صفت سیزدهم: عداوت و دشمنى
و آن بر دو قسم است: ز یرا که هر که عداوت کسى را در دل دارد یا آنرا در دل پنهان مىکند و انتظار زمان فرصت را مىکشد یا علانیه و آشکار در صدد ایذا و اذیت آن شخصى است که او را دشمن دارد و اظهار عداوت او را مىکند.
قسم اول را «حقد و کینه»گویند،که عبارت است از: پنهان کردن عداوت شخصى در دل.
و قسم دوم را «عداوت» نامند و این ثمرۀ قسم اول است، زیرا که: چون کینه قوّت گرفت و عداوت شدید گردید، خزانۀ دل از محافظت آن عاجز و پرده از روى کار بر مىدارد.
و قسم اول از ثمرات غضب است، زیرا که: چون آدمى بر دیگرى خشم گیرد و به جهت عجز از انتقام یا مصلحتى دیگر آن وقت اظهار غضب نکند و خشم خود را فرو برد و در دل خود پنهان سازد کینه حاصل مىشود.و هر یک از این دو قسم از صفات مهلکه و اخلاق رذیله است.
و از اخبار مستفاد مىشود که: مؤمن کینه ور نیست و در غالب اوقات صفات مهلکۀ دیگر نیز از کینه و عداوت متولد مىگردد، چون حسد و غیبت و دروغ و بهتان و شماتت و اظهار عیب و دورى و ایذاء و سخریّت و استهزاء و غیر اینها از آفات و اعمال محرمه که دنیا و دین آدمى را فاسد مىسازد.
و اگر فرض شود که هیچ یک از اینها حاصل نشود همان خود بغض و عداوت او از امراضى است که نفس قدسى را بیمار و همیشه روح از آن متألّم و در آزار است.
آدمى را از بساط قرب الهى دور و از مرافقت ساکنان عالم قدس مهجور مىگرداند و صاحب خود را منع مىکند از آنچه شیوۀ اهل ایمان و شیمۀ اخیار و نیکان است و از بشاشت و شکفتگى و مهربانى و فروتنى و مرافقت و همنشینى نسبت به کسى که کینه او را در دل دارد و خود را از اعانت و قضاء حوائج او باز مىدارد و هر یک از اینها درجهاى از دین را کم مىکند و پرده میان آدمى و میان بار یافتگان بزم تقرب مىگردد و از این جهت است که در اخبار و آثار مذمت بیشمار در خصوص عداوت و دشمنى وارد شده است. حتى اینکه حضرت پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-فرمودند که: «هیچ وقتى جبرئیل -علیه السّلام-به نزد من نیامد مگر این که گفت: اى محمّد! از عداوت و دشمنى مردم احتراز کن».
و فرمودند که: «جبرئیل هرگز در هیچ امرى این قدر به من وصیت نکرد که در خصوص عداوت مردم».
و حضرت صادق-علیه السّلام-فرمودند که: «هر که تخم عداوت بکارد همان را که کاشته است درو مىکند».