فصل ششم: اجناس صفات رذیله

 

شکى نیست که: در مقابل هر صفت نیکى خلق بدى است که ضد آن است.و چون دانستى که اجناس همه فضایل چهارند، پس معلوم مى شود که اجناس صفات رذایل نیز چهارند:

 

اول: جهل، که ضد حکمت است.

دوم: جبن، که ضد شجاعت است.

سوم: شره، که ضد عفت است.

چهارم: جور، که ضد عدالت است.

ولیکن این به حسب «مؤداى نظر» است، اما تحقیق مطلب آن است که: از براى هر فضیلتى حدى است مضبوط و معین، که به منزله وسط است، و تجاوز از آن خواه به جانب افراط و خواه به طرف تفریط مؤدى است به رذیله.

پس هر صفت فضیلتى که وسط است به جاى مرکز دایره است، و اوصاف رذایل به منزله سایر نقطه هایى است که در میان مرکز یا محیط فرض شود.و شکى نیست که مرکز، نقطه اى است معین و سایر نقاط متصوره در اطراف و جوانبش غیر متناهیه اند.

پس بنابراین، در مقابل هر صفت فضیلتى، اوصاف رذیله غیر متناهیه خواهد بود، و مجرد انحراف از صفت فضیلتى از هر طرفى موجب افتادن در رذیله خواهد بود.و استقامت در سلوک طریقه اوصاف حمیده به منزله حرکت در خط مستقیم، و ارتکاب رذایل به جاى انحراف از آن است.و چون خط مستقیم در میان دو نقطه نیست مگر یکى، و خطوط منحنیه میان آنها لامحاله غیر متناهیه است، پس استقامت بر صفات نیک نیست مگر بر یک نهج، و از براى انحراف از آن مناهج بى شمارى است.

و این است سبب در اینکه اسباب بدى و شر بیشتر است از اسباب و باعث خیر و نیکى.و از آنجا که پیدا کردن یک چیز معین در میان امور غیر متناهیه مشکل، و وسط را یافتن فیما بین اطراف متکثره مشکلتر است، پس استقامت بر آن و ثبات در آن «اصعب » از هر دو است، ولهذا جستن وسط از میان اخلاق، که آن حد اعتدال است و استقامت بر آن، در غایت صعوبت است.و از این جهت است که: بعد از آنکه سوره «هود» به برگزیده معبود نازل شد، و در آنجا امر به آن بزرگوار شد که:

 

« فَاستَقِم کَما أُمِرتَ»

 

«بایست و ثابت باش همچنانکه ترا امر فرموده ایم » . هود، (سوره 11)، آیه 112

 

فرمود: «شیبتنى سوره هود»

«پیر کرد مرا سوره هود» .

و مخفى نماند که وسط بر دو قسم است: حقیقى و اضافى.حقیقى آن است که نسبت به آن، طرفین حقیقتا مساوى بوده باشد.مثل نسبت چهار به دو و شش.و وسط اضافى آن است که نزدیک به حقیقى باشد عرفاً.و بعضى تفسیر نموده اند به اینکه نزدیکتر چیزى است به وسط حقیقى که ممکن است از براى نوع یا شخص.و وسطى که در علم اخلاق معتبر است و امر به استقامت و ثبات بر آن شده آن وسط اضافى است،زیرا که یافتن وسط حقیقى و رسیدن به آن متعذر، و استقامت و ثبات بر آن غیر میّسر است.و چون معتبر، وسط اضافى است و اختلاف آن ممکن است، به این جهت است که: اوصاف حمیده گاه به اختلاف اشخاص و احوال و اوقات مختلف مى شود.پس بسا باشد مرتبه اى از مراتب وسط اضافى فضیلت باشد به نظر شخصى یا حالى و وقتى، و رذیله باشد نسبت به غیر آن.