به نام خداوند بخشنده مهربان

‏ اى در بستر خواب آرمیده، برخیز و انذار کن و عالمیان را بیم ده‏ و پروردگارت را بزرگ بشمار و لباست را پاک کن‏ و از پلیدیها بپرهیز و بر مردم منت مگذار و فزونى مطلب‏ و به خاطر پروردگارت شکیبائى کن.

هنگامى که در صور دمیده شود آن روز روز سختى است‏ و براى کافران آسان نیست. مرا با کسى که او را تنها آفریدم واگذار. همان کسى که براى او مال و اموال گسترده و فراوانى قرار دادم‏ و فرزندانى که همواره نزد او و در خدمت او هستند و وسائل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختیم‏ و باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم. هرگز چنین نخواهد شد چرا که او نسبت به آیات ما دشمنى مى‏ورزد. به زودى او را مجبور مى‏کنم که از قله زندگى بالا رود و سپس او را به زیر مى‏افکنم.

او (ولید بن مغیره) براى مبارزه با قرآن اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت، مرگ بر او باد چگونه براى مبارزه با حق نقشه‏هاى خویش را آماده ساخت، باز هم مرگ بر او چگونه مطلب و نقشه‏هاى شیطانى خود را آماده نمود، سپس نگاهى افکند بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست بکار شد سپس پشت به حق کرد و تکبر ورزید و سرانجام گفت: این قرآن چیزى جز یک سحر جالب همچون سحرهاى پیشینیان نیست، این سخن انسان نمى‏باشد.

اما به زودى ما او را وارد دوزخ مى‏کنیم‏ و تو نمى‏دانى دوزخ چیست؟ آتشى است که نه چیزى را باقى مى‏گذارد و نه چیزى را رها مى‏سازد، پوست بدن را به کلى دگرگون مى‏کند و نوزده نفر از فرشتگان عذاب بر آن گمارده شده‏اند.

مأموران دوزخ را جز فرشتگان عذاب قرار ندادیم و تعداد آنها را جز براى آزمایش کافران معین نکردیم تا یهود و نصارى یقین پیدا کنند و ایمان مؤمنان افزوده شود و اهل کتاب و مؤمنان در حقانیت این کتاب آسمانى تردید به خود راه ندهند، و کافران بگویند: خدا از این توصیف چه منظورى دارد؟ آرى اینگونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه مى‏سازد و هر کس را بخواهد هدایت مى‏کند و لشکریان پروردگارت را جزا و کسى نمى‏داند و این جز هشدار و تذکرى براى انسانها نیست.

این چنین نیست که آنها تصور مى‏کنند، سوگند به ماه‏ و به شب هنگامى که دامن برچیند و پشت کند و به صبح هنگامى که چهره بگشاید که آن حوادث هولناک قیامت از مسائل مهم است، هشدار و انذارى است براى همه انسانها، براى کسانى از شما که مى‏خواهند تقدم جویند یا عقب بمانند، به سوى هدایت و خیرات پیش بروند و یا نروند.

هر کس در گرو اعمال خویش است، مگر اصحاب یمین که نامه اعمالشان به دست راستشان مى‏دهند، آنها در باغهاى بهشتند و از مجرمان مى‏پرسند: چه چیز شما را به دوزخ فرستاد؟ مى‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم‏ و مستمندان را اطعام نمى‏کردیم‏ و همیشه با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم‏ و همواره روز جزا را انکار مى‏کردیم‏ تا زمانى که مرگ ما فرا رسید لذا شفاعت کنندگان به حال ما سودى نبخشید.

چرا آنها این همه از تذکر گریزانند، گوئى آنها گورخرانى رمیده هستند که از شیر فرار کرده‏اند، بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏اى از سوى خدا براى او فرستاده شود. چنین نیست که آنها مى‏گویند، بلکه آنها از آخرت نمى‏ترسند و چنین نیست که آنها درباره قرآن مى‏گویند بلکه آن قرآن یک تذکر و یادآورى است‏ و هر کس بخواهد از آن پند مى‏گیرد و هیچکس پند نمى‏گیرد مگر اینکه خدا بخواهد و بنده‏اش را مستحق پندپذیرى بداند، خداوند اهل تقوى و آمرزش است. (1تا56)