به نام خداوند بخشنده مهربان‏

چهره درهم کشید و روى برتافت، از اینکه نابینائى به سراغ او آمده بود، اى پیامبر تو چه مى‏دانى شاید او پاکى و تقوى پیشه کند؟ یا متذکر گردد و این تذکر براى او مفید باشد. اما آن کس که بى نیاز و ثروتمند است‏ تو به خاطر هدایتش به اسلام به او روى آورده و به آن نابیناى مسلمان بى‏توجهى نمودى، در حالى که اگر او خود را پاک نسازد و به اسلام ایمان نیاورد گناهى بر تو نیست و تو مسئول نیستى‏ اما آن کس که به اسلام گرویده و نزد تو مى‏آید و کوشش مى‏کند و از خدا ترسان است‏ تو از او غافل مى‏شوى.

هرگز چنین مکن، این قرآن یک تذکر و یادآورى است، و هر کس بخواهد مى‏تواند از آن پند گیرد، قرآن در الواح پر ارزشى ثبت است، الواحى والا قدر و پاکیزه‏ که بدست سفیرانى است‏ والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار.

مرگ بر این انسان چقدر کافر و ناسپاس است، خداوند او را از چه چیز آفرید؟ از نطفه ناچیزى و سپس اندازه‏گیرى کرد و موزون ساخت، سپس راه را براى او آسان کرد، بعد او را بمیراند و در قبرها پنهان نمود، و آنگاه هر زمان که بخواهد او را زنده مى‏کند چنین نیست که او مى‏پندارد او هنوز فرمان الهى را اطاعت نکرده است.(1تا23)

«انسان باید به غذاى خویش بنگرد»

انسان باید به غذاى خویش بنگرد، ما آب فراوانى از آسمان فرو ریختیم، سپس زمین را از هم شکافتیم، و در آن دانه‏هاى فراوانى رویاندیم، و انگور و سبزى بسیار ، و زیتون و نخل فراوان‏ و باغهائى پر درخت، و میوه و چراگاه ایجاد کردیم‏ تا وسیله‏اى براى بهره‏گیرى شما و چهار پایانتان باشد. (24تا32)

«روزى که انسان از پدر و مادرش مى‏گریزد»

هنگامى که آن صداى مهیب رستاخیز بیاید و شنیده شود کافران در اندوه عمیقى فرو مى‏روند، آن روز، روزى است که انسان از برادر، مادر، پدر، زن و فرزندش فرار مى‏کند، چون در آن روز هر کدام از آنها وضعى دارد که او را کاملا به خود مشغول مى‏سازد ، صورتهائى در آنروز گشاده و نورانى است، خندان و مسرور است.

صورتهایى نیز در آن روز غبارآلود است، و دود تاریکى آنها را پوشانده است‏ و آنها همان کافران فاجرند. (33تا42)