بنام خداوند بخشنده مهربان
سوگند به آنها که براى انجام فرمان الهى صف کشیدهاند و آنها که قویّا نهى مىکنند و باز مىدارند و آنها که پىدرپى ذکر خدا را تلاوت مىکنند که معبود شما مسلّما یکتاست.او پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست و همچنین پروردگار مشرقهاست.
ما آسمان پائین را به وسیله ستارگان تزئین نمودیم و آن را از ورود هر شیطان خبیثى حفظ کردیم.آنها نمىتوانند به سخنان فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند و هرگاه بخواهند چنین کنند از هر سو هدف تیرها قرار خواهند گرفت و به شدت به عقب رانده مىشوند و براى آنان عذاب دائم است.
مگر آنها که در لحظهاى کوتاه براى استراق سمع به آسمان نزدیک شوند که شهاب ثاقب آنها را تعقیب مىکند. (1تا10)
«کسانى که هرگز حق را نمىپذیرند»
اى رسول ما از منکران قیامت بپرس آیا آفرینش و رستاخیز آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان و آسمانها و زمین، در حالى که ما آنان را از گل چسبنده سادهاى آفریدیم.
اى پیامبر، تو از انکار آنها تعجب مىکنى چون به معاد یقین دارى اما آنها آن را مسخره مىکنند چون آن را محال مىپندارند.و به همین دلیل هنگامى که به آنها تذکر داده مىشود هرگز متذکر نمىگردند و هنگامى که معجزهاى را ببینند دیگران را نیز به استهزاء دعوت مىکنند و مىگویند این فقط سحر آشکارى است.
آنها مىگویند آیا هنگامى که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر برانگیخته خواهیم شد و یا پدران نخستین ما باز مىگردند؟ بگو: آرى همه شما زنده مىشوید، در حالى که خوار و کوچک خواهید بود.تنها یک صیحه عظیم واقع مىشود ناگهان همه از قبرها بر مىخیزند و نگاه مىکنند و مىگویند اى واى بر ما امروز همان روز جزاست.آرى این همان روز جدایى است که شما آن را تکذیب مىکردید یعنى روز جدائى حق از باطل. در این هنگام به فرشتگان دستور داده مىشود ظالمان و همردیفان آنها و آنچه را جز خدا مىپرستیدند جمع کنید و به سوى دوزخ هدایتشان کنید و آنها را متوقف سازید که باید بازپرسى شوند. شما چرا از هم یارى نمىطلبید.اینها در آن روز تسلیم قدرت خداوند خواهند بود و در این حال آنها رو به یکدیگر کرده و از هم سؤال مىکنند.
گروهى مىگویند: شما رهبران گمراه ما، از طریق خیر خواهى و نیکى وارد شدید اما جز مکر و فریب چیزى در کارتان نبود.
آنها در جواب مىگویند: شما خودتان اهل ایمان نبودید، ما هیچگونه سلطهاى بر شما نداشتیم بلکه شما خود قومى طغیانگر بودید.
اکنون فرمان خدا بر همه ما مسلم شده و همگى از عذاب او مىچشیم آرى ما شما را گمراه کردیم همانگونه که خود گمراه بودیم.
همه
آنها پیشوایان و پیروان گمراه در آن روز در عذاب الهى مشترکند.آرى ما اینگونه با مجرمان رفتار مىکنیم چرا
که وقتى به آنها «لا اله الا اللّه» گفته مىشد استکبار مىکردند.و پیوسته مىگفتند: آیا خدایان خود را به خاطر
شاعر دیوانهاى رها کنیم؟
چنین نیست، او حق را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است.اما شما مستکبران کور دل به طور مسلم عذاب
دردناک الهى را خواهید چشید.و جز به اعمالى که
انجام مىدادید جزا داده نمىشوید جز بندگان مخلص پروردگار که از همه این
مجازاتها بر کنارند.
براى این بندگان مخلص روزى معین و ویژهاى است، میوههاى گوناگون پرارزش و اینکه آنها در باغهاى پر نعمت مورد احترامند.و بر تختها روبروى یکدیگر تکیه زدهاند و گرداگرد آنها قدحهاى لبریز از شراب طهور و پاکیزه مىگردانند، شرابى که سفید و درخشنده و لذتبخش براى نوشندگان است.
شرابى که نه در آن مایه فساد عقل است و نه موجب مستى مىگردد.و نزد آنها همسرانى است که جز به شوهران خود عشق نمىورزند و چشمانى درشت و زیبا دارند.گوئى از لطافت و سفیدى همچون تخم مرغهایى هستند که در زیر بال و پر مرغ پنهان مانده و دست انسان هرگز آن را لمس نکرده است.
در حالى که آنها غرق در گفتگو هستند و بعضى رو به بعضى دیگر کرده سؤال مىکنند یکى از آنها مىگوید: من همنشینى داشتم،که پیوسته مىگفت: آیا به راستى تو این سخن را باور کردهاى که وقتى ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر زنده مىشویم و جزا داده خواهیم شد؟
پس از آن مىگوید: آیا شما مىتوانید خبرى از او بگیرید؟ اینجاست که به جستجو بر مىخیزد و نگاهى مىکند ناگهان او را در وسط جهنم مىبیند و به او مىگوید: به خدا سوگند چیزى نمانده بود که مرا نیز به هلاکت بکشانى.و اگر نعمت و لطف پروردگارم نبود من نیز از احضار شدگان در دوزخ بودم.
