به نام خداوند بخشنده مهربان
اى پیامبر، تقوى الهى پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت منما، خداوند عالم و حکیم است.و از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى مىشود پیروى نما که خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است.و بر خدا توکل کن و همین بس که خدا حافظ و مدافع باشد(1تا3)
خداوند براى هیچکس دو قلب در درون بدنش نیافریده و آن کس که ادعا مىکند داراى دو قلب است و بهتر از پیامبر درک مىکند دروغ مىگوید.
اى کسانى که ایمان آوردهاید خداوند هرگز همسرانتان را که تنها با زبان مورد خطاب قرار مىدهید و او را به منزله مادر خود دانسته و این امر را طلاق وى به حساب مىآورید، مادران شما قرار نداده و نیز فرزند خواندههاى شما را فرزند حقیقى شما نمىداند این سخنى است که شما تنها به زبان خود مىگوئید اما خداوند حق مىگوید و به راه راست هدایت مىکند.
شما باید آنها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانهتر است، و اگر پدران آنها را نمىشناسید آنها برادران دینى و موالى شما هستند، اما گناهى بر شما نیست در خطاهائى که در این مورد از شما سر مىزند و بىتوجه آنها را به نام دیگران صدا مىزنید ولى آنچه را از روى عمد مىگوئید مورد حساب قرار خواهد داد و خداوند غفور و رحیم است.
پیامبر نسبت به مؤمنان از خود آنها اولى و برتر است و همسران او مادران آنها محسوب مىشوند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته اولى و سزاوارترند مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکى کنید و سهمى از اموال خود را به آنها بدهید این حکم در کتاب الهى نوشته شده است. (4تا6)
«پیمان از پیامبران»
اى رسول ما، به یاد بیاور هنگامى را که از پیامبران پیمان گرفتیم و همچنین از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى ابن مریم و از همه آنها پیمان محکمى گرفتیم که در اداى مسئولیت تبلیغ کوتاهى نکنید تا خداوند از صدق مؤمنان و راستگویان سئوال کند و براى کافران عذاب دردناک آماده ساخته است. (7تا8)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، نعمت خدا را بر خودتان به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهاى عظیمى به سراغ شما آمدند ولى ما باد و طوفان سختى بر آنها فرستادیم و لشکریانى که آنها را نمىدیدید به یارى شما فرستادیم و آنها را شکست دادیم و خداوند به آنچه انجام مىدهید بینا است.
به یاد بیاورید آنگاه که دشمنان در جنگ احزاب از طرف بالا و پائین شهر شما وارد شدند و مدینه را محاصره نمودند و زمانى را که چشمها از شدت وحشت خیره شده بود و جانها به لب رسیده بود و گمانهاى گوناگون بدى به خدا بردید. در آنجا مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختى خوردند. و باز به یاد بیاورید زمانى را که منافقان و آنها که در دلهایشان بیمارى بود مىگفتند: خدا و پیامبرش جز وعدههاى دروغین به ما ندادهاند. و بیاد آورید آن زمانى را که گروهى از منافقان براى تضعیف نیروى اسلام مىگفتند: اى اهل مدینه اینجا جاى توقف شما نیست و به خانههاى خود باز گردید و گروهى از آنها نیز از پیامبر اجازه بازگشت مىخواستند و مىگفتند: خانههاى ما بدون حفاظ است، در حالى که بدون حفاظ نبود و آنها تنها مىخواستند از جنگ فرار کنند.
آنان چنان بودند که اگر دشمنان از اطراف و جوانب مدینه بر آنان وارد مىشدند و پیشنهاد بازگشت به سوى شرک به آنها مىکردند مىپذیرفتند و جز مدت کمى براى انتخاب این راه درنگ نمىکردند.
آنها قبل از این با خدا عهد کرده بودند که پشت به دشمن نکنند و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت.اى پیامبر به آنان بگو: اگر از مرگ یا کشته شدن فرار کنید سودى به حال شما نخواهد داشت و در آن هنگام جز بهره کمى از زندگانى نخواهید گرفت.
بگو: اگر خداوند مصیبت یا رحمتى را براى شما اراده کرده باشد چه کسى مىتواند شما را در برابر اراده او حفظ کند، اینان بدانند که غیر از خدا هیچ سرپرست و یاورى نخواهند یافت. (9تا17)
خداوند، کسانى که مردم را از جنگ باز مىداشتند و کسانى را که به برادران خود مىگفتند: به سوى ما بیائید و خود را از معرکه بیرون بکشید به خوبى مىشناسد. آنها مردمى ضعیفند و جز به مقدار کمى کارزار نمىکنند.
آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند و هنگامى که لحظات ترس و بحرانى پیش آید مشاهده مىکنى آنچنان به تو نگاه مىکنند و چشمهایشان در حدقه مىچرخد که گوئى مىخواهند قالب تهى کنند. اما هنگامى که حالت خوف و ترس فرو نشست زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانیت بر شما مىگشایند و سهم خود را از غنائم مطالبه مىکنند در حالى که در آن نیز حریص و بخیلند. آنها هرگز ایمان نیاوردهاند لذا خداوند اعمالشان را نابود کرد و این کار بر خدا آسان است.
آنها گمان مىکنند هنوز لشکر احزاب نرفتهاند و اگر برگردند اینها دوست مىدارند در میان اعراب بادیه نشین پراکنده و پنهان شوند و از اخبار شما جویا گردند و اگر در میان شما باشند جز کمى پیکار نمىکنند.
در حالى که شما مىتوانستید به رسول خدا به خوبى تأسى کنید و این وظیفه هر کسى است که امید به خدا و روز جزا دارد و بسیار یاد خدا مىکند.
هنگامى که مؤمنان لشکر احزاب را دیدند گفتند: این همان است که خدا و رسولش به ما وعده فرموده و خدا و رسولش راست گفتهاند، و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنها چیزى نیفزود.
در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند، بعضى پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادهاند. هدف این است که خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش دهد و منافقان را هرگاه بخواهد عذاب کند یا اگر توبه کنند توبه آنها را بپذیرد چرا که خداوند غفور و رحیم است.
خداوند احزاب کافر را با دلى مملو از خشم بازگرداند بى آنکه نتیجهاى از کار خود گرفته باشند و خداوند در این میدان مؤمنان را از جنگ بىنیاز ساخت و پیروزى را نصیبشان کرد و خدا قوى و شکستناپذیر است.
خداوند گروهى از اهل کتاب را که در جنگ خندق با مشرکان عرب همکارى کردند از قلعههاى محکمشان بیرون کشید و در دلهاى آنها رعب افکند و سرانجام آنان به آنجا منتهى شد که گروهى را به قتل مىرساندید و عدهاى را اسیر مىکردید و زمینها و خانههایشان و همچنین زمینى را که هرگز در آن گام ننهاده بودید را در اختیار شما گذاشت و خداوند بر هر چیزى قادر است. (18تا27)
اى پیامبر، به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و رزق و برق آن را مىخواهید بیائید هدیهاى به شما بدهم و شما را به طرز نیکوئى رها سازم.
و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را طالب هستید خداوند براى نیکوکاران شما پاداش عظیمى را آماده ساخته است.
اى همسران پیامبر، هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود عذاب او دو چندان خواهد بود و این براى خدا آسان است. و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت و روزى پر ارزش براى او فراهم ساختهایم.
اى همسران پیامبر، شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوى پیشه کنید، بنابر این به گونهاى هوسانگیز سخن نگوئید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگوئید. و در خانههاى خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید و نماز را بر پا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و رسولش را اطاعت نمائید. خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد و آنچه را در خانههاى شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده مىشود یاد کنید، خداوند لطیف و خبیر است(28تا34)
«زنان و مردان پرهیزگار در پیشگاه خدا مساویند»
مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنانى که از فرمان خدا اطاعت مىکنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاقگر و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنانى که روزه مىدارند، مردانى که دامان خود را از آلودگى به بىعفتى حفظ مىکنند و زنانى که پاکدامنند، و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مىکنند، خداوند براى همه آنها مغفرت و پاداش عظیمى را فراهم ساخته است. (35)
«شکستن سنتى بزرگ و جاهلى»
هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند اختیارى از خود در برابر فرمان خدا داشته باشد، و هر کس نافرمانى خدا و رسولش را بکند به گمراهى آشکارى گرفتار شده است.اى رسول ما به خاطر بیاور زمانى را که به زید بنده آزاد شدهات را که به فرزندى قبول کرده بودى و خداوند نعمت ایمان و هدایت را به او ارزانى داشته بود و تو نیز با آزاد کردن و با فرزند خواندگى وى نعمت بزرگى به او داده بودى مىگفتى همسرت را نگاهدار و از خدا بترس و سعى در برقرار کردن صلح بین او و همسرش داشتى و چیزى را در دل پنهان مىداشتى که تصمیم گرفته بودى در صورتى که ادامه ناسازگارى منجر به طلاق گرفتن شود با همسر او ازدواج نمائى و میدانستى سرانجام آن را خدا آشکار خواهد ساخت و از مردم مىترسیدى در حالى که خداوند سزاوارتر است که از او بترسى.
