در توحید و موعظه

قسمت أول خطبه گواهى مى ‏دهم معبودى بسزا نیست جز خدا، یگانه‏ ایست که شریک ندارد، اوّل است که پیش از او چیزى نبوده (ازلى و مبدا هر موجودى است) و آخر است که براى او حدّ و انتهائى نیست (ابدى و منتهى الیه همه موجودات است) وهمها به هیچ یک از صفات او نمى‏رسند (درک نمى‏ کنند، زیرا او را صفت زائده بر ذات نیست تا وهم آنرا دریافته وصف نماید) و دلها (عقلها) او را به کیفیّت و چگونگى تصدیق نمى‏ نمایند (زیرا او را کیفیّتى نیست تا عقل آنرا بیان‏ کند) و تجزیه و تبعیض براى او روا نیست (زیرا جزء و ترکیب شایسته ممکن است) و چشمها و دلها باو احاطه ندارد (زیرا محدود بحدّى نیست تا چشم او را ببیند و عقل حقیقتش را درک نماید.
قسمت دوم از این خطبه (در پند و اندرز بمردم) است بندگان خدا از موعظه‏ هاى سودمند پند پذیرید و از علامت هاى درخشنده و آشکار (آیات قرآن که خیر و شرّ و پیش آمدهایی که بر اثر معصیت و نافرمانى بر امم سابقه وارد شده بیان کرده) عبرت گیرید، و از هر گونه انذار (عذابهاى الهىّ) که (در قرآن و سنّت) وارد شده (از گناه) دورى کنید و از یاد آورى و پندها (ى پند دهندگان) بهره ‏مند گردید، گویا چنگالهاى مرگ (مانند چنگال درندگان) بشما در آویخته است (اجل بشما نزدیکست) و علاقه و دلبستگى به آرزو و از شما جدا گردیده و کارهاى سخت رسوا کننده (جان دادن و با دست تهى از این عالم بیرون شدن و در قبر که جایگاه‏ وحشت و ترس است سکنى نمودن و مانند اینها) و سوق دادن بجایی (قیامت) که وارد شدنى است (همه خلایق به آنجا وارد خواهند گشت) شما را فرا گرفته است و (در این راه) با هر کسى یک راننده و یک گواهى دهنده‏اى است: راننده‏اى (مرگ) که او را به محشر می راند و گواهى دهنده‏اى(اعضاء و جوارح) که به کردار (نیک و بد) او گواهى مى ‏دهد.
قسمت سوم از این خطبه در وصف بهشت است: بهشت داراى درجه و پایه‏ هایى است که بر یکدیگر برترى دارد و داراى منزلهایى است که از هم امتیاز دارد (بجهت آنکه مراتب معرفت و کمال اهل ایمان از یکدیگر تفاوت دارد، پس هر کس بر حسب کردار و اخلاص خود در دنیا درجه و منزلى را در آنجا دریابد، چنانکه در قرآن کریم س 6 ى 132 مى‏فرماید: وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ
براى هر یک از مردم به ازاء کردارشان پایه‏ هایى است و پروردگار تو از آنچه که بجا مى ‏آورند بى ‏خبر نیست) آسایش و خوشى در آن زائل نمى‏گردد (چنانکه در قرآن کریم س 13 ى 35 مى‏فرماید: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها، تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا، وَ عُقْبَى الْکافِرِینَ النَّارُ
صفت و چگونگى بهشتى که به پرهیزکاران وعده داده شده آنست که زیر آن جویها جارى است، میوه آن همیشه باقى و برقرار و سایه آن همیشه گسترده است، آنجا منتهى جایگاه پرهیزکاران است و عاقبت کفّار آتش دوزخ باشد) مقیم در آن کوچ نمى ‏کند و از آنجا بیرون نخواهد شد (چنانکه در قرآن کریم س 57 ى 12 مى‏ فرماید: یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها، ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
روزى را مى‏بینى که نور ایمان مردان و زنان که ایمان آورده‏اند در پیش رو و جانب راست آنها مى‏ درخشد «این براى آن است که نامه اعمال آنان را از پیش و سمت راستشان مى‏ دهند بخلاف کفّار و منافقین که نامه اعمالشان از پشت سر و طرف چپشان داده می شود» و فرشتگان بآنها مى‏گویند مژده باد شما را امروز که در بوستانهائى که در زیر آنها نهرها جارى است وارد مى ‏شوید و در آنها جاوید هستید و این براى آنان رستگارى بزرگى است) و جاوید در آن پیر نمى‏ شود و ساکن در آن فقیر نمى‏ گردد (زیرا پیرى و فقر مستلزم رنج و ناتوانى است و این دو در بهشت نیست، چنانکه در قرآن کریم س 35 ى 34 مى‏فرماید: وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ ى 35 الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ
کسانیکه داخل بهشت می شوند مى ‏گویند سپاس خدائى را سزا است که حزن و اندوه را از ما دور گردانید، پروردگار ما، آمرزنده گناهکاران و جزاء دهنده سپاسگزاران است، خداوندى که از فضل و بخشش خود، ما را به جایگاه همیشگى جاى داد که در آنجا رنج و ناتوانى بما رو نمى ‏آورد
.