صفت پانزدهم:کبر و فرق آن با عجب

 

و آن عبارت است از حالتى که آدمى خود را بالاتر از دیگرى ببیند و اعتقاد برترى خود را بر غیر داشته باشد.و فرق این با عجب،آن است که:آدمى خود را شخصى داند، و خود پسند باشد،اگر چه پاى کسى دیگر در میان نباشد،ولى در کبر،باید پاى غیر نیز در میان آید تا خود را از آن برتر داند و بالاتر بیند.و این کبر،صفتى است در نفس و باطن.و از براى این صفت،در ظاهر،آثار و ثمرات چندى است که اظهار آن آثار را تکبّر گویند.

و آن آثارى است که:باعث حقیر شمردن دیگرى و برترى بر آن گردد، مانند مضایقه داشتن از همنشینى با او،یا همخوراکى با او،یا امتناع در پهلو نشستن با او،یا رفاقت او،و انتظار سلام کردن و توقّع ایستادن او،و پیش افتادن از او در راه رفتن،و تقدّم بر او در نشستن و بى‌التفاتى با او در سخن گفتن،و به حقارت با او تکلم کردن،و پند و موعظه او را بى‌وقع دانستن و امثال اینها و از جمله آثار کبر است خرامان و دامن کشان راه رفتن.و بعضى از این افعال گاهى از حسد و کینه و ریا نیز نسبت به بعضى صادر مى‌شود،اگر چه آدمى خود را از او بالاتر هم نداند.

و بدان که: کبر از اعظم صفات رذیله است و آفت آن بسیار،و غائله آن بى‌شمار است.چه بسیاراند از خواص و عوام که به واسطه این مرض به هلاکت رسیده‌اند و بسى بزرگان ایام، که به این سبب گرفتار دام شقاوت گشته‌اند.اعظم حجابى است آدمى را از وصول به مرتبه فیوضات و بزرگ‌تر پرده‌اى است از براى انسان از مشاهده جمال سعادات،زیرا که:این صفت،مانع مى‌گردد از کسب اخلاق حسنه.چون به واسطه این صفت،آدمى بر خود بزرگى مى‌بیند،که او را از تواضع و حلم،و قبول نصیحت،و ترک حسد و غیبت و امثال این‌ها منع مى‌کند.بلکه خلق بدى نیست مگر اینکه صاحب تکبّر محتاج به آن است به جهت محافظت عزّت و بزرگى خود.و هیچ صفت نیکى نیست مگر اینکه از آن عاجز است به سبب بیم فوت برترى خود.و از این جهت آیات و اخبار در مذمت و انکار بر آن خارج از حیّز شمار و تذکار است.
خداى-تعالى-مى‌فرماید: «یَطْبَعُ اللّٰهُ عَلىٰ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبّٰارٍ»
زنگ و چرک مى‌فرستد خدا بر هر دل متکبرى
.

و مى‌فرماید: «إِنَّهُ لاٰ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ
:«به درستى که خدا دوست ندارد تکبر کنندگان را
».

و دیگر مى‌فرماید: «سَأَصْرِفُ عَنْ آیٰاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ
«زود باشد که برگردانم از آیات خود، روى کسانى را که تکبر مى‌ورزند
»

و باز مى‌فرماید: «ادْخُلُوا أَبْوٰابَ جَهَنَّمَ خٰالِدِینَ فِیهٰا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ »

«داخل شوید در درهاى جهنم، در حالتى که مخلّد خواهید بود در آن، پس بد مقامى است مقام تکبر کنندگان»