بنام خداوند بخشنده مهربان

این کتابی است که هدایت کننده پرهیزکاران است و در آن هیچ گونه شک و تردیدی نیست . هدایتی است برای کسانی که به غیب ایمان دارند و نماز می گذارند و از آنچه روزی شان داده ایم در راه خدا به مستمندان و بیچارگان کمک می کنند . پرهیزکار انی که به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده ایمان آورده و به روز رستاخیز و قیامت یقین دارند . آنها کسانی هستند که خداوند هدایت شان کرده و به یقین رستگاران عالم اند . (1تا5)

کافران را چه بترسانی و یا نترسانی برایشان تفاوتی نمی کند و ایمان نخواهند آورد . چون خداوند بخاطر اعمال ناشایست شان بر دلها و گوشهای آنان مهر زده و بر چشمهای آنان نیز پرده افکنده است اینان بدانند که عذاب بزرگی در انتظارشان است .(6تا7)

در میان مردم , کسانی هستند که به زبان می گویند ما به خدا و روز قیامت ایمان داریم اما در دل ایمان نیاورده و دروغ می گویند . اینان به خیال خودشان می خواهند خدا و مومنان را فریب دهند اما جز خودشان را فریب نمی دهند و او را نیز نمی فهمند چون خداوند بر آنچه در قلبهای آنها می گذرد آگاه است .(8تا9)

آنها در دلشان یک نوع بیماری است و از نظر روحی و روانی دچار حیرت و سرگردانی می باشند و خداوند نیز بخاطر این نفاق و دوروئی شان بر بیماری و مرضی که سرتاسر وجود شان را در بر گرفته است افزوده و بخاطر سخنان دروغ شان عذاب دردناکی را برای آنان آماده کرده است .(10)

زمانیکه به اینان گفته می شود در زمین فساد نکنید و به آزار و اذیت مردم نپردازید با قیافه ای حق به جانب و مطمئن می گویند ما قصد اصلاح جامعه و مردم را داریم . بدانید که اینها خود مفسدند اما به خاطر تبعیت از شیطان و دوری از رحمت حق این گمراهی را احساس نمی کنند و خود را مصلح و خدمت گذار مردم می دانند . هنگامی که به آنها گفته می شود چرا مانند دیگران به خدا و پیامبر ش ایمان نمی آورید می گویند ما هرگز مانند کسانی که از روی نادانی و بی عقلی ایمان آورده اند تسلیم نمی شویم چون اینان سفیه و بی شعورند . اما این بیچارگان درک نمی کنند که نادان و بی خرد خود آنان هستند که دچار غرور و خود بزرگ بینی شده اند و از حق گریزان هستند . (11تا13)

اینان به خاطر حفظ جان و موقعیت اجتماعی خویش هنگامی که به مومنان برخورد می کنند می گویند که ما نیز مانند شما به خدا و پیامبر ایمان آورده ایم اما هنگامی که با شیاطین و دوستان گمراه خود ملاقات می نمایند به آنها می گویند ما با شما هستیم و آنها را مسخره می کنیم و آنها نیز گمان میکنند که ما ایمان آورده ایم .  اینان آگاه نیستند که خداوند نیز آنها را به استهزا گرفته و آنان را در طغیان و گمراهی شان سرگشته و پریشان رها کرده است اینان زیان دیدگانی هستند که هدایت و تقرب به پروردگار را با گمراهی و پیروی از شیطان و هوای نفس معامله کردند و نتیجه این کار نه تنها سود و منفعتی را نصیب آنان نساخته بلکه از شاه راه هدایت نیز دور شان نمود .(14تا16)

مثل این گمراهان , مانند کسی هست که در بیابانی تاریک و ظلمانی برای پیدا کردن راه خویش آتش را روشن نموده است اما زمانیکه آتش , اطراف او را روشن می نماید , خداوند با طوفانی آن آتش را خاموش نموده و در نتیجه وی همچنان در تاریکی به سر می برد و راه به جایی پیدا نمی نماید . آری این منافقان نیز همانند این شخص همیشه در تاریکی و ظلمت جهل و نادانی و غرور و تکبر سرگشته و حیرانند چون اینان نه به صدای حق و دعوت بسوی خدا گوش می دهند و نه چشم بصیرت و بینایی را در مورد آنچه که در اطرافشان می گذرد به کار می بندند و نه زبانشان در راه هدایت دیگران و یا رساندن خیر و نیکویی به مردم به کار می افتد و در حقیقت همان کران و لالان و کورانند .(17تا18)

اینان مانند افرادی هستند که در بیابان و تاریکی شب در مانده شده اند و راه به جایی ندارند و باران و رعد و برق و صاعقه نیز مدام بر سر آنان می بارد و آنها از ترس مرگ انگشت خود را در گوش خود فرو برده تا صدای صاعقه و رعد و برق را نشنوند اما اینان در قبضه قدرت خداوند هستند و او به آنان احاطه کامل دارد و نجات یا نابودی شان تنها به اراده خداوند بستگی دارد . روشنایی خیره کننده رعد و برق نزدیک است تا چشم آنها را برباید و از بین ببرد . آنها هر لحظه که رعد و برق شب ظلمانی بیابان را روشن می نماید چند قدمی راه می پیمایند و چون روشنایی از بین می رود آنها نیز متوقف می شوند . اگر خداوند اراده کند گوش و چشم آنها را نابود خواهد ساخت چون او بر هر چیز تواناست . حال منافقان نیز همین گونه است . آنها دائما در شک و تردید و سرگردانی به سر می برند و چون گمگشتگان بیابان های تاریک و ظلمانی همیشه در حالت ترس و وحشت و در جا زدن می باشند . (19تا20)

ای مردم , پروردگار خود را که شما و پیشینیان را آفرید بپرستید تا پرهیزگار شوید . آن کسی که زمین را بستری و آسمان را سقفی بالای سرتان قرار داد و از آسمان آبی برای شما فرو بارید و بوسیله آن میوه ها را رویانید و پرورش داد , تا روزی شما باشد . بنابراین برای خدا شریکانی قرار ندهید در حالیکه نسبت به نادرستی این تفکر آگاهید . اگر در مورد آیاتی که بر بنده و پیامبر خود نازل کرده ایم شک و تردید دارید , لااقل یک سوره همانند این آیات , بدون استعانت و یاری از خداوند بوسیله گواهان خود بیاورید اگر راست می گویید . اگر به انجام این کار اقدام نکردید , که هرگز نمی توانید , پس از آتشی که هیزم آن مردم گنه کار و سنگها می باشند و برای کافران آماده شده است بترسید . (21تا24)

ای پیامبر , به کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند بشارت ده , که بهشت های است از برای آنها که از زیر درختان آن نهرها روان است و هر زمان که میوه ای از آن درختان به آنها داده شود می گویند این مانند همان روزی است که در دنیا به ما داده شد بود و این میوه ها از نظر خوبی و زیبایی به هم شبیه و یکسان اند . و برای آن مومنان همسرانی وجود دارند که پاک و پاکیزه بوده و همیشه در کنار آنها خواهند بود .(25)

خداوند , برای هدایت بندگان و آگاه شدن گمراهان , از اینکه به موجودات ریزی مانند پشه و یا بزرگتر از آن مثال بزند شرم نمی کند . آنان که ایمان آورده اند می دانند که این امثال حقیقتی است از طرف پروردگارشان . اما آنان که کافر شده اند می گویند چرا خداوند اینگونه برای ما مثل زده است و همین را بهانه ای برای تسلیم نشدن در برابر فرمان خداوند قرار می دهند .

خداوند بوسیله این امثال , گروه زیادی را بسوی حق هدایت می کند و آن دسته از مردمی که فاسق اند و امید هدایت و رستگاری نسبت به آنها وجود ندارد را گمراه می سازد تا همیشه سرگردان و حیرت زده باشند .  این فاسقان , همان افرادی هستند که پیمان خدا را که همان دوری از پرستش شیطان و اهمیت دادن به نیکی کردن به اقوام و نزدیکان می باشد شکسته و از یاد برده اند و به جای اصلاح در این دنیا به فساد و تبه کاری مشغول شده اند . بدر ستی که  اینان همان زیانکاران عالم اند.(26تا27)

ای گروه کافران , چگونه , به خداوندی که شما را از اجسامی بی روح آفرید و روح حیات و زندگی را در شما دمید و شما را می میراند و بار دیگر زنده می کند و همه بسوی او باز می گردید کافر می شوید و از پرستش او سر باز می زنید ؟ او کسی است که هر آنچه را که در زمین وجود دارد , برای آسایش شما آفرید و آنگاه به آفرینش آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان , مرتب و منظم ساخت و بدانید که خداوند به هر چیز آگاه است .(28تا29)

(( آفرینش آدم ))

ای پیامبر , ما چگونگی آفرینش آدم را بر تو وحی می کنیم . آن زمان که پروردگار تو به فرشتگان گفت : من می خواهم در روی زمین جانشین و حاکمی قرار دهم . فرشتگان گفتند : اگر هدف تو از آفرینش انسان عبادت است که ما ترا تسبیح گفته و حمد تو را به جا می آوریم . پس چرا می خواهی کسی را در زمین قرار دهی که به فساد و خونریزی دست زده و زمین را تباه نماید ؟ خداوند فرمود : من از آفرینش انسان , حقایقی را می دانم که شما از آن بی خبر هستید .

پس از آن , خداوند , آدم را بیا فرید و علم اسماء یعنی اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات را همگی به او آموخت و آنگاه آن اسامی را به فرشتگان عرضه کرد و فرمود اگر راست می گویید اسامی اینها را بر شمارید . فرشتگان عرض کردند, خداوندا , منزهی تو , ما چیزی جز آنچه تو به ما تعلیم داده ای نمی دانیم , زیرا تنها تو دانا و حکیمی .

خداوند , آدم را مخاطب قرار داد و فرمود : ای آدم , فرشتگان را از این اسامی و اسرار این موجودات آگاه کن و هنگامی که آدم آنان را آگاه نمود . خداوند به فرشتگان فرمود : آیا نگفتم من غیب آسمانها و زمین را و آنچه را که شما پنهان و یا آشکار سازید می دانم ؟

آنگاه به فرشتگان گفتیم : همه در برابر آدم سجده و خضوع کنید و او را تکریم نمائید . همه آنها سجده کردند جز ابلیس که به خاطر این نافرمانی کافر شد .(30تا34)

پس از آن , به آدم گفتیم : ای آدم تو و همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمتهای آن هر چه می خواهید بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید و از میوه آن نخورید که از ستمکاران خواهید شد .

در این هنگام , شیطان با سخنان خود آنها را فریب داد و از میوه آن درخت خوردند و این نافرمانی باعث خروج آنها از بهشت گردید و ما به آنها گفتیم : همگی به زمین فرود آیید در حالیکه بعضی از شما دشمن دیگری خواهد بود و برای شما تا مدتی معین در زمین قرارگاه و وسیله بهره برداری است .

