اندرز به یاران
از خطبه هاى آن حضرت علیه السّلام است (در بیان اسباب تقرّب به خداوند و حفظ شعائر اسلام): برترین وسیله تقرّب بسوى خداوند سبحان (ده چیز است، اوّل:) تصدیق و اعتراف بیگانگى خداوند و رسالت فرستاده او (محمّد صلّى اللَّه علیه و آله) است، و (دوّم:) جهاد و جنگیدن در راه حقّ تعالى است (با کفّار و دشمنان دین) که سبب بلندى (و رکن اعظم) اسلام است، و (سوّم:) کلمه اخلاص (گفتن لا إله إِلّا اللّه) است، که فطرىّ و جبلّىّ (بندگان الهىّ) است (خداوند مردم را بر این فطرت آفریده که هر کس تصدیق دارد که براى او خدائى است بى همتا و بى شریک) و (چهارم:) بر پا داشتن نماز که نشانه ملّیّت دین اسلام است (بزرگترین رکن دین است، و از جهت عظمت و اهمّیت آنرا نفس ملّت و دین فرموده) و (پنجم:) زکوة است که سهمیّه اى است از جانب خدا تعیین گشته دادن و پرداخت آن (به مستحقّین) واجب است، و (ششم:) روزه ماه رمضان است که سپرى است (براى جلوگیرى) از عذاب، و (هفتم) حجّ نمودن خانه خدا و بجا آوردن عمره آن که حجّ و عمره فقر و پریشانى را مى زداید و گناه را مى شوید و پاک مى سازد، و (هشتم:) صله رحم (احسان و نیکوئى به خویشان) است که سبب افزایش مال و طول عمر است، و (نهم:) صدقه دادن (احسان بفقراء و درماندگان) است، صدقه پنهانى گناه را مى پوشاند (بسبب آن خداوند عقاب معصیت و گناه را کم مى فرماید) و صدقه آشکار مردن بد (مرگ ناگهانى، غرق شدن، سوختن، زیر آوار رفتن و مانند آنها) را دفع می کند، و (دهم:) بجا آوردن کارهاى پسندیده (مانند احسان و نیکى و اصلاح بین برادران) که کارهاى نیک، شخص را از مبتلى شدن بذلّتها و خواریها حفظ میکند (نیکوکاران در دنیا و آخرت سر فراز بوده و بذلّت و بدبختى دچار نمى شود).
شتاب کنید در یاد نمودن خدا که یاد خدا بهترین ذکر است، و رغبت نمائید در آنچه (بهشتى) که به پرهیزکاران وعده فرموده که وعده او راستترین وعده ها است، و هدایت و راهنمائى پیغمبر خود را پیروى کنید که راهنمائى او بالاترین راهنمائى است، و به سنّت و طریقه او رفتار نمائید، زیرا طریقه او هدایت کننده ترین سنّتها و روشها است، و قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است و در آن اندیشه و طلب فهم نمائید که قرآن بهار دلها است (همه گونه گلهاى علوم و حکمتها در دل مى رویاند) و بنور هدایت آن شفاء و بهبودى (از بیمارى جهل و نادانى) بخواهید که قرآن شفاى (بیمارى) سینه ها است، و آنرا نیکو بخوانید (الفاظش را بى غلط خوانده معنیش را رعایت نموده در احکامش تفکّر و اندیشه کنید) که آن سودمندترین گفتار است، و (باید رفتار عالم بقرآن طبق دستور باشد، چون) عالمى که بر خلاف علمش رفتار کند بجاهل و نادانى ماند سرگردان که از جهل و نادانى بهوش نیاید (آنجا که علم سودى ندهد تدبیرى باقى نمى ماند) بلکه حجّت و دلیل بر عقاب او (در قیامت از حجّت و دلیل بر عذاب جاهل) بیشتر است و حسرت و اندوهش زیادتر، و نزد خدا توبیخ و سرزنشش افزونتر (چون دانسته معصیت و نافرمانى نموده و اهمّیّتى بدستور الهىّ نداده و بر خلاف آن رفتار کرده که این خود بزرگترین گناهان است.)