اى دوستان آیا ما دیگر نمىمیریم و در بهشت جاودانه خواهیم بود و جز همان مرگ اول مرگى به سراغ ما نخواهد آمد و ما هرگز مجازات نخواهیم شد؟ راستى این پیروزى بزرگى است آرى براى رسیدن به این پاداش، تلاشگران باید بکوشند.
آیا این نعمتهاى جاویدان بهشت بهتر است یا درخت نفرتانگیز و تلخ زقوم؟ ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم.درختى است که از قعر جهنم مىروید و شکوفههاى آن مانند سرهاى شیاطین است که مجرمان از آن مىخورند و شکم خود را از آن پر مىکنند و سپس بر روى آن آب داغ و متعفنى مىنوشند و آنگاه به سوى دوزخ بازگردانده مىشوند چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند و با وجود این باز هم به دنبال آنان رفتند.
قبل از آنان، اکثر پیشینیان نیز گمراه شدند.ما در میان آنها انذار کنندگانى فرستادیم بنگر عاقبت انذار شوندگان چگونه بود؟ مگر بندگان مخلص ما که از عذاب در امان ماندند. (11تا74)
نوح ما را ندا کرد و ما دعاى او را اجابت کردیم و چه خوب اجابت کنندهاى هستیم.ما او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهائى بخشیدیم
و فرزندانش را بازماندگان روى زمین قرار دادیم و نام نیکش را در میان امتهاى بعد باقى گذاردیم.
سلام باد بر نوح در میان جهانیان، ما اینگونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم چرا که او از بندگان با ایمان ما بود.پس از آن، دیگران که دشمنان وى بودند را غرق نمودیم. (75تا82)
«نقشه ابراهیم براى بتها»
یکى از پیروان نوح، ابراهیم بود.اى رسول ما بیاد بیاور زمانى را که ابراهیم با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد.در آن هنگام که به پدر و قومش گفت: اینها چه چیز است که مىپرستید؟
آیا غیر از خدا به سراغ این معبودان دروغین مىروید؟ شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان مىبرید؟ سپس نگاهى به ستارگان افکند و به قومش گفت: من بیمارم و نمىتوانم همراه شما در جشن شرکت کنم.آنها از او روى برتافته و به او پشت کردند و به سرعت دور شدند.
پس از رفتن آنها، ابراهیم وارد بتخانه شد و مخفیانه نگاهى به معبودان آنها کرد و از روى تمسخر گفت: چرا از این غذاها که نذر شما کردهاند نمىخورید؟ اصلا چرا سخن نمىگوئید؟ سپس با دست راست و با نیروئى هر چه تمامتر ضربهاى محکم بر پیکر آنها فرود آورد و همه را جز بت بزرگ درهم شکست.قوم او پس از اطلاع با سرعت به نزد وى آمدند.
ابراهیم به آنها گفت: آیا چیزى را مىپرستید که با دست خود مىتراشید؟ با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهائى را که مىسازید آنها گفتند: بناى بلندى براى او بسازید و او را در جهنمى از آتش بیفکنید.آنها طرح و نقشهاى براى نابودى ابراهیم کشیده بودند ولى ما آنها را پست و مغلوب ساختیم.
ابراهیم از این مهلکه جان سالم بدر برد و گفت: من به سوى پروردگارم مىروم او مرا هدایت خواهد کرد.پس از آن گفت: پروردگارا به من فرزندى صالح ببخش.ما ابراهیم را به نوجوانى بردبار و پر استقامت بشارت دادیم و هنگامى که فرزندش به سن بلوغ رسید به او گفت: فرزندم من در خواب دیدهام که باید تو را در راه خدا ذبح کنم. بنگر نظر تو چیست؟ گفت: پدرم هر چه دستور دارى اجرا کن به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت.
هنگامى که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم صورت فرزند را بر خاک نهاد تا او را قربانى کند او را ندا دادیم که اى ابراهیم آنچه را در خواب مأموریت یافتى انجام دادى ما اینگونه نیکوکاران را جزا مىدهیم.این کار مسلّما امتحان مهم و آشکارى است ما بجاى فرزندش ذبح عظیمى را فداى او کردیم و نام نیک او را در امتهاى بعد باقى گذاردیم.سلام بر ابراهیم باد.ما اینگونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم.
ابراهیم از بندگان با ایمان ما است.ما او را به اسحاق، پیامبرى صالح بشارت دادیم.ما به او و اسحاق برکت دادیم و از دودمان آنها افرادى نیکوکار به وجود آمدند و افرادى که آشکارا به خود ستم کردند. (83تا113)
ما به موسى و هارون نعمت بخشیدیم و آندو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم و آنها را یارى کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند.