پس از آن , آدم , از پروردگار خود کلماتی را آموخت که وسیله ای برای پذیرش توبه وی در پیشگاه خداوند گردید و خداوند توبه او را پذیرفت چون او توبه پذیر و مهربان است . آنگاه به آنها گفتیم : که در زمین فرود آیید و مسکن گزینید و زندگی را آغاز کنید . و آنگاه که هدایتی از طرف من برای شما آمد . کسانی که از آن پیروی کنند , نه ترسی برای آنها است و نه اندوهگین می گردند . اما کسانی که به آیات ما کافر شده و آنها را تکذیب کنند اهل دوزخ اند و جاودانه در آن خواهند بود .(35تا39)

(( فرزندان اسرائیل ))

ای فرزندان اسرائیل , نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به خاطر بیاورید و به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بترسید . و به آنچه نازل کرده ام , یعنی قرآن کریم که نشانه های آن با آنچه در کتابهای شماست کاملا مطابقت دارد ایمان بیاورید و اولین کافر و سر پیچنده از احکام آن نباشید و آیات مرا به خاطر سود و منافع دنیوی به بهای ناچیز و اندکی نفروشید و بغیر از من از کسی ترس و بیمی نداشته باشید و با دستورات من مخالفت نکنید .

حق را با باطل نیامیزید و حقیقت را با اینکه میدانید و آن را به خوبی می شناسید کتمان نکنید و نماز به پا دارید و زکات را ادا کنید و همراه رکوع کنند گان و نماز گذاران به اداء نماز بپردازید .

ای علمای یهود آیا مردم را به نیکی و به پیامبری که صفات او آشکار در تورات آمده دعوت می کنید اما خودتان را فراموش می کنید و به آنچه که می گویید عمل نمی نمایید با اینکه کتاب آسمانی را می خوانید . آیا هیچ تفکر نمی کنید ؟

از صبر و نماز یاری جویید و بدانید که تنها خاشعان و فروتنان هستند که در برابر نماز سر تسلیم فرود می آورند اما دیگران این کار با بی رغبتی انجام داده و برای آنها گران و سخت است . اما خاشعان ایمان دارند که روزی خدای خود را ملاقات می کنند و بسوی او باز می گردند.(40تا46)

ای فرزندان اسرائیل , بیاد  بیاورید که من شما را در زمان پیامبر تان موسی علیه سلام بر تمام جهانیان برتری دادم . پس این نعمت بزرگ را فراموش نکنید و از آن روزی بترسید که کسی بجای کس دیگری مجازات نخواهد شد و نه شفاعت از کسی  پذیرفته می شود و نه غرامت و بدلی قبول خواهد شد و به هیچ وجه یاری نمی شوند.

ای فرزندان اسرائیل بیاد آورید آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان که همواره شما را به شدیدترین وجه آزار می دادند و پسران شما را سر بریده و زنان شما را برای کنیزی زنده نگه می داشتند نجات دادیم و در این رویداد آزمایش سختی از طرف پروردگار برای شما بود .(47تا49)

به یاد بیاورید که چگونه دریا را برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را در حالیکه آنها را تماشا می کردید غرق ساختیم . اما زمانیکه با موسی علیه سلام چهل شب وعده گذاشتیم و او به کوه طور برای ملاقات ما آمد تا فرمانهای دهگانه مرا برای شما بیاورد گوساله را خدا و معبود قرار دادید و با این عمل به خودتان ستم کردید .
بعد از این ماجرا شما را بخشیدیم شاید شکر این نعمت را بجای آورید و بیاد آورید که به موسی کتاب و وسیله تشخیص حق از باطل را دادیم تا شاید به راه راست هدایت شوید . پیامبر شما موسی علیه سلام قوم خود را مخاطب قرار داد و گفت : ای قوم شما با انتخاب گوساله به خود ستم کردید پس به دستور خدا بر روی همدیگر تیغ بکشید و یکدیگر را به جرم گوساله پرستی به قتل رسانده و مجازات نمایید و با این عمل به درگاه خداوند توبه کنید و بسوی او باز گردید که این عمل در پیشگاه پروردگارتان برای شما بهتر است پس خداوند توبه آنان را پذیرفت زیرا او توبه پذیر و بخشایشگر است .(50تا54)

به خاطر بیاورید زمانی را که قوم شما به پیامبرشان موسی علیه سلام گفتند : ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا با چشم خود ببینیم . در این حال صاعقه آنها را فرا گرفت در حالیکه این صحنه را تماشا می کردند سپس آنها را بعد از مرگ , حیات بخشیدیم شاید شکر نعمت خدا را به جای آورند .

ما بوسیله ابر , بر قوم شما سایه افکندیم و با من ( شیره مخصوص و لذیذ درختان ) و سلوی ( مرغان مخصوصی که شبیه به کبوتر بودند ) , از آنان پذیرایی کردیم و به آنها گفتیم : از نعمتهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید . اما آنها مرتکب گناه می شدند و شکر گذار نبودند ولی با این کار آنها به ما ستم نکردند بلکه تنها به خود ستم روا داشتند . و باز بیاد آورید زمانی را که به قوم شما گفتیم : در خانه مقدس وارد شوید و از نعمتهای فراوان آن هر چه می خواهید بخورید و از درب معبد خانه مقدس با خضوع و خشوع وارد گردید و بگویید خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم و به نیکو کاران شما پاداش بیشتری خواهیم داد . اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند و به جای آن جمله تمسخر آمیزی به زبان می آورند و لذا ما بر این ستمگران در برابر نا فرمانی شان عذابی از آسمان نازل کردیم .  موسی علیه سلام برای قوم خود , تقاضای آب نمود . به او دستور دادیم عصای خود را بر این سنگ بزن . چون چنین کرد ناگهان دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید به گونه ای که هر یک از طوایف دوازده گانه فرزندان اسرائیل , چشمه مخصوص خود را می شناخت . ما به آن قوم گفتیم : از روزی های پروردگارتان بخورید و بیاشامید و در زمین به فساد و تبه کاری روی نیاورید و فساد و خون ریزی را گسترش ندهید .(55تا60)

قوم شما , پیامبر خود را مخاطب قرار داده و گفتند : ای موسی , ما هرگز نمی توانیم به یک نوع غذا اکتفا نماییم . پس از خداوند بخواه تا از گیاهان زمین و از سبزیجات مانند خیار , سیر , عدس و پیاز برای ما برویاند . موسی به آنان گفت : آیا غذای من و سلوی را با آن همه فوائد و ارزش غذائی رها کرده و طالب چنین غذاهای کم ارزشی می باشید ؟ حال که چنین است پس سعی کنید تا خود را به شهر مصر برسانید چون در آنجا از این نوع غذا وجود دارد . خداوند به خاطر سر پیچی آنها از فرمان خدا و پیامبر ش و کفر ورزیدن به آیات الهی و اینکه پیامبران را بنا حق می کشتند و از هر گونه سرکشی و تجاوز خود داری نمی کردند مهر ذلت و نیازمندی را بر پیشانی آنها زد و مجددا آنان را گرفتار عذاب خویش نمود.

آنها که ایمان آورده و مسلمان شده اند و یهودیان و نصاری و صائبان که پیروان یحیی یا نوح و یا ابراهیم می باشند در صورتیکه به دستورات کتابهایشان که همانا ایمان به خدا و روز رستاخیز و عمل صالح و اینکه بنابر بشار اتی که در کتب آنها آمده به دستورات قرآن که مکمل ادیان گذشته است عمل نمایند هیچگونه ترس و غمی برای آنها وجود ندارد . ما از قوم شما پیمان گرفتیم و به آنها گفتیم : آنچه را از آیات و دستورات خداوند به شما داده ایم با قدرت بگیرید و آنچه در آن وجود دارد را به خاطر بسپارید و سر لوحه زندگی خویش قرار دهید شاید پرهیزگار شوید و ما برای گرفتن این پیمان , کوه طور با آن عظمتش بر فراز سر آنها قرار دادیم تا شاید از هیبت و ترس از آن , به قوانینی که هدفش هدایت آنها و تامین سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت شان و نجات شان از بیماری جهل و بی خبری بود عمل نموده و رستگار گردند . اما آنها از این پیمان نیز روی گردان شدند و اگر فضل و رحمت خداوند شامل حالشان نشده بود و توبه آنها را نپذیرفته بود بی تردید از زیانکاران می شدند .(61تا64)

ای قوم فرزندان اسرائیل , شما به احوال اقوام پیش از خود کاملا مطلع هستید که چگونه آنها را به خاطر نا فرمانی , که همانا گرفتن ماهی در روز شنبه بود با اینکه از این کار منع شده بودند بصورت بوزینگان رانده شده ای در آوردیم . ما این ماجرا را مجازات و درس عبرتی برای مردم آن زمان و کسانی که بعد از آنان آمدند و هم پند و اندرزی برای پرهیزگاران قرار دادیم .

(( گاو فرزندان اسرائیل ))

موسی علیه سلام به قوم خود گفت : خداوند , برای شناخته شدن قاتل مقتولی که بنا حق کشته شده است و شما برای پیدا کردن آن با هم به نزاع بر خاسته اید به شما فرمان داده تا گاوی را بکشید و قسمتی از گوشت آن را بر پیکر مقتول بزنید تا به امر خداوند زنده شده و قاتل خویش را معرفی نماید .

قوم موسی به او گفتند : آیا ما را مسخره میکنی چگونه چنین چیزی ممکن است ؟ موسی گفت : پناه می برم به خدا که از جاهلان باشم زیرا مسخره کنند گان همان جاهلان و نا دانا اند . گفتند : پس از خدای خود بخواه تا برای ما روشن کند که آن چگونه گاوی باید باشد . موسی گفت : خداوند می فرماید , این ماده گاو باید نه پیر و از کار افتاده باشد و نه بکر و جوان . بلکه حالتی داشته باشد میان این دو . پس در انجام این کار سستی نکنید و هر چه زودتر به آن عمل کنید .

گفتند : از پروردگار خود بخواه که برای ما روشن سازد که این گاو چه رنگی داشته باشد . موسی گفت : خدا می فرماید : گاوی باشد زرد یک دست که رنگ آن بینندگان را شاد و مسرور سازد . باز هم از موسی خواستند تا از خدا بخواهد که این گاو چگونه گاوی باشد زیرا این گاو برای ما به صورت معما در آمده و مبهم است و اگر خدا بخواهد ما هدایت خواهیم شد . موسی علیه سلام گفت : خداوند می فرماید گاوی باشد که برای شخم زدن رام نشده باشد و برای زراعت آب کشی نکند از هر گونه عیبی بر کنار و حتی هیچگونه رنگ  دیگری در آن نباشد .

گفتند : الان حق مطلب را برای ما آوردی و موضوع برای ما شناخته شد . پس آن گاو را پیدا کرده و آنرا سر بریدند در حالیکه به انجام این کار تمایلی نداشتند . آنها بی گناهی را به قتل رسانده بودند و درباره آن با هم نزاع می نمودند اما خداوند با این کار آنچه را که پنهان میداشتند آشکار فرمود . پس به آنها گفتیم : پاره ای از گوشت گاو را به بدن مقتول بزنید تا زنده شده و قاتل خود را معرفی نماید . و چون این دستور را انجام دادند به امر خداوند مقتول زنده شد و قاتل را معرفی نمود . بدانید که خداوند , اینگونه مردگان را زنده خواهد ساخت اینها آیات خداوند است که به شما نشان می دهد شاید درباره آن تعقل کنید .

