در کتاب او اخبارى که به قدر کافى هشدار دهنده باشد مانند حکمتهاى بالغه آمده بود اما این هشدارها مؤثر نیفتاد.پس تو اى رسول ما از ایشان روى بگردان که اینان در انتظار روزى هستند که دعوت کنندهگان، مردم را بسوى داورى و پاداش و کیفر و عذابى سخت مىخوانند.در حالیکه از شدت شرمسارى و خشوع دیدگان خود را پائین انداخته از قبرها بیرون آیند، تو گوئى همچون ملخهاى منتشرند در حالیکه بسوى آن دعوت کننده به سرعت مىدوند. آن روز کافران مىگویند این روز چه روز سختى است.
قبل از ایشان، قوم نوح نیز بنده ما نوح را تکذیب کرده و گفتند: او جن زده و مضرّت دیده است، تا جائیکه پروردگار خود را خواند و عرضه داشت پروردگارا من مغلوب و شکست خوردهام، از تو یارى مىخواهم.ما نیز درهاى آسمان را به آبى رگبار و تند بگشودیم و زمین را به صورت چشمههاى جوشان بشکافتیم و این دو آب به منظور اجراى فرمانى که رانده بودیم بهم برخورد کردند و ما نوح را بر مرکبى تختهاى که به صورت کشتى در آمده بود سوار کردیم و این کشتى زیر نظر ما به حرکت در آمد و بقیه غرق شدند و جزاى یک عمر کفران را بدیدند.
ما آن کشتى را حفظ کردیم تا آیتى باشد، آیا عبرت گیرندهاى هست تا متذکر شود و بداند که عذاب و هشدار من چگونه است؟ و با اینکه ما قرآن را براى تذکر آسان کردهایم آیا پند گیرندهاى وجود دارد.قوم عاد هم پیامبرشان را تکذیب کردند ببین که عذاب و هشدار من درباره آنان چگونه بود، ما بادى سخت طوفانى در روز نحس مستمر و دنبالهدارى بر آنان فرستادیم.بادى که مردم را مانند نخلى که از ریشه درآید از زمین برکند.
ببین که عذاب و انذار من چگونه بود، با اینکه ما این قرآن را براى تذکر آسان کردهایم آیا کسى هست که متذکر شود و پند گیرد. ثمود هم پیامبران را تکذیب کردند و گفتند:آیا یک بشر که از خود ما است را پیروى کنیم؟ در این صورت خیلى گمراه و دیوانهایم.چطور شده که از میانه همه ما، قرآن تنها بر او نازل شده؟ نه، بلکه او دروغ پردازى است جاه طلب. فردا در پیشگاه حق خواهند فهمید که دروغ پرداز و جاه طلب کیست.(1تا26)
«شتر صالح و قوم نافرمان او»
ما به صالح پیامبر وحى کردیم که ماده شترى را براى آزمایش قوم تو خواهیم فرستاد صبر کن و منتظر باش و به ایشان خبر بده که آب موجود در محل، بین آنان و شتر تقسیم شده و هر صاحب قسمتى باید در روز معین از آب استفاده کند.
اما مردم، آن کس که داوطلب کشتن شتر شده بود را صدا زدند و او نیز شتر را بکشت.پس ببین که عذاب و انذار من درباره آنان چگونه بود؟
ما فقط یک صیحه بر آنها فرستادیم و همگى چون هیزمى که باغبان جمع مىکند روى هم انباشته شدند.با اینکه ما این قرآن را براى تذکر آسان کردهایم آیا کسى هست متذکر شود و پند بگیرد؟ (27تا32)
قوم لوط هم هشدارهاى ما را تکذیب نمودند و ما بادى همراه با سنگ بر آنان فرستادیم و بجز خاندان لوط که در سحر نجات دادیم همه را هلاک کردیم و نجات ایشان نعمتى بود از سوى ما تا همه بدانند بندگان شکرگذار را اینچنین جزا مىدهیم.با اینکه لوط ایشانرا از عذاب ما انذار کرده و ترسانده بود ولى همچنان در جدال و لجاجت خود اصرار ورزیدند و نسبت به میهمانان او قصد سوء و منافى عفت کردند. ما چشمهایشان را کور کردیم و گفتیم عذاب و انذار مرا بچشید و در بامدادى عذاب پیوسته، به ایشان رسید و گفتیم عذاب و انذار مرا بچشید و با اینکه ما این قرآن را براى تذکر آسان کردهایم آیا کسى هست که متذکر شود و پند بگیرد.ما براى قوم فرعون هم بیم رسان فرستادیم اما همه آیات ما را تکذیب کردند پس ما نیز آنها را مانند گرفتن عزیزى مقتدر و توانا گرفتیم و عذاب نمودیم. (33تا42)
«عذاب قیامت تلختر و عظیمتر است»
آیا فکر مىکنید که کفار شما از کسانیکه قبل از شما کفر ورزیدند و به عذاب الهى دچار شدند بهترند و گرفتار بلا و مصیبت نخواهند شد و آیا براستى در کتب پیشین برائتى براى نجات شما از عذاب خدا آمده است و یا نه آنها مىگویند چون در کفر خود اتحاد داریم پس از هر کس که بخواهد عذابمان بکند انتقام مىگیریم.بدانند که این جمع متحد بزودى در جنگ شکست خواهند خورد و پا به فرار خواهند گذاشت.
اینان بدانند که این عذاب دنیوى چیز مهمى نیست بلکه قیامت که موعد عذاب آنهاست داراى بلائى بس عظیمتر و تلختر مىباشد.بدرستیکه مجرمین و گناهکاران از موطن و جایگاه سعادت که همان بهشت است گمراه شده و در آتش افروخته قرار دارند. در روزى که با رخسارهاى خود به سوى آتش کشیده مىشوند و به آنها گفته مىشود حرارت دوزخ را بچشید که ما هر چیزى را با اندازهگیرى قبلى آفریدیم و امر و فرمان ما درباره بوجود آمدن هر چیزى تنها یک بار است و به سرعت یک چشم به هم زدن محقق خواهد شد.
آیا با توجه به اینکه ما امثال شما را هلاک کردیم باز هم کسى نیست که متذکر شده و پند بگیرد؟ اینان بدانند که آنچه کردهاند در نامهها ضبط است و هر کوچک و بزرگى در آن نوشته شده ، بدرستیکه مردم با تقوى در بهشتها و در وسعتند، در جایگاهى که همه قرب و نعمت و سرور و بقاء است، در قرب و نزدیکى مالکى مقتدر. (43تا55)