ما به آنها کتاب آسمانى دادیم و آنها را به راه راست هدایت کردیم و ذکر خیر آنها را در قوم بعد باقى گذاردیم سلام بر موسى و هارون، ما اینگونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم.آنها از بندگان مؤمن ما بودند.(114تا122)
الیاس نیز از رسولان ما بود.اى پیامبر به خاطر بیاور هنگامى که به قومش گفت: آیا تقوى پیشه نمىکنید؟ آیا بت بعل را مىخوانید و بهترین خالق را رها مىسازید؟ خدایى که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست.اما آنها او را تکذیب کردند. ولى مسلّما همگى در دادگاه عدل الهى احضار مىشوند مگر بندگان مخلص خدا.ما نام نیک الیاس را در میان امتهاى بعد برقرار ساختیم.سلام بر آل یاسین.ما اینگونه نیکوکاران را پاداش مىدهیم و او از بندگان مؤمن ما است. (123تا132)
لوط نیز از رسولان ما بود.اى رسول ما به خاطر بیاور زمانى را که او و خاندانش را بجز پیرزنى که در میان قوم باقى ماند و به سرنوشت آنان دچار شد نجات دادیم، سپس بقیه را نابود کردیم و شما پیوسته صبحگاهان و شبانگاه از کنار ویرانههاى شهرهاى آنها عبور مىکنید آیا نمىاندیشید؟
«یونس و آزمایش الهى»
یونس نیز از پیامبران ما بود.اى رسول ما بیاد بیاور زمانى را که به سوى کشتى پر از جمعیت و متاع فرار کرد و به خاطر سنگینى کشتى و نجات آن از طوفان با سرنشینان آن کشتى قرعه کشید و قرعه به نام او اصابت کرد و مغلوب شد و او را به دریا افکندند و ماهى بزرگى او را بلعید در حالى که مستحق ملامت بود چون در برابر نافرمانى قومش استقامت ننمود و آنها را رها کرد.
اگر او از تسبیح کنندگان و شکرگذاران نبود تا روز قیامت در شکم ماهى باقى مىماند ما او را نجات دادیم و او را در یک سرزمین خشک خالى از گیاه افکندیم در حالى که بیمار بود و ما در آن بیابان خشک کدو بنى براى او رویاندیم تا در سایه برگهاى پهنش بیاساید و سپس او را به سوى قومش که یکصد هزار نفر و یا بیشتر از آن بود فرستادیم.آنها نیز ایمان آوردند و تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهرهمند ساختیم. (133تا148)
اى پیامبر، از آنان بپرس، آیا پروردگار تو دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟ آیا ما فرشتگان را به صورت دختران آفریدیم و آنها ناظر بر این آفرینش بودند؟ بدان که آنها با این سخن تهمت بزرگى به خدا مىزنند آنها مىگویند:خداوند فرزندى آورده، اما آنها قطعا دروغ مىگویند:
آیا دختران را بر پسران ترجیح داده،شما چگونه حکم مىکنید؟ آیا متذکر نمىشوید؟ آیا شما دلیل روشنى در این باره دارید؟ کتابتان را بیاورید اگر راست مىگوئید.
آنان میان خدا و جن خویشاوندى و نسبتى قائل شدند در حالیکه جنیان به خوبى مىدانستند که این بت پرستان در دادگاه الهى احضار مىشوند.خداوند از توصیفى که آنها مىکنند منزه است.مگر توصیفى که به وسیله بندگان مخلص خدا از روى معرفت صورت مىگیرد.
اى گروه بت پرستان، شما و آنچه پرستش مىکنید هرگز نمىتوانید کسى را با آن فریب دهید مگر کسانى که مىخواهند در آتش دوزخ بسوزند و هر یک از فرشتگان مىگویند: ما مقام معلومى داریم و همگى براى اطاعت فرمان خدا به صف ایستادهایم و ما همگى تسبیح گوى او هستیم.
بت پرستان در دنیا پیوسته مىگفتند:
اگر یکى از کتب پیشینیان نزد ما بود، ما از بندگان مخلص خدا بودیم.اما هنگامى که این کتاب بر آنها نازل شد آنان به آن کافر شدند ولى به زودى نتیجه کار خود را خواهند دانست. (149تا160)
وعده قطعى ما براى بندگان مرسل ما از قبل مسلم شده که آنها یارى مىشوند و لشکر ما در تمام صحنهها پیروزند.اى پیامبر، از آنها روى بگردان تا زمان معینى که فرمان جهاد صادر شود و وضع آنها را بنگر که چه بىمحتوا است اما به زودى آنها نتیجه اعمال خود را خواهند دید.آیا آنها براى عذاب ما عجله مىکنند؟ اما هنگامى که عذاب ما در صحن خانههایشان فرود آید صبحگاهان بدى خواهند داشت.تو تا چندى، روى از ایشان برتاب و بر رفتارشان نظاره کن به زودى خواهند دید.
منزه است پروردگار، خداوند عزت و قدرت از توصیفهائى که آنها مىنمایند و سلام بر رسولان و حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار عالمیان است. (161تا182)