اما بعد از این ماجرا دلهای آنها بر اثر غفلت و بی توجهی به آیات خداوند چنان سخت شد و قساوت آنها را فرا گرفت که به مراتب از سنگها نیز سخت تر و محکم تر گردید چرا که پاره ای از سنگها بشکافد و از آن نهرها جریان پیدا می کند و تعدادی از آنها شکافته شده و قطرات آب از آنها تراوش می کند و قسمتی از آنها از خوف خداوند از بالای کوهها بر زمین می ریزند در حالیکه دلهای آنها نه از خوف خدا می تپید و نه عطوفت و مهربانی و انسان دوستی را در خود جای می داد . بدانید که خداوند از اعمال شما غافل نیست .(65تا74)

(( یهودیان منافق ))

ای کسانی که ایمان آورده و به اسلام گرویده اید , آیا انتظار دارید گروهی از یهودیان که سخنان خدا را می شنوند و پس از فهمیدن و پی بردن به محتوای آن , و آگاهانه آن را تحریف می کنند به شما و دستورات اسلام ایمان بیاورند ؟

آنان افرادی هستند که وقتی با مومنان ملاقات می کنند می گویند به آیین شما ایمان آورده ایم . اما زمانیکه با هم کیشان و همدستان خود خلوت می کنند به آنهایی که مطالبی را که در تورات آمده و صفات و مشخصات پیامبر اکرم اسلام بیان کرده است برای شما مومنان بازگو نموده اند اعتراض کرده و می گویند چرا این مطالب را برای مسلمانان فاش و آشکار می سازید تا در روز رستاخیز در پیشگاه خداوند بر ضد شما استدلال کنند . آیا عقل خود را بکار نمی بندید؟

اینان از این نکته غافلند که خداوند از اسرار درون و برون آنها آگاه است . عده ای از آنان , افرادی هستند که از علم و دانش بی بهره بوده و تنها به گفتار علمای خودشان اکتفا می نمایند و کتاب خدا را بر اساس عقاید خود که جز یک مشت اوهام و سخنان نادرست و آرزوهای پوچ نمی باشد می دانند و تنها به این پندارها و تخیلات واهی خود , دل بسته اند گروهی از اینان مطالبی را با دست خود می نویسند و به دروغ , آنها را به تورات نسبت می دهند تا حقانیت اسلام و پیامبر را پنهان نمایند و این مطالب را به بهای اندکی فروخته و مردم عوام و نا آگاه را می فریبند . وای بر آنها بخاطر آنچه که نوشتند و بخاطر آنچه که از این راه بدست آورده و به متاع ناچیز دنیوی دل خوش گشتند .

این یهودیان می گویند هرگز آتش دوزخ به ما نخواهد رسید مگر چند روزی . ای پیامبر به آنان بگو آیا در این رابطه از خداوند پیمانی گرفته اید تا خداوند هرگز از پیمانش تخلف نورزد . یا اینکه چیزی را که نسبت به آن علم و اطلاعی ندارید به خدا نسبت می دهید ؟

این را بدانید , کسانی که مرتکب گناه می شوند و آثار گناه سراسر وجود آنها را در خود فرو برده و دیگر قابل هدایت و مستحق بخشش نیستند; اهل آتشند و همیشه در آن خواهند بود . اما آنان که به خدا ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند اهل بهشت اند و همیشه در آن خواهند بود .(75تا82)

(( یهودیان پیمان شکن ))

ای گروه فرزندان اسراییل , بیاد بیاورید زمانی را که از شما پیمان گرفتیم که جز خدای یکتا را نپرستید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم به درستی و نیکو سخن بگوئید و نماز را بر پا داشته و زکات بدهید . اما با وجود این عهد و پیمان , جز عده کمی از شما همه سرپیچی کرده و از وفای به عهد خود رو گردان شدید .

و آنگاه که نیز از شما پیمان گرفتیم که خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید و خود نیز بر این پیمان اقرار نموده و گواه بودید . اما شما کسانی هستید که بعد از این پیمان دوباره یکدیگر را به قتل می رسانید و جمعی از خودتان را از سرزمین خودشان بیرون می کنید و بر آنها به ظلم و گناه تسلط می یابد . اما اگر بعضی به صورت اسیران نزد شما آیند , فدیه می دهید و آنها را آزاد می سازید در حالیکه بیرون کردن آنها از آغاز , بر شما حرام بود . آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی , ایمان می آورید و به بعضی کافر می شوید ؟

بدانید , برای کسی که به این عمل مبادرت ورزد جز رسوایی در این جهان و باز گشت به شدیدترین عذابها در روز رستاخیز چیز دیگر در پی نخواهد داشت و خداوند از کردار شما غافل نیست . بدانید که اینها همان کسانی هستند که آخرت را به زندگی دنیا فروخته اند لذا مجازات آنها تخفیف داده نمی شود و هیچکس آنان را یاری نخواهد کرد.(83تا86)

ای فرزندان اسراییل , ما به موسی کتاب تورات را دادیم و بعد از او پیامبرانی به دنبال یکدیگر فرستادیم و به عیسی پسر مریم دلایل روشن بخشیدیم و او را به وسیله روح پاک که همان جبرائیل است تائید نمودیم . اما پیشینیان شما هر زمانی که پیامبری بر خلاف تمایلات نفسانی آنها مبعوث گردید در برابر او تکبر کردند و عده ای از آنان را تکذیب نموده و گروهی از آن پیامبران را به قتل رساندند . شما نیز مانند اجداد تان لجوج و بی منطق می باشید و به جای ایمان آوردن و تصدیق پیامبری که منتظر ش بودید از روی استهزا به او گفتید که دلهای ما در غلاف است و ما سخنان تو را درک نمی کنیم . آری درست است چون خداوند شما را بخاطر کفر تان از رحمت خود بدور ساخته و به همین دلیل چیزی نمی فهمید و کمتر ایمان می آورید . (87تا88)

ای پیامبر , این قوم یهود , هنگامی که از طرف خداوند , کتابی به آنها رسید که موافق نشانه هایی بود که آنها با خود داشتند و با اینکه حتی خود را به ظهور تو و قرآن به یکدیگر بشارت و نوید می دادند و در برابر تجاوز و ظلم مشرکان در انتظار ظهور ت امید فتح داشتند که با یاری تو بر دشمنانشان پیروز گردند , زمانیکه به آن پیامبر و کتابی که از قبل آن را شناخته بودند دست یافتند به او کافر شدند و از لجاجت , ایمان نیآوردند پس لعنت خدا بر این گروه کافران باد .

اینان خود را در برابر بد بهائی فروختند و به نا حق به آیا تیکه خداوند فرستاده بود , به دلیل اینکه پیامبر اسلام از فرزندان اسراییل نیست کافر شدند . اما بدانند که خداوند به فضل خویش , آیاتش را بر هر کس که بخواهد نازل می کند و وابستگی قبیله ای و گروهی در این امر دخالت ندارد . لذا بخاطر این لجاجت و نافرمانی , خشم خداوند یکی پس از دیگری آنها را فرا گرفت و برای این کافران مجازاتی خوار کننده خواهد بود.(89تا90)

اینها کسانی هستند که چون به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل فرموده است ایمان بیاورید می گویند ما به چیزی ایمان می آوریم که بر خود ما نازل شده باشد نه بر اقوام دیگر و به غیر آن کافر می شوند در حالیکه این آیات , حق و از جانب خداست و علاوه بر آن , آیاتی را که نیز بر آنها نازل گردیده تصدیق می کند . به آنان بگو اگر راست می گویید و به آیاتی که بر خودتان نازل گردیده ایمان دارید و گذشتگان شما در زمان موسی نیز به آن ایمان داشتند پس چرا پیامبران خدا را پیش از این می کشتند و شما نیز بر روی این عمل صحه گذارده و بر این کار ناشایست آنان مهر تایید می زنید . و بعد از اینکه موسی آن همه معجزات را برای اقوام پیش از شما آورد و شما نیز به آنها ایمان دارید پس چرا اجداد شما که با آنها هم عقیده هستید گوساله پرستی را انتخاب کردید و با این کار بر نفس خود ستم نمودید و شما نیز خود را در این گمراهی و ستم وارد نموده اید ؟

و نیز از شما و اجداد تان پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سرتان بر افراشتیم و به شما گفتیم این دستورات را محکم بگیرید و درست بشنوید و به آنها توجه کنید . اما شما گفتید شنیدیم و مخالفت کردیم چون دلهای شما با محبت گوساله بر اثر کفر و شرک آبیاری شد . ای پیامبر به آنان بگو که ایمان تان چه بد فرمانی به شما می دهد اگر ایمانی داشته باشید .ای رسول ما , به آنان بگو اگر سرای آخرت , آن گونه که ادعا می کنید تنها برای شماست و دیگران از آن بی بهره اند پس اگر راست می گویید و به این گفته ایمان دارید آرزوی مرگ کنید . اما بدان که آنان هرگز بخاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستاده اند آرزوی مرگ نخواهند کرد و خداوند از حال این ستمگران دروغگو آگاه است . اینان را حریصترین مردم بر زندگی دنیا خواهی یافت تا آنجا که هریک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند اما این را بدان که این عمر طولانی او را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست .(91تا96)

یکی دیگر از بهانه های این قوم , این است که می گویند : چون فرشته ای که بر تو وحی نازل می کند جبرئیل است و او همیشه دستور جهاد و سختی و مشکلات را می آورد ما دشمن او هستیم . به تو ایمان نمی آوریم . بگو کسی که با جبرئیل دشمن است در حقیقت دشمن خداست چون او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است همان قرآنی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق میکند و هدایت و بشارت برای مومنان است . کسی که دشمن خدا و فرشتگان او و جبرئیل و میکائیل باشد خداوند نیز دشمن اوست . خداوند دشمن کافران است .(97تا98)

ای پیامبر , ما نشانه ها و آیات روشنی را برای تو فرستادیم و تنها فاسقان هستند که به آیات کفر می ورزند و ایمان نخواهند آورد . قوم پسران اسرائیل در گذشته نیز هر بار که به خدا و پیامبر ش پیمانی می بستند گروهی با آن مخالفت می کردند و آن را نادیده می گرفتند و اکنون نیز بیشتر آنان پیمان شکنند و ایمان نخواهند آورد . اینان که منتظر ظهور پیامبر موعود بودند هنگامی که آن وعده سر رسید و پیامبر بسوی شان آمد با وجود اینکه با نشانه هایی که نزد آنها بود مطابقت داشت جمعی از دانشمندان آنها که به این امر واقف بودند نیز کتاب خدا را پشت سر افکندند و گوئی اصلا از آن کتاب که خود را پیرو آن می دانستند خبر ندارند .(99تا101)

(( قوم یهود و گروه ساحران ))

یهود ، از آنچه شیاطین در زمان سلیمان می خواندند پیروی کردند اما سلیمان هرگز دست خویش را به سحر و جادو آلوده نکرد و کافر نشد بلکه این شیاطین بودند که کفر ورزیدند و به مردم ، سحر تعلیم می دادند .