هنگامى که زید از همسرش جدا شد ما او را به همسرى تو درآوردیم تا براى مؤمنان مشکلى در ازدواج با همسران پسر خواندههاى آنها هنگامى که از آنان طلاق گیرند نباشد، و فرمان خدا انجام شدنى است.
هیچگونه جرمى بر پیامبر در آنچه خدا بر او واجب کرده است نیست، این سنت الهى در مورد کسانى که پیش از این بودهاند نیز جارى بوده است و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقیقى است. (36تا38)
پیامبران پیشین کسانى بودند که تبلیغ رسالتهاى الهى مىکردند و تنها از او مىترسیدند و از هیچکس جز خدا واهمه نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر و پاداش دهنده اعمال آنهاست. (39)
محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است. (40)
«خدا نیز بر بندگانش درود و رحمت مىفرستد»
رحمت مىکنند تا شما را از ظلمات جهل و شرک و گناه به سوى نور ایمان و علم و تقوى رهنمون گردد او نسبت به مؤمنان مهربان است. تحیت آنان در روزى که او را دیدار مىکنند سلام است و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است)41تا44)
«حمایت خداوند تو را کفایت مىکند»
اى پیامبر، ما تو را به عنوان گواه و بشارت دهنده و انذار کننده فرستادیم و همچنین تو به اذن خداوند دعوت کننده به سوى اللّه قرار داده شدهاى و چراغ روشنى بخشى خواهى بود و مؤمنان را بشارت ده که براى آنها از سوى خدا فضل و پاداش بزرگى است.
از کافران و منافقان اطاعت مکن و به آزارهاى آنها اعتنا منما و بر خدا توکل کن و همین بس که خدا حامى و مدافع تو باشد. (45تا48)
اى کسانى که ایمان آوردهاید هنگامى که با زنان با ایمان ازدواج کردید و قبل از همبستر شدن طلاق دادید عدهاى براى شما بر آنها نیست که بخواهید حساب آن را نگاه دارید آنها را با هدیه مناسبى بهرهمند سازید و به طرز شایستهاى او را رها کنید. (49)
اى پیامبر، ما همسرانت را برایت حلال کردیم چه آنها که حقشان را دادهاى و چه آنها که کنیز تو هستند و خدا به عنوان غنیمت نصیب تو کرده، و نیز دختران عمو، دختران عمه، دختران دائى و دختران خالههایت که با تو مهاجرت کردند همه را برایت حلال کردیم و نیز زن مؤمنهاى که خودش را به پیامبر ببخشد و پیغمبر هم بخواهد با او ازدواج کند.
اما چنین ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه سایر مؤمنان، ما مىدانیم براى آنان در مورد همسرانشان و کنیزان چه حکمى مقرر داشتهایم و مصالح آنها چه ایجاب مىکند این به خاطر آن است که مشکلى در اداى رسالت بر تو نبوده باشد و خداوند آمرزنده و مهربان است.
موعد هر یک از همسرانت را بخواهى مىتوانى به تأخیر بیندازى و هر کدام را بخواهى نزد خود جاى دهى و هرگاه بعضى از آنها را که بر کنار ساختهاى بخواهى نزد خود جاى دهى گناهى بر تو نیست، این حکم الهى براى روشنى چشم آنهاست و اینکه غمگین نباشند و به آنچه در اختیار همه آنان مىگذارى راضى شوند نزدیکتر است و خدا آنچه را در قلوب شماست مىداند و خداوند از همه اعمال و مصالح بندگان با خبر است و در عین حال حلیم و بردبار است و در کیفر آنها عجله نمىکند.
بعد از این دیگر زنى بر تو حلال نیست و نمىتوانى همسرانت را به همسران دیگرى تبدیل کنى و بعضى را طلاق دهى و همسر دیگرى را به جاى او برگزینى هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود مگر آنچه که به صورت کنیز در ملک تو درآید و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است. (50تا52)
اى کسانى که ایمان آوردهاید در بیوت و خانههاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه براى صرف غذا داده شود مشروط بر اینکه قبل از موعد نیائید و در انتظار وقت غذا ننشینید، اما هنگامى که دعوت شدید داخل شوید و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید و بعد از صرف غذا به بحث و صحبت ننشینید، این عمل، پیامبر را ناراحت مىکند ولى او از شما شرم مىنماید اما خداوند از بیان حق شرم ندارد و هنگامى که چیزى از وسائل زندگى به عنوان عاریت از همسران پیامبر مىخواهید از پشت پرده بخواهید این کار، دلهاى شما و آنها را پاکتر مىدارد و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا عظیم است.اگر چیزى را آشکار کنید یا پنهان دارید خداوند از همه چیز آگاه است.
بر همسران پیامبر، گناهى نیست که با پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خویش بدون پرده تماس بگیرند، تقوى الهى پیشه کنید که خداوند بر هر چیزى آگاه است. (53تا55)
خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود مىفرستند، اى کسانى که ایمان آوردهاید بر او درود فرستید و سلام گوئید و تسلیم فرمانش باشید. آنها که خدا و پیامبرش را ناراحت مىنمایند خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور مىسازد و براى آنان عذاب خوار کنندهاى آماده کرده است و آنها که مردان و زنان با ایمان را به خاطر اعمالى که انجام ندادهاند آزار مىدهند متحمل بهتان و گناه آشکارى شدهاند. (56تا58)
«اخطار به مزاحمان و شایعهپراکنان»
اى پیامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسرىهاى بلند خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه از کنیزان و آلودگان شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و اگر تاکنون مرتکب خطایى شدهاند خداوند همواره غفور و رحیم است.
اگر منافقین و آنها که درد دلشان بیمارى است و همچنین آنها که اخبار دروغ و شایعات بىاساس در مدینه پخش مىکنند دست از کار خود برندارند تو را بر ضد آنان مىشورانیم و سپس جز مدت کوتاهى نمىتوانند در کنار تو در این شهر بمانند.و از همه جا طرد مىشوند و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به قتل خواهند رسید.این سنت خداوند در اقوام پیشین است و براى سنت الهى هیچگونه تغییرى نخواهى یافت)59تا62)
«قیامت کى بر پا مىشود؟»
اى رسول ما، مردم درباره زمان فرا رسیدن قیامت سؤال مىکنند، بگو: علم آن تنها نزد خداست و چه مىدانى شاید قیامت نزدیک باشد.خداوند کافران را لعن کرده و از رحمت خود دور داشته و براى آنان آتش سوزانندهاى آماده نموده است.
آنها همواره در آن خواهند ماند و دوست و یاورى نخواهند داشت.در آن روز که صورتهاى آنها در آتش دوزخ دگرگون خواهد شد از کار خود پشیمان مىشوند و مىگویند اى کاش خدا و پیامبر را اطاعت کرده بودیم و مىگویند: پروردگارا ما از رؤسا و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند پروردگارا آنها را از عذاب دو چندان بده و آنها را به لعن و غضب شدیدى گرفتار بفرما. (63تا67)
اى کسانیکه ایمان آوردهاید همانند کسانى نباشید که موسى را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او مىگفتند مبرّا ساخت و او نزد خداوند آبرومند و گرانقدر بود.از خدا بترسید و سخن حق و درست بگوئید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد و هرکس اطاعت خدا و رسولش کند به رستگارى و پیروزى عظیمى نائل شده است. (68تا71)
ما امانت خود را که همان تعهد و تکلیف و مسئولیت و ولایت الهیه بود را بر آسمانها و کوهها عرضه داشتیم اما آنها با آن همه قدرت و صلابت از قبول آن امتناع نموده و از روى ناتوانى و عجز عذر خواستند.
اما انسان که در خود نیرو و استعداد قبول چنین مسئولیت بزرگى را احساس مىکرد این امانت را قبول نموده و بدوش کشید اما او به خاطر اینکه به عظمت و بزرگى و افتخار چنین موهبتى واقف نشده بود قدر آن را نشناخت و به محتواى آن، چنانچه باید عمل نکرد و با این کار بر خود بسیار ظلم کرد چون در این امر بسیار جاهل و نادان بود.
هدف این بود که مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک صفوفشان مشخص گردد و آنها را عذاب کند و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان با ایمان بفرستد چرا که خداوند همواره غفور و رحیم است. (72تا73)