صفات پرهیزکارى

از خطبه‏ هاى آن حضرت علیه السّلام است (در بیان بعضى از صفات حقّ تعالى و پند دادن بمردم و ترغیب آنان به عبادت و بندگى)
قسمت اول : خداوند متعال دانا به نهانیها است و آگاه از اندیشه‏ها (ى در دلها) بهر چیز احاطه دارد (بکلّى و جزئى اشیاء تسلّط دارد) و بر هر چیز غلبه و توانائى دارد، پس باید عمل کننده از شما بعمل بپردازد (خوشنودى خدا و رسول را بدست آورد) در روزهایى که مهلت دارد پیش‏ از آنکه مرگ بزودى او را دریابد و در وقتى که فرصت بدست او است پیش از آنکه (بهول و وحشت قبر و قیامت) دچار گردد و در زمانیکه راه نفس کشیدن او باز است پیش از آنکه بند آید (بمیرد) و باید براى آسایش خود و استوارى قدمش کار نیکو انجام دهد (فرمان خدا و رسول را ببرد تا روز رستخیز آسوده بوده پایش بر صراط نلغزد) و باید از سراى کوچ کردن خود (دنیا) براى جایگاه همیشگى (آخرت) توشه بردارد (که توشه آنجا را جز از این سرا نبرند)بندگان خدا از خدا بترسید در آنچه در کتاب خود (قرآن) محافظت و رعایت آنرا بشما امر فرموده (در قرآن تدبّر و تأمّل کنید) و در آنچه از حقوق خویش نزد شما ودیعه و امانت نهاده (از اوامر و نواهى او پیروى نمائید) زیرا خداوند سبحان شما را بیهوده نیافریده و مهمل و بیکار رها نکرده و شما را در نادانى و کورى (گمراهى) وا نگذاشته است، اعمال شما را معلوم نموده (راه خیر و شرّ و طاعت و معصیت را بشما نشان داده) و به کردار (نیک و بد و کوچک و بزرگ و نهان و آشکار) شما دانا است و مدّت عمر و زندگى شما را معیّن کرده و بر شما کتاب (قرآن کریم) را برهان بر هر چیزى فرستاده است (اوامر و نواهى خویش را در آن بیان فرموده) و روزگارى پیغمبرش را در میان شما زنده نگاه‏داشته تا آنکه دین خود را بآنچه در کتاب خویش فرو فرستاده براى پیغمبر و شما کامل ساخت، دینى که مورد پسند او است (اکمل ادیان است) و به زبان آن حضرت آنچه دوست داشت از اعمال نیکو و آنچه کراهت داشت از کردار زشت و نواهى و اوامر خود را بشما ابلاغ نمود و جاى عذر براى شما باقى نگذاشت و حجّت را بر شما تمام کرد و شما را از عذاب تهدید نمود، پیش از آنکه قیامت بر پا شود و ترسانید پیش از رسیدن عذاب سخت،پس (از خواب غفلت بیدار شوید، و) بقیّه عمر خود را دریابید (بطلب رضاى خدا مشغول گردید) و در روزهاى باقى مانده از عمر شکیبائى پیش گیرید (از معصیت و نافرمانى خود را باز دارید) زیرا این روزهاى باقى مانده (که ممکن است بتدارک از دست رفته‏ها صرف شود) کم است در مقابل روزهاى بسیارى که از شما در غفلت و رو گردانیدن از موعظه و پند مى ‏باشد و نفسهاى (سرکش) خود را فرصت ندهید (معصیت را آسان نپندارید) که این فرصتها شما را به راههاى ستمکاران مى ‏برد (از رفتار آنها پیروى خواهید نمود) و (در هیچ امرى) سهل انگار نباشید که سهل انگارى ناگاه شما را بر معصیت در آورد.
قسمت دوم : بندگان خدا، پند دهنده ترین مردم بخود کسى است که پروردگارش را بیشتر اطاعت و بندگى نماید (زیرا مقصود پند دهنده نفع رساندن بدیگرى است و بزرگترین نفعها بدست آوردن سعادت همیشگى است و تحصیل آن مستلزم طاعت و فرمانبردارى از حقّ تعالى، پس هر کس پروردگارش را بیشتر عبادت و بندگى نماید بیشتر سعادت بدست آورد و کسی که بیشتر سعادت بدست آرد بیشتر از پند دهندگان خود را پند داده است) و فریب دهنده ترین مردم خود را کسى است که بیشتر از آنها پروردگارش را معصیت و نافرمانى کند (زیرا مقصود هر فریب دهنده‏اى زیان رساندن بدیگرى است و بزرگترین زیانها بدست آوردن بیچارگى همیشگى است و یافتن آن مستلزم معصیت و نافرمانبردارى است، پس هر کس پروردگارش را از دیگران بیشتر معصیت کند، بیشتر بیچارگى بدست آورده و کسیرا که بیشتر بیچارگى فرا گیرد، بیشتر از فریب دهندگان خود را فریب داده است) و فریب خورده کسى است که زیان بخود روا دارد (خود را هلاک و تباه نموده کارى کند که مستوجب عذاب الهىّ گردد) و خرسند و خوشحال کسى است که دین او به سلامت باشد (بر وفق احکام الهیّه رفتار کند تا دیگران باو غبطه برده مقام او را آرزو کنند) و خوشبخت کسى است که از دیگر کسان پند گیرد (در راه نیکوکاران قدم نهاده از کردار زشت بد کاران دورى نماید) و بد بخت کسى است که از خواهش نفس و نادرستی هاى خویش فریب خورد (از هواى نفس پیروى کرده از خطر آن غافل گردد) و بدانید اندک رئاء و خود نمائى (در عبادت و بندگى) شرک است (زیرا هر که در عبادت خدا غیرى را در نظر گیرد، البتّه او را شریک خدا دانسته) و همنشینى با هوا پرستان (معصیت کاران) باعث فراموشى ایمان و حضور شیطان است (زیرا بر اثر غفلت از ذکر خدا و یاد آخرت نور ایمان از دل گناهکاران بیرون مى ‏رود و شیطان براى اضلال و گمراهى در مجالشان حاضر می شود، و به فرموده پیغمبر اکرم: «المرء على دین خلیله و قرینه یعنى مرد پیرو دین و آئین دوست و همنشین خود مى ‏باشد» نشست و برخاست با هوا پرستان در شخص تأثیر خواهد نمود) از دروغ دورى کنید که آن از ایمان دور است (زیرا ایمان مجمع فضایلى است که از جمله آنها راستى است و دروغ از جمله رذائل و صفات ناپسندیده مى ‏باشد و به این جهت میان آن با ایمان تباین و جدائى است) راستگو مشرف به نجات و رهائى (از عذاب) و رستگارى است و دروغگو بر جاى بلندى است که نزدیک به افتادن در گودال هلاکت و ذلّت و خوارى است و بر یکدیگر حسد نبرید (زوال مقام دیگرى را آرزومند نباشید) زیرا حسد ایمان را مى‏ خورد (مضمحلّ و نابود مى‏ نماید) چنانکه آتش هیزم را مى‏ خورد (سوزانده و خاکستر می کند) و با همدیگر دشمنى نکنید، زیرا دشمنى باعث (قطع رحم و) زوال هر خیر و برکتى است (مانند تیغ که مو را از سر زائل مى‏گرداند) و بدانید که آرزو موجب بغلط و اشتباه انداختن عقل و فراموشى از ذکر خدا مى‏ گردد، پس (با یاد مرگ و هول و وحشت روز رستخیز) آرزو را دروغ انگارید، زیرا آرزو فریب دهنده است (به چیزى که حقیقتى ندارد) و آرزومند فریب خورده است.