این قوم ، طریقه سحر را از دو فرشته بابل بنام های ها روت و ماروت که هدفشان آموختن آنها به مردم برای باطل کردن سحر جادو گران و نجات آنها از آزار و اذیت ایشان بود آموختند اما بجای استفاده درست و معقول از آن دیگران را به گمراهی و مصیبت مبتلا کردند و این در حالی بود که آن دو فرشته به هر کسی که طریق ابطال سحر را یاد می دادند می گفتند بدانید که ما وسیله آزمایش شما هستیم و مبادا از این علم در راه نادرست استفاده کنید . اما آنها بوسیله این علم مطالبی را آموختند که بتوانند بوسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیافکنند اما آنها نمی دانستند که انجام این اعمال جز به اذن پروردگار ممکن نیست . اینان بجای فرا گیری قسمتهای مفید این علم به سراغ چیزهایی رفتند که نه تنها نفعی برایشان نداشت بلکه زیان بسیاری نیز در بر داشت . و این در حالی بود که خود می دانستند هر کس خریدار چنین متاعی باشد بهره ای در آخرت نخواهد داشت و چه بد معامله ای کردند اما اینان از علم و دانش بی بهره بودند . اینها بر این امر توجه نداشتند که اگر ایمان می آوردند و پرهیزکاری پیشه می نمودند پاداشی که نزد خداوند برایشان مهیا بود برایشان بهتر بود.(102تا103)

پس به آنچه به شما دستور داده می شود گوش فرا دهید و بدانید که برای کافران و استهزا کنند گان عذاب دردناکی است . این کافران و همچنین مشرکان دوست نمی دارند خیر و برکتی از ناحیه پروردگار بر شما نازل گردد . در حالیکه خداوند رحمت خود را به هر کس بخواهد اختصاص می دهد و خداوند صاحب فضل و بخشش بزرگی است .  ای پیامبر ، ما هیچ حکمی را نسخ و باطل نمی کنیم و پاسخ آن را به تاخیر نمی اندازیم مگر اینکه بهتر از آن یا همانند آن را جانشین آن سازیم آیا نمی دانی که خداوند بر هر چیزی قادر و تواناست و آیا نمی دانی که حکومت آسمانها و زمین مختص به خداست و می تواند در تغییر و تبدیل احکام بر طبق مصالح ، اقدام کند . که جز خدا سرپرست و یاوری برای شما نیست و اوست که باید همه مصالح شما را معین کند .

ای کسانیکه ایمان آورده اید آیا شما نیز می خواهید ماند قوم لجوج و بی منطق یهود که با سوالات ، نا معقول و در خواست های نا بجا از موسی به بهانه جویی پرداخته و از قبول دعوت حق سر باز می زدند از پیامبر تان تقاضاهای شبیه به خواسته های آنان بکنید و از او می خواهید تا از طرف خداوند نا مه ای به عنوان شما برای تان بیاورد و یا نهرهایی برای شما جاری سازد در حالیکه قرآن معجزه بزرگ اوست ؟ کسی که کفر را با ایمان مبادله کند از راه مستقیم و عقل و فطرت گمراه شده است .(104تا108)

بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد که در وجود آنها ریشه دوانده است دوست می دارند شما را بعد از اسلام و ایمان , بحال سابق باز گردانند . با اینکه حق برای آنها کاملا روشن شده است . شما آنها را عفو کنید و گذشت نمائید و صبر کنید تا خداوند فرمان جهاد با آنان را برای شما بفرستد . خداوند بر هر چیزی تواناست . نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید و بدانید که هر کار خیری برای خود از پیش بفرستید ، آن را نزد خدا خواهید یافت چون خداوند به اعمال شما آگاه است .

یهود و نصاری با دل بستن به آرزوهای واهی و پوچ خود می گویند هیچکس جز یهود و نصاری هرگز داخل بهشت نخواهد شد . ای پیامبر در جواب این گفتار شان به آنان بگو اگر راست می گوئید این ادعا را با دلیل و برهان و سخن منطقی ثابت کنید . بخاطر وسوسه های نفسانی خود با احکام خدا مخالفت نکنید و در برابر خدا تسلیم شوید چون کسی که در برابر خداوند خاضع و خاشع گردد و نیکو کاری را پیشه خود کند بی گمان پاداش او نزد پروردگارش ثابت بوده و نه ترسی بر آنها است و نه غمگین خواهند شد و ملاک استحقاق بهشت تنها تقوی و پرهیز گاری و دوری از گناه است نه چیز دیگر .(109تا114)

قوم یهود ، برای ضربه زدن به اعتقادات مسلمانان به این سخن استناد می کنند که تغییر مکانی که برای پرستش خداوند در نظر گرفته شده به هیچ وجه میسر و شایسته نیست . اینان باید بدانند که مشرق و مغرب از آن خداست و به هر جا رو کنید خدا در آنجاست و خداوند بی نیاز و داناست .

یهود و نصاری و مشرکان گفتند : خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است . منزه است او . بلکه آنچه در آسمانها و زمین است متعلق به او است و همه در برابر او خاضع و فروتند . او بو جود آورنده و هستی بخش آسمانها و زمین است و هنگامی که فرمان وجود یافتن چیزی را صادر کند می گوید موجود باش و آن فورا موجود می شود .(115تا120)

ای فرزندان اسرائیل بیاد بیاورید نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم و شما و اجداد تان را بر هم عصرانتان برتری بخشیدم  تا به خدا ایمان آورده و مورد لطف و عنایت او واقع گردید . اما شما به ندای حق , لبیک نگفتید و به ورطه گمراهی کشیده شدید .

اینک به خدای روی بیاورید و از روزی که هیچکس را بجای دیگری مجازات نمی کنند و هیچ گونه عوضی از او قبول نمی شود و شفاعت هیچکس برای او سودی ندارد و از هیچ ناحیه ای یاری نمی شوند بترسید .

(( ابراهیم علیه السلام ))

خداوند در آن زمان که ابراهیم را بوسیله قربانی فرزند , قرار دادن زن و فرزند در سرزمینی خشک و بی گیاه , مهاجرت از سرزمین بت پرستان , شکستن بتها , قرار گرفتن در دل آتش و ... آزمایش نمود و او بخوبی از عهده آزمایش بر آمد , به او فرمود : من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم . ابراهیم گفت : از دودمان من نیز امامانی قرار بده . خداوند فرمود : پیمان من در دادن مقام امامت شامل ستمکاران نخواهد شد و تنها آن دسته از فرزندان پاک و معصوم تو شایسته این مقام ند . ما خانه کعبه را برای مردم مرکز امن و امان قرار دادیم . پس, در مقام ابراهیم , همان مکانی که وی پس از اجابت دعایش نماز گزارد شما هم نماز بگزارید . ما به ابراهیم و اسماعیل دستور دادیم که خانه مرا برای طواف کنند گان و مجاوران و رکوع کنند گان و سجده کنند گان پاک و پاکیزه کنید . (121تا125)

ابراهیم به پروردگار خود گفت : پروردگارا ، این سرزمین را شهر امنی قرار بده و اهل آن را آنها که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده اند از ثمرات گوناگون روزی فراوان نصیب فرما . ما این دعای ابراهیم را به اجابت رساندیم و مومنان را از انواع برکات و روزی بهره مند ساختیم . اما به آنهایی که کفر بورزند بهره کمی خواهیم داد . سپس آنها را به عذاب آتش می کشانیم و چه بد سرانجامی دارند .هنگامی که ابراهیم و اسماعیل , پایه های خانه کعبه را بالا می بردند گفتند : پروردگارا این عمل را از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی و دعای بندگان را می شنوی و از دودمان ما امتی  که در برابر فرمانت تسلیم باشد بوجود آور و طرز عبادت خویش را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر . زیرا تو بسیار توبه پذیر و رحیم هستی .

پروردگارا در میان فرزندان من و اهل مکه پیامبری از جنس خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه نماید . زیرا تو توانا و حکیمی و بر انجام این کار قادری .(126تا129)

هیچکس بجز افراد سفیه و نادان از آئین ابراهیم روی گردان نخواهد شد ما او را در این جهان بر گزیدیم و او  در جهان آخرت نیز از صالحان است . او آن چنان در برابر پروردگارش تسلیم بود که چون خداوند به او فرمود : در برابر حق تسلیم باش , او فرمان پروردگار را از جان و دل پذیرفت و گفت : در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم .

ابراهیم و یعقوب , در پایان عمر , فرزندان خود را به این آئین پاک سفارش کردند و به آنها گفتند : خداوند این آئین پاک را برای شما برگزیده است و شما جز بر آئین اسلام نمیرید .ای قوم یهود شما که می گویید یعقوب هنگام مرگ , نوادگان خویش را به دینی که هم اکنون ما بدان معتقد هستیم سفارش کرده است . آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید در آنجا حاضر بودید که چنین قاطعانه سخن می گویید . یعقوب به فرزندان خود گفت : پس از من چه چیزی را می پرستید ؟ گفتند : خدای تو را و خدای پدرانت : ابراهیم و اسماعیل و اسحاق , خداوند یکتا , و ما در برابر او تسلیم هستیم .

نیاکان و گذشتگان شما امتی بودند که در گذشتند . اعمال آنها مربوط خودشان و اعمال شما نیز به خودتان ارتباط دارد و شما هرگز مسئول اعمال آنها نخواهید بود .

ای پیامبر به یهودیان و مسیحیانی که به مسلمانان می گویند : یهودی و مسیحی بشوید تا هدایت پیدا کنید بگو این آیینهای تحریف شده قادر به هدایت کسی نیست بلکه از آئین خالص ابراهیم پیروی کنید که هرگز از مشرکان نبود .

بگوئید ما بخدا ایمان آورده ایم و به آنچه بر ما و بر ابراهیم , اسماعیل , اسحاق , یعقوب و پیامبران اسباط فرزندان اسرائیل و موسی و عیسی و پیامبران دیگر نازل شده است ایمان آورده ایم و ما هیچ فرقی میان آنها نمی گذاریم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم .

اگر اهل کتاب نیز مانند شما به اسلام ایمان بیاورند , هدایت یافته اند و اگر سر پیچی کنند از حق جدا شده و خداوند , دفع شر آنها را از شما می کند و او شنونده و داناست .

ای اهل کتاب , رنگ خدائی که همان رنگ ایمان و توحید و اسلام است بپذیرید و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است ؟ بگو آیا درباره خداوند با ما گفتگو می کنید در حالیکه او پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست و ما با اخلاص او را پرستش می نمائیم .

باز هم همچون گذشته می گوئید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط یهودی یا نصرانی بودند . بگو شما بهتر می دانید یا خدا ؟ براستی چه کسی ستمکارتر از آن کس است که گواهی و شهادت خدا را که در مورد موحد و خالص بودن پیامبران گذشته می باشد و نزد اوست کتمان می کند . بدانید که خدا از اعمال شما غافل نیست .

بهر حال آنها امتی بودند که در گذشته , آنچه کردند برای خودشان است و آنچه هم شما کرده اید برای خودتان است و شما مسئول اعمال آنها نیستید .(130تا141)

(( تغییر قبله ))

بزودی بعضی از مردم سفیه و نادان قوم یهود می گویند : چه چیز باعث شد تا مسلمانان از قبله ای که بسوی آن عبادت می کردند بر گردند . بگو مشرق و مغرب از آن خداست و او هر کس را که شایسته هدایت باشد هدایت خواهد نمود . .

ما شما مسلمانان را امت میانه و معتدلی قرار دادیم تا از هر گونه افراط و تفریط دور بمانید و امت نمونه ای برای مردم باشید و پیامبر نیز فرد نمونه ای در برابر شما باشد و ما خانه مقدس , آن قبله ای را که قبلا بسوی آن عبادت می کردی تنها برای این قرار دادیم که افراد یکه از پیامبر پیروی می کنند از آنها که به جاهلیت باز می گردند مشخص شوند . اگر چه این کار جز بر کسانیکه خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود . عبادت های قبل شما که بسوی خانه مقدس انجام می دادید مورد قبول است و خدا هرگز ایمان و عبادت شما را ضایع نمی گرداند . خداوند نسبت به مردم , بخشنده و مهربان است .

ای پیامبر , اینک روی خود را به جانب مسجد الحرام که صورتت را بجانب آسمان می گردانیدی تا از سوی ما فرمان تغییر قبله صادر شود و باعث خشنودیت گردد کن و هر کجا باشید روی خود را به جانب آن گردانید و کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده میدانند که این فرمان درستی است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده و در کتابهای خود خوانده اند که پیامبر اسلام به سوی دو قبله نماز می خواند و خداوند از اعمال آنها غافل نیست .

این را نیز بدان که اگر هر گونه آیه و دلیلی برای این بهانه جویان اهل کتاب بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو نیز بار دیگر از قبله آنان پیروی نخواهی نمود و هیچیک از آنها پیروی از قبله دیگری نمی کنند و اگر تو پس از آگاهی  از هوسهای آنها پیروی کنی مسلما از ستمکاران خواهی بود .(142تا145)

اینان که دارای کتاب آسمانی هستند تو را همچون فرزندان خود می شناسند اگر چه گروهی از آنان با وجود یکه حق را می دانند و پیامبری تو برایشان به اثبات رسیده است حق را کتمان می کنند . این فرمان در مورد تغییر قبله حکم حقی است از طرف پروردگار تو . بنابراین هرگز در مورد آن تردید به خود راه مده .

هر گروه و طایفه ای برای خود قبله ای دارند که خداوند آن را برای مدتی معین و معلوم تعیین نموده است . پس شما بجای گفتگو و بحث درباره تغییر قبله در نیکیها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت بجوئید , هر کجا که باشید خداوند شما را برای پاداش و کیفر در روز رستاخیز حاضر می کند . زیرا او بر هر کاری تواناست .

ای پیامبر از هر کجا و هر شهر و مکانی که خارج شدی برای نماز روی خود را بسوی مسجد الحرام کن . این فرمان , دستور حقی است از طرف پروردگار تو و خداوند از کردار شما غافل نیست . پس ای مسلمانان بر این تاکیدات پی در پی ما در مورد تغییر قبله توجه داشته و از هر مکانی که خارج شدید روی خود را بسوی مسجد الحرام کنید تا اهل کتاب که نشانه های پیامبر شما که به دو قبله نماز می خواند در کتب آنها آمده است را دلیلی بر ضد شما قرار ندهند . این اشکال تراشی ها تنها توسط ظالمین آنها صورت می گیرد . از آنها نترسید و تنها از من بترسید و دستورات مرا بکار بندید تا نعمت را بر شما تمام کنم و شما بسوی حق هدایت شوید .(146تا150)

(( مواعظ ))

ای کسانی که ایمان آورده اید , ما پیامبری در میان شما و از جنس خودتان بسوی شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پرورش دهد و آنچه نمی دانستید به شما بیاموزد و به شما حکمت یاد بدهد .

پس به یاد من باشید و مرا بسیار یاد کنید تا به یاد شما باشم و مرا شکر گوئید و در برابر نعمتها کفران نکنید . ای ایمان آورند گان از صبر و پایداری و نماز در برابر حوادث یاری بجوئید زیرا خداوند با صابران است . به آنهایی که برای اعتلای  دین خدا در راه او کشته می شوند مرده مگوئید . بلکه آنها زنده هستند اما همه شما این حالت را درک نمی کنید .

بدانید و آگاه باشید که ما قطعا همه شما را که دم از ایمان به خدا و روز جزا می زنید با اموری همچون ترس , گرسنگی , زیان مالی و جانی ,و کمبود میوه ها آزمایش می کنیم پس ای پیامبر بر اینان بشارت ده . همان کسانی که هنگام روبرو شدن با مصیبتی می گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم . اینها همان افرادی هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان گردیده و بدرستیکه اینان همان هدایت یافت گان اند .(151تا157)

(( صفا و مروه ))

ای مسلمانان , کوه صفا و مروه که هاجر مادر اسماعیل برای نجات فرزندش از تشنگی , بین آن دو به سعی و تلاش پرداخت از شعائر و نشانه های خداست بنابراین کسانیکه حج خدا و یا عمره را انجام می دهند وجود بت هایی که توسط مشرکین در گذشته بر این دو کوه نصب شده بوده و اکنون نابود گردیده است مانع از سعی حجاج بین این دو کوه نیست و بر آنها گناهی نوشته نخواهد شد و کسانی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کنند , خداوند در برابر اعمال آنها شکر گزار و از افعال آنها آگاه است .

کسانی که دلائل روشن و وسایل هدایتی را که نازل کرده ایم بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان ساختیم کتمان می کنند خدا آنها را لعنت می کند و همه لعن کنند گان نیز آنها را لعن و نفرین می نمایند .

مگر آن کسانیکه توبه کردند و اعمال بد خود را اصلاح نمودند و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند . من نیز بسوی آنها باز می گردم و نعمتهایی را که بخاطر این گناه شان از آنان صلب کرده بودم به آنها باز خواهم داد و من با گذشت  و توبه پذیر و بخشایشگر هستم .

اما اگر بر این لجاجت و عناد خود اصرار ورزیدند و در حال کفر از دنیا رفتند لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود . اینان تا ابد در لعن و دوری از رحمت پروردگار باقی مانده و در عذاب آنان تخفیفی نخواهد شد و مهلتی نیز نخواهند یافت .(158تا162)

(( مواعظ ))

ای مردم , خداوند و معبود شما تنها خدای یگانه ای است که غیر از او معبود و شایسته پرستش نیست زیرا او بخشنده و مهربان است . بدانید که در آفرینش آسمانها و زمین , و آمد و شد شب و روز , و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند و آبی که خداوند از آسمانها نازل کرده و با آن , زمین را پس از مرگ زنده نموده است و همچنین در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که در میان زمین و آسمان معلق می باشند , نشانه هایی از ذات پاک و یگانگی او برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند وجود دارد .

بعضی از مردم , معبودهایی غیر از خداوند , برای خود انتخاب کرده و به بت پرستی و یا عشق ورزیدن بیش از حد به دیگران روی آورده و در دوست داشتن , آنچنان افراط می کنند که آنها را حتی بیشتر از خداوند دوست دارند . اما آنها که ایمان دارند عشقشان به خدا شدید تر بوده و دیگران را نیز بخاطر رضای خدا دوست دارند .

آنهایی که با دوری از خدا و روی آوردن به بت پرستی بر خود ستم روا می دارند هنگامی که در قیامت , عذاب خداوند را مشاهده نمایند خواهند دانست که در آن روز تمام قدرت و سلطه از آن پروردگار است و مجازات او بسیار شدید است .

(( ای کاش به دنیا بر می گشتیم ))

در آن روز , رهبران و معبودهای انسانی و شیطانی از کسانی که در دنیا از آنها پیروی کردند و آنها را بیشتر از خداوند و حتی در سر حد پرستش دوست داشتند بخاطر مشاهده کیفر و عذاب خداوند از آنان دوری کرده و گویا هرگز آنها را به چشم ندیده اند . اما دریغ که دیگر راهی برای نجات آنها وجود نداشته و دستشان از همه جا کوتاه است .

در این هنگام , پیروان آنها با حسرت می گویند ای کاش بار دیگر به دنیا بر می گشتیم و از آنان دوری می جستیم آن چنانکه آنها امروز ما را ترک می کنند آری اینگونه خداوند اعمال آنان را به صورت حسرت زایی به آنها نشان می دهد و هرگز از آتش دوزخ خارج نخواهند شد .(163تا167)

(( حلال خدا را حرام نکنید ))

ای مردم از آنچه در زمین , حلال و پاکیزه است بخورید و به تقلید از مشرکان که با الهامات شیطانی انواع حبوبات و گوشت ها را بدون دلیل بر خود حرام کردند حلال خدا را بر خود حرام نکنید و بدانید که در این تحریم طیبات , آثار گامهای شیطان وجود دارد پس بدنبال او نروید و با او همگام نشوید چرا که او نسبت به شما آدمیان کینه دیرینه دارد و دشمن آشکار شماست .

همانا او شما را تنها به بدیها و انحرافات فرمان می دهد و با وسوسه ها و الهامات , شما را وادار نموده تا آنچه را که نمی دانید بخدا نسبت داده و اعمال خلاف خود را مورد رضایت خداوند بدانید . آگاه باشید زمانی قادر به رهایی از الهامات شیطان خواهید بود که هنگام وسوسه وی تنها به خدا پناه برده و رفع فتنه و شر او را از خداوند طلب نمائید .

مشرکان و پیروان شیطان , بخاطر مسئله قومیت و نژاد پرستی و تعصب های نا بجا چنان دچار کبر و خود بزرگ بینی شده اند که هنگامی که به آنها گفته می شود بیایید و از آنچه خداوند بر پیامبر خویش نازل کرده پیروی کنید , می گویند : ما تنها از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم و اعتقاد داشتند پیروی می کنیم . آیا اینان به این مسئله نمی اندیشند که پدران شان چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافته بودند , آیا این اطاعت کورکورانه از پدران و اجداد گم راهشان با چه منطقی سازگار است ؟

دعوت از کافران بسوی حق مانند کسی که گوسفندان و حیوانات بی زبان و بی عقل را صدا می زند تا آنها را از چنگال خطرات نجات دهد در حالیکه آنها چیزی جز و سر و صدا نمی شنوند و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند .  کافران نیز مانند اینها در برابر تشخیص حق و باطل همچون کوران و کران و لالان می باشند .

ای کسانیکه ایمان آورده اید از نعمتهای پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید و بدانید که این تاکیدات و سفارشاتی که دائما  برای شما تکرار می گردد تنها برای ریشه کن کردن اعتقادات خرافی و نادرستی است که از دوران جاهلیت در وجود شما لانه کرده است پس حلال خدا را حرام نکنید و شکر خدای را بجای آورید اگر تنها او را پرستش می کنید .

خداوند, تنها گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آنها گفته شود حرام کرده است . اما آن کس که مجبور شود و برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتیکه رعایت اعتدال کرده و به محض بر طرف شدن اضطرار از آن دوری کند گناهی بر او نیست و خداوند نسبت با او مهربان است .

علمای یهود برای حفظ منافع و موقعیت ناچیز خود , بشارات تورات را درباره پیامبر اسلام کتمان می کنند و در این معامله بهای اندکی را در برابر از دست دادن ایمان به آیات خداوند دریافت می کنند اینها بدانند که این منافع ناچیز دنیوی مانند آتش سوزانی است که از حلقوم خود فرو می دهند . خداوند بخاطر این عمل زشت شان در روز قیامت با آنها سخن نمی گوید و آنان را از پلیدی ها پاک نمی نماید و در عوض , برایشان عذاب دردناکی را آماده کرده است .

اینها همان کسانی هستند که با خونسردی و بدون بیم و هراس , گمراهی را با هدایت و عذاب را با آمرزش مبادله کردند . این وعده های عذاب , بخاطر آن است که خداوند در کتاب آسمانی تورات با ذکر دلائل و نشانه های ظهور پیامبر اسلام حجت را بر آنها تمام نموده است و اینان که از حقیقت بدور افتاده و با کتمان حقیقت و تحریف آیات در شکاف و پراکندگی عمیقی قرار داده اند .(168تا176)

(( تغییر قبله در کتب اهل کتاب ))

یهود و نصاری با وجودی که در کتاب شان , تغییر قبله خانه مقدس به کعبه وجود دارد , لجاجت کرده و می گویند نیکی و خوبی و تقرب به پروردگار جز در عبادت به سوی خانه مقدس نیست اینان باید درک کنند که نیکی و خوبی و تقرب به این محدود نمی شود که مردم , در نمازهای شان چهره خود را متوجه خانه مقدس و کعبه و شرق و غرب نمایند پس باید دست از ادامه این بحث برداشته و بدانند که نیکو کار کسانی هستند که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورده اند و اموال خود را با تمام علاقه ای که به آنها دارند به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان , انفاق می کنند , و نماز را بر پا می دارند و زکات را می پردازند و زمانی که عهد بستند به عهد و پیمان خود وفا می کنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ استقامت بخرج می دهند . اینان کسانی هستند که راست می گویند و آنچه را که می گویند به کار می بندند و اینها همان پرهیزگاران هستند  .

(( قصاص ))

ای کسانیکه ایمان آورده اید در برابر کشتگان , حکم قصاص بر شما نوشته شده پس اگر مرد آزادی , مرد آزادی از شما را بنا حق و از روی عمد به قتل رسانید و یا اگر زنی از یک قبیله زنی از قبیله شما را به قتل رسانید و همچنین اگر بنده ای از شما بنده دیگری را کشت تنها قاتل را می توانید قصاص نمائید و مجاز نیستید مانند دوران جاهلیت , بخاطر کشته شدن فردی از قبیله شما تمام فامیل قاتل را به قتل برسانید . پس در صورتیکه قتلی میان شما واقع شد و قاتل از ناحیه خانواده برادر دینی خود با گرفتن خون بها و دیه مورد عفو قرار گرفت باید با نیکی دیه را به ولی مقتول و صاحب خون بپردازد و در آن مسامحه نکند و ولی مقتول نیز در طرز پرداخت دیه , رعایت حال پرداخت کننده را بنماید . این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از گرفتن دیه و خون بها تجاوز کرده و قاتل را به قتل برساند عذاب دردناکی در انتظارش خواهد بود . و برای شما در قصاص , حیات و زندگی است ای صاحبان خرد باشد که تقوی پیشه کنید و بدانید که قصاص در حقیقت حذف مزاحمی است که ریختن خون دیگران برایش بی ارزش بوده و همچون عضو فاسد بدن , در صورت ادامه حیات , جامعه را به فساد می کشاند و اگر چنین شخصی که قلبش تهی از ترحم و عواطف انسانی است به زندگی خود ادامه دهد , ترحم بر پلنگ تیز دندان کرده است .

(( وصیّت ))

بر شما نوشته شده , هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد اگر مالی از خود بجای گذارده , بطور شایسته برای پدر و مادر و نزدیکان وصیت کند این حقی است بر پرهیزکاران . پس اگر کسی بعد از شنیدن وصیت , آنها را تغییر دهد تنها گناه آن بر کسانی است که آن وصیت را تغییر می دهند , خداوند شنوا و داناست .

اما بر کسی که از انحراف وصیت کننده و تمایل یک جانبه او به بعضی از ورثه و اینکه وصیت کننده به امر خلافی وصیت کند بترسد و میان آنها را اصلاح دهد گناهی بر او نیست . خداوند آمرزنده مهربان است .(177تا182)

(( روزه ))

ای کسانی که ایمان آورده اید , روزه بر شما نوشته شد آن چنان که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده بود , باشد که پرهیزگار شوید . چند روز معدودی را که یک ماه رمضان می باشد روزه بدارید . در ماه رمضان روزه بدارید و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند روز دیگری را بجای آن , روزه بگیرند و بر کسانی که بخاطر بیماری همیشگی و پیری و ناتوانی , توان روزه گرفتن را ندارند لازم است کفاره بدهند , مسکینی را اطعام کنند و اگر روزه گرفتن را با رضا و رغبت انجام دهند نه با اکراه و بی میلی برای آنها بهتر است اما باز هم اگر قدرت داشته باشید و روزه بگیرید برای شما بهتر است . ماه رمضان همان ماهی است که در آن , قرآن به عنوان راهنمای مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده , پس آن کس که بیمار و یا در سفر باشد روزهای دیگری را روزه بگیرد . خداوند راحتی شما را می خواهد نه زحمت ,پس این روزها را روزه بدارید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده بزرگ بشمارید باشد که شکر گذاری کنید و اگر کار خیری را پذیرا شوند برای آنها بهتر است .

(( دعا و نیایش ))

ای پیامبر , هنگامی که بندگانم از تو درباره دوری و نزدیکی من سوال می کنند به آنها بگو من به آنها نزدیکم و دعای هر دعا کننده ای را می شنوم و به او پاسخ می گویم . پس آنها دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند باشد که راه یابند و به مقصد برسند .

(( آمیزش در ماه رمضان ))

ای کسانی که ایمان آورده اید . آمیزش جنسی با همسرانتان در شب ماه رمضان بر خلاف گذشته که بر شما حرام بود حلال گردید آنها لباس و زینت و باعث حفظ شما از پلیدی هستند و شما نیز لباس و زینت آنها هستید . خداوند از اینکه شما به خود خیانت می کردید و این عمل ممنوع را در شب رمضان مرتکب می شدید آگاه بود . اینک شما را بخشید و به شما اجازه می دهد تا با آنها آمیزش کنید و آنچه را خدا بر شما مقرر داشته طلب نمائید .

اینک عمل به دستور گذشته که خوردن و آشامیدن را در صورت خواب ماندن تا بعد از افطار حرام کرده بود را بر شما بخشیدیم . پس بخورید و بیاشامید تا رشته سفید صبح از رشته سیاه شب برای شما آشکار گردد , سپس روزه را تا شب تکمیل کنید و در حالیکه در مساجد معتکف بوده و به عبادت مشغول هستید با زنان آمیزش نکنید , این مرزهای الهی است به آن نزدیک نشوید . خداوند  این چنین , آیات خود را برای مردم , روشن می سازد . باشد که پرهیزگار گردند و اموال یک دیگر را به ناحق مخورید و کار را به محاکمه و قضاوت نکشانید که به وسیله رشوه و زور قسمتی از اموال مردم را بخورید با اینکه بطلان دعوی خود را می دانید .(183تا188)

(( هلال ماه ))

ای پیامبر , درباره هلال ماه از تو سوال می کنند . بگو تغییراتی که در مدت یک ماه برای قرص ماه حاصل می شود برای بیان اوقات طبیعی و نظام زندگی و تعیین وقت حج است .

در هنگام انجام اعمال حج , مانند دوران جاهلیت بخاطر محرم شدن از نقب پشت خانه ها که بیراهه است به خانه هایتان وارد نشوید که این کار نیکی نیست بلکه از درب خانه وارد شوید . نیکی این است که تقوی پیشه کنید و از مخالفت با خدا بپرهیزید باشد که رستگار شوید .

(( جهاد در راه خدا ))

در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند, نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خدا تعدی کنند گان را دوست نمی دارد . بت پرستانی که علیه اسلام علم مخالفت بر افراشتند و جامعه را به فساد کشانده اند را در هر کجا که بیابید به قتل برسانید و از آنجا که شما را بیرون راندند بیرونشان کنید و بدانید که فتنه و فساد و بت پرستی از کشتار هم بدتر است . با آنان در نزدیک مسجد الحرام که حرم امن الهی است نجنگید تا آنها در آنجا با شما بجنگند . پس اگر با شما جنگ کردند آنها را به قتل برسانید که این جزای کافران است . اما اگر از جنگ و ادامه آن خود داری نمودند خداوند آمرزنده و مهربان است . چرا که تنها وظیفه شما این است که با آنها تا رفع فتنه و بت پرستی و سلب آزادی با آنان پیکار کنید . و دین مخصوص خدا گردد . اما اگر از جنگ دست کشیدند با آنان نجنگید که تعدی جز بر ستمکاران روا نیست . ماه حرام در برابر ماه حرام است و اگر دشمنان احترام ماههای حرام را نگذاشتند و در این ماه جنگیدند شما نیز با آنان بجنگید و تمام حرامها قابل قصاص است و بطور کلی هر کس به شما تجاوز کرد , به مانند آن بر او تعدی کنید و از خدا بپرهیزید و در گرفتن حق خویش و دفاع از خود زیاده روی ننمایید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است . برای تجهیزات جنگی در راه خدا انفاق کنید و با ترک آن و ضعیف شدن در برابر دشمن خود را به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد .(189تا195)

(( حج یا زیارت خانه خدا ))

حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید , و اگر محصور شده و موانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری اجازه نداد که پس از احرام خارج شوید سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود و اگر کسی بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت و ناچار بود سر خود را بتراشد باید فدیه و کفاره ای از قبیل روزه یا صدقه و یا گوسفندی بدهد . و هنگامی که از بیماری در امان بودید . پس کسانی که با ختم عمره , حج آغاز می کنند . آنچه از قربانی میسر است ذبح کنند و کسی که ندارد , سه روز در ایام حج و هفت روز به هنگامی که بازگشت روزه بدارد . این ده روز کامل است . البته این برای کسی است که خانواده او نزد مسجد الحرام و اهل مکه و اطراف آن نباشد و از خدا بپرهیزد و بدانید که او سخت کیفر است .

حج در ماههای معینی است , و کسانی که با محرم شدن و شروع به مناسک حج , حج را بر خود فرض کرده اند باید بدانند که در ایام حج آمیزش جنسی و گناه و جدال نیست و از گفتگوهای بی فایده و جر و بحث و کشمکش های بی ارزش می بایست خود داری شود و آنچه از کارهای خیر انجام می دهید خدا می داند , و زاد و توشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است . پس ای صاحبان خرد از من بترسید .

در ایام حج بر شما گناهی نیست که بوسیله تجارت و معامله از فضل پروردگار خود بهره مند شوید و هنگامی که از عرفات کوچ کردید , خدا را نزد مسجد الحرام یاد کنید , پس او را یاد کنید همانطور که شما را هدایت نمود اگر چه پیش از آن از گمراهان بودید . پس از همانجا که مردم کوچ می کنند به سوی سرزمین منی کوچ کنید و از خداوند طلب آمرزش نمایی که خدا آمرزنده و مهربان است .

در هنگامی که مناسک حج را انجام دادید , همان گونه که از پدران و نیاکان خود یاد می کنید و به آنها تفاخر می نمایید , خدا را یاد کنید بلکه از آن هم بیشتر . بعضی از مردم هستند که خدا را می خوانند و می گویند : خداوندا در دنیا به ما نیکی عطا کن . اینها در آخرت بهر ه ای ندارند . اما گروهی دیگر هستند که می گویند : خدایا به ما هم در دنیا نیکی عطا کن و هم در آخرت و ما را از عذاب آتش نگهدار . اینها از کسب و دعای خود نصیب و بهره ای دارند و خداوند سریع الحساب است .

یاد کردن و خواندن خداوند می بایست در روزهای معینی مانند یازده و دوازده و سیزده ذی الحجه باشد اما اگر تعجیل کرده و ذکر خدا را در دو روز و یا تاخیر نموده و در همان سه روز انجام دهد گناهی بر او نیست . برای کسی که تقوی پیشه کند . پس از خدا بپرهیزید و بدانید که به سوی او محشور خواهید شد .(196تا203)

(( زبان منافقان ))

ای پیامبر بعضی از مردم , کسانی هستند که تظاهر به دوستی با تو می کنند و گفتار آنها در زندگی دنیا مایه تعجب تو می شود و خداوند بر آنچه در دل دارند و آن را پنهان می کنند گواه است و اینان سر سخت ترین دشمنانند . به دلیل اینکه هنگامی که از نزد تو خارج می شوند کوشش در راه فساد در زمین می نمایند و زراعتها و چهار پایان مردم را نابود می سازند و این در حالی است که می دانند خداوند , فساد را دوست نمی دارد .

این گروه زمانی که مورد انتقاد قرار گرفته و به آنها گفته می شود از خدا بترسید بجای تفکر و تعقل در اعمال خویش بر لجاجت خود می افزایند و همین کار , آنها را به گناه می کشاند . برای مجازات اینان , آتش دوزخ کافی است و چه بد جایگاهی است .(204تا206)

اما در برابر معاندان و منافقان لجوج , بعضی دیگر از مردم ( با ایمان و فداکار همچون علی ( ع) می باشند که در شب هجرت پیامبر خالصانه از همه چیز حتی از جان خویش نیز برای نجات پیامبر گذشتند ) اینان جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است .

ای کسانیکه ایمان آورده اید از ستیز و دشمنی و نفاق افکنی دوری کنید و همگی در صلح و آشتی در آیید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست . و بدانید اگر بعد از این همه نشانه ها و برنامه های روشن لغزش کردید و گمراه شدید مورد غضب و عذاب خداوند قرار خواهید گرفت . و خداوند بر هر کاری تواناست .

آیا اینها انتظار دارند که امری محال اتفاق افتاده و خداوند و فرشتگان در سایه های ابر به سوی آنها بیایند و دلایل تازه ای در اختیارشان بگذارند . اینان باید بدانند که همه چیز انجام شده و همه کارها بسوی خدا باز می گردد .

ای پیامبر , از قوم فرزندان اسراییل بپرس تا گواهی دهند که چگونه نشانه های روشنی به آنها دادیم . اما آنها به جای استفاده درست از نعمتهای مادی و معنوی خداوند , آنها را در راه هوای نفس و نادرست بکار انداختند و کسی که نعمت خدا را پس از آنکه به سراغش آمد تبدیل کرده و در مسیر خلاف بکار اندازد گرفتار عذاب شدید الهی خواهد شد چون خداوند شدید العقاب است .

زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده و آنها همه چیز را در بدست آوردن ثروت و مال  می پندارند و به همین جهت بعضی از کسانی که ایمان آورده اند را به خاطر فقرشان مورد تمسخر قرار می دهند این گروه نادان و غافل باید بدانند که در روز قیامت , مومنان در مقامی والا و مافوق آنها قرار دارند و این خداوند است که به هر کس صلاح بداند روزی بی حساب می دهد .

مردم , در آغاز حیات , یک دسته بیشتر نبودند و تضاد و اختلافی در بین آنها وجود نداشت , اما با پیدایش جوامع و طبقات در میان آنها اختلاف به وجود آمد . خداوند پیامبران را برانگیخت , تا مردم را به رحمت خدا بشارت داده و از عذاب خدا بترساند و کتاب آسمانی را که بسوی حق دعوت می کرد بر آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکومت کند و در این امر هیچکس اختلاف نکرد مگر کسانی که به کتاب خدا دست یافته و به حقیقت نیز پی برده بودند و این بخاطر انحراف از حق و ستمگری بود .

خداوند , ایمان آورند گان را به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود به فرمان خود رهبری نمود اما افراد بی ایمان و لجوج سر عناد در پیش گرفتند و شایستگی هدایت را از دست دادند و خداوند هر کس را که لیاقت و شایستگی هدایت و راهنمایی داشته باشد به راه راست هدایت می کند .(207تا213)

ای کسانی که ایمان آورده اید آیا گمان کردید , بدون اینکه حوادثی هم چون حوادث گذشتگان به شما برسد و از این راه مورد آزمایش و شناخته شدن مومن از غیر مومن قرار گرفته شوید داخل بهشت خواهید شد . آری پیشینیان شما آن چنان هدف بلاها و آزمایشات گوناگون قرار گرفته که از شدت ناراحتی , پیامبر و آنهایی که ایمان آورده بودند گفتند : پس یاری خدا کی خواهد رسید و خداوند بخاطر صبر و مقاومت شان در برابر شدائد به آنها تسلی داده و فرمود : آگاه باشید که یاری خداوند , نزدیک است .ای پیامبر از تو می پرسند چه چیز را انفاق کنند بگو هر گونه سرمایه سودمند مادی و معنوی که انفاق می کنید باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه , باشد . و هر کار خیری می کنید خداوند از آن آگاه است پس در انفاق تظاهر و ریا نکنید که عملی بیهوده و بی ارزش را انجام می دهید . جهاد نیز مانند احکام دیگر بر شما واجب شده , اما شما از انجام آن به خاطر وجود سختی ها و مشکلات ناشی از آن اکراه دارید .

شما از حقایق امور کاملا آگاه نیستید و به همین دلیل چه بسا از چیزی اکراه داشته باشید اما خیر شما در آن باشد و یا بر عکس , چیزی را دوست دارید اما شر شما در آن است .  پس به کلیه احکام الهی عمل کنید و بدانید که خداوند می داند اما شما نمی دانید ای پیامبر , به کسانی که برای دریافت گزارش از وضعیت مشرکین بسوی نخله واقع در نزدیکی مکه فرستادی و آنها با برخورد یکی از قافله های دشمن که اموال تان را در مکه غارت کرده بودند برای جهاد در راه خدا مجبور به جنگ در ماه حرام شدند و از تو در این باره سوال می نمایند . بگو : جنگ در ماه حرام گناه بزرگی است .اما جلوگیری از راه خدا و گرایش مردم به آیین حق و کفر ورزیدن نسبت به خداوند و هتک احترام مسجد الحرام , و اخراج ساکنان آن در نزد خداوند مهمتر از آن است و ایجاد فتنه حتی از قتل هم بزرگتر است .

مشرکان , همیشه با شما می جنگند تا اگر بتوانند شما را از آیین خود برگردانند  . اما این را بدانید اگر کسی از آیینش برگردد و در حال کفر و بدون توبه از دنیا برود , تمام اعمال نیک گذشته او در دنیا و آخرت بر باد می رود و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود . همه کسانی که ایمان آورده اند , و کسانی که مهاجرت نموده اند و در راه خدا جهاد کرده اند . آنها امید رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است .(214تا218)

(( قمار و شراب ))

ای پیامبر درباره شراب و قمار از تو سوال می کنند . بگو در آنها گناه بزرگی است و منافعی نیز از نظر مادی , بعلت خرید و فروش و برنده شدن برای مردم در بر دارند . اما گناه آنها از نفع آنها بیشتر است , و باز در مورد مقدار و نحوه مالی که باید انفاق کنند از تو سوال می کنند به آنها بگو از مازاد نیازمندی خود انفاق کنید و در این بخشش رعایت اعتدال را بخرج داده و تمام سرمایه خود را به دیگران ندهید تا خود با فقر روبرو شوید . اینچنین , خداوند, آیات را برای شما روشن می سازد شاید به تفکر روی آورده و درباره دنیا و آخرت اندیشه کنید .

و از تو درباره رفتار با یتیمان که تحت سرپرستی آنها قرار گرفته و از اموال خودشان هزینه زندگیشان تامین می گردد و بعلت آیاتی که نزدیک شده به مال آنها را منع کرده مگر آنکه برای آنان نفعی داشته باشد از دخالت در زندگی آنها کناره گرفته و آنها مجبور به زندگی انفرادی شده اند سوال می کنند . بگو اصلاح کار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید مانعی ندارد . آنها برادر دینی شما هستند . خداوند مفسدان را از مصلحان می شناسد و اگر بخواهد قادر است شما را به زحمت اندازد ولی خداوند چنین نمی کند زیرا او توانا و حکیم است . پس با آنها زندگی کنید و رعایت عدالت دو جانبه را بنمایید .(219تا220)

(( ازدواج با مشرکین ))

با زنان مشرک و بت پرست , ازدواج نکنید مگر اینکه ایمان بیاورند و بدانید که کنیزی با ایمان از زنی آزاد اما بت پرست بهتر است اگر چه زیبایی و یا ثروت یا موقعیت او , شما را به شگفتی در آورد , و زنان خود را به ازدواج مردان بت پرستی که ایمان نیاورده اند در نیاورید و بدانید که یک غلام با ایمان از یک مرد بت پرست بهتر است , اگر چه مال و زیبایی و موقعیت او شما را به شگفتی در آورد .

آنها دعوت بسوی آتش می کنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود می نماید و آیات خویش را برای مردم , روشن می سازد . شاید متذکر شوند .

(( آمیزش با زنان ))

ای پیامبر , از تو درباره خون حیض سوال می کنند . بگو : چیز زیان بار و آلوده ای است . لذا در حالت قاعدگی , از زنان کناره گیری نمایید و با آنها نزدیکی نکنید . و با آنها تماس جنسی برقرار نکنید تا زمانی که دوران قاعدگی تمام شده و پاک شوند و آنگاه از طریقی که خدا به شما فرمان داده نه از راههای انحرافی با آنها آمیزش کنید . اما اگر کسی از این فرمان سرباز زد و مرتکب گناه شد و توبه کرد بداند که خداوند توبه کنند گان را دوست دارد . خداوند پاکانی را که تسلیم این فرمان شده و خود را نیالوده اند مورد الطاف بی کران خود قرار خواهد داد .

زنان شما به منزله کشتزار شما هستند و شما هر زمان که بخواهید می توانید در آن بذر افشانی کنید اما مواظب باشید تا از این آمیزش با زنان فرزندان صالحی را پرورش داده و به عنوان اثری نیک برای خود از پیش بفرستید و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مومنان بشارت رحمت ده .

خدا را در معرض سوگند های خود قرار ندهید که در مورد اصلاح بین دو نفر بخاطر مسائل شخصی دخالت ننمایید و شما در برابر اینگونه سوگند های احساساتی مؤاخذه نخواهید شد . پس تقوی پیشه کنید و بین مردم به اصلاح بپردازید . خداوند شنوا و داناست .

او شما را بخاطر سوگند های که بدون توجه یاد می کنید مؤاخذه نخواهد کرد اما به آنچه دلهای شما کسب کرده و سوگندهایی که از روی اراده و اختیار یاد می کنید مؤاخذه می کند و خداوند آمرزنده و حلیم است .(221تا225)

(( طلاق ))

کسانی که از زنان خود ( ایلاء ) می نمایند یعنی سوگند یاد می کنند که با آنها آمیزش جنسی انجام ندهند نباید بیش از چهار ماه به این وضع ادامه دهند و می بایست در خلال این مدت تکلیف خود را از نظر ادامه زندگی و یا طلاق همسر خود روشن نمایند و اگر در این فرصت از این عمل خویش پشیمان گشتند و دوباره به زندگی مشترک شان ادامه دادند گناهی بخاطر سوگند شان بر آنها نیست , زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است .

و اگر تصمیم به جدایی و طلاق گرفتند بدانند که سوگند تنها , طلاق محسوب نمی شود و می بایست جدایی آنان بطور رسمی و با شرایط طلاق صورت پذیرد و بدانند که خداوند , شنوا و داناست .

زنانی که از شوهران شان طلاق می گیرند باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن و پاک شدن انتظار کشیده و عده نگهدارند . و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند , برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است کتمان کرده و پنهان نگهدارند . و همسران آنها برای رجوع به آنها و از سر گرفتن پیمان زناشویی تا قبل از پایان این مدت از دیگران سزاوارترند و در صورتیکه واقعاً خواهان اصلاح باشند .

و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آنها است حقوق شایسته ای قرار داده شده و در مورد آنان , عدالت در حق , همانند مردان جاری است . و مردان با توجه به اختلافات زیادی که بین نیروهای جسمی و روحی زن و مرد وجود دارد مانند وظیفه حساس مادری زنان و برخوردار بودن آنان از عواطف و احساسات بیشتر که در به عهده گرفتن نوع مسئولیتها تاثیر بسیار زیادی داراست نسبت به زنان در مرتبه بالاتری قرار داشته و برتریت دارند . و این برتریت تنها بخاطر توان جسمی و فکری بیشتر مردان در جهت قبول مسئولیتهای سنگین است اما در پیشگاه خداوند و از نظر موقعیت اجتماعی در یک جامعه اسلامی، ملاک همان تقوی الهی است .(226تا228)

طلاقی که رجوع و بازگشت دارد دو مرتبه است و در هر مرتبه یا باید به طور شایسته همسر خود را نگهداری کند و آشتی نماید و یا با نیکی او را رها سازد و از او جدا شود و برای شما جایز نیست که چیزی را که به عنوان مهریه به آنان داده اید پس بگیرید مگر اینکه دو همسر بترسند بخاطر نفرت و عدم تمایل به ادامه زندگی حدود و قانون الهی را زیر پا بگذارند که در این صورت مانعی برای آنها ندارد که زن فدیه و عوضی بپردازد و طلاق بگیرد . اینها حدود و مرزهای الهی است از آن تجاوز نکنید هر کس از آن تجاوز کند ستمگر است . اگر بعد از دو طلاق و رجوع , بار دیگر او را طلاق داد , از آن به بعد , زن بر او حلال نخواهد بود مگر اینکه همسر دیگری انتخاب کند , و با او آمیزش جنسی نماید . در این صورت , اگر همسر دوم او را طلاق گفت گناهی ندارد که بازگشت کنند و زن با همسر اول مجددا ازدواج نماید در صورتیکه امید داشته باشند که حدود الهی را محترم می شمرند. و اینها , حدود الهی است که برای افرادی که آگاهند بیان می فرماید . و هنگامی که زنان را طلاق دادید , و به آخرین روزهای ( عده ) رسیدند , یا به طرز صحیحی آنها را نگهدارید و آشتی کنید و یا آنها را به طرز پسندیده ای رها سازید , و هیچ گاه به خاطر زیان رسانیدن و تعدی کردن با آنها آشتی نکنید , و هر کسی که چنین کند به خویشتن ستم کرده و با این اعمال و سوء استفاده کردن از قوانین , آیات خدا را به باد استهزاء نگیرید , و به خاطر بیاورید نعمت خدا را بر خود و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده و شما را با آن پند می دهد , و از خدا بپرهیزید و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است و از نیات کسانی که سوء استفاده از قوانین الهی می کنند با خبر است .

و هنگامی که زنان را طلاق دادید, و عده خود را به پایان رسانیدند مانع ازدواج آنها با همسران سابق خودشان نشوید , اگر در میان آنها به طرز پسندیده ای تراضی برقرار گردد , این دستوری است که تنها افرادی از شما که ایمان به خدا و روز قیامت دارند , از آن پند می گیرند و به آن عمل می کنند . این دستورات برای نمو خانواده های شما موثرتر , و برای شستن آلودگی ها مفیدتر است و خدا می داند و شما نمی دانید .(229تا232)

(( دوران شیر خوارگی ))

مادران , فرزندان خود را دو سال تمام شیر می دهند . این برای کسی است که بخواهد دوران شیر خوارگی را تکمیل کند . و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده ( پدر ) لازم است خوراک و پوشاک مادر را بطور شایسته در مدت شیر دادن بپردازد حتی اگر طلاق گرفته باشد . هیچکس موظف به بیش از مقدار توانایی خود نیست , نه مادر به خاطر اختلاف با پدر حق ضربه زدن به کودک دارد و نه پدر . و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد یعنی هزینه مادر را در دوران شیر خوارگی تامین نماید و اگر آن دو با رضایت یکدیگر و مشورت بخواهند کودک را زودتر از شیر باز گیرند گناهی بر آنها نیست و اگر با عدم توانایی یا عدم موافقت مادر خواستید دایه ای برای فرزندان خود بگیرید , گناهی بر شما نیست بشرط اینکه حق گذشته مادر را به طور شایسته بپردازید و از خدا بپرهیزید و بدانید خدا به آنچه انجام می دهید بینا است .

(( عده وفات ))

کسانی که از شما می میرند و همسرانی باقی می گذارند باید انتظار بکشند و عده نگهدارند و هنگامی که به آخر مدتشان رسیدند گناهی بر شما نیست که هر چه می خواهند درباره خودشان به طور شایسته انجام دهند و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند و خدا به آنچه عمل می کنید آگاه است .

بر کسانی از شما گناهی نیست که به طور کنایه , از زنانی که همسران آنها فوت کرده اند خواستگاری کنید و یا در دل تصمیم بر این کار بگیرید . بدون اینکه آن را اظهار نمایید , خداوند می دانست شما بیاد آنها خواهید افتاد و به خواسته طبیعی شما به شکل معقول مخالف نیست . ولی با آنها در پنهانی , برای زناشویی وعده ندهید مگر اینکه به طرز پسندیده ای به طور کنایه اظهار کنید . ولی در همه حال اقدام به ازدواج ننمایید تا عده آنها به سر آید و بدانید خداوند آنچه را در دل دارید می داند . از مخالفت با او بپرهیزید و بدانید خداوند آمرزنده و بردبار است و در مجازات بندگان عجله نمی کند .(233تا235)

(( مهریه زنان ))

اگر زنان را قبل از تماس جنسی و عمل زنا شویی و تعیین مهر به دلایلی طلاق دهید گناهی بر شما نیست و در این موقع آنها را با هدیه ای مناسب بهره مند سازید , آن کسی که توانایی دارد با اندازه وسعش و آن کس که تنگ دست است به اندازه توان و قدرتش هدیه ای مناسب حال دهنده و گیرنده باشد و این بر نیکو کاران الزامی است .

اما اگر زنان را پیش از آنکه با آنها تماس بگیرید و آمیزش جنسی انجام دهید طلاق دهید و مهری هم برای آنها تعیین کرده اید لازم است نصف آنچه را تعیین کرده اید به آنها بدهید مگر اینکه آنها حق خود را ببخشند و یا اگر صغیر و سفیه و کم عقل هستند ولی و سرپرست آنها که گره و اختیار ازدواج بدست اوست آن را ببخشد و اگر شما گذشت کنید و تمام مهر را به آنها بپردازید به پرهیزکاری نزدیکتر است و گذشت و نیکو کاری را در میان خود فراموش نکنید که خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست .

(( نماز وسطی ))

در انجام همه نمازها خصوصا نماز وسطی یا نماز ظهر کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت برای خدا بپاخیزید و اگر بخاطر جنگ یا خطر دیگری در امنیت نباشید نماز را در حال پیاده یا سواره انجام دهید اما به هنگامی که امنیت خود را باز یافتید خدا را یاد کنید و نماز را به صورت معمولی انجام دهید آن چنان که به شما تعلیم داد چیزهایی را که نمی دانستید .(236تا239)

(( وصیّت شوهر برای همسر ))

کسانی که از شما در آستانه مرگ قرار می گیرند و همسرانی از خود بجای می گذارند باید برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال آنها را با پرداختن هزینه زندگی بهره مند سازند و به شرط اینکه از خانه شوهر بیرون نروند و اقدام به ازدواج نکنند اگر بیرون روند حقی در هزینه زندگی ندارند . اما باید بدانند که نگه داشتن عده برای زن حکمی الزامی است و بعد از پایان این مدت در صورت تمایل می توانند بدون انتظار دریافت هزینه زندگی از اموال شوهر سابق خود خانه را ترک کرده و در صورت تمایل اقدام به ازدواج نمایند و به آنچه درباره خود صلاح می دانند اقدام شایسته نمایند و خداوند توانا و حکیم است .ای کسانیکه ایمان آورده اید برای همه زنان مطلقه قبل از اینکه با آنان عمل زناشویی انجام داده باشید و یا مهری تعیین نکرده باشید هدیه مناسبی باید از طرف شوهر پرداخت گردد و این حقی بر مردان پرهیزکار . این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح می دهد شاید اندیشه کنید .

(( فرار از مرگ ))

ای پیامبر , آیا ندیدی و آگاه نشدی از احوال گروهی که از ترس مرگ حاضر به شرکت در جهاد در راه خدا نشدند و به بهانه اینکه در جنگ بیماری طاعون شیوع پیدا خواهد کرد از شهر خود خارج شدند و خداوند به آنها گفت : بمیرید و به همان بیماری که آن را بهانه قرار داده بودند مردند . سپس خدا آنها را زنده کرد و ماجرای آنها را درس عبرتی برای آیندگان قرار داد . خداوند نسبت به بندگان خود احسان می کند ولی بیشتر مردم شکر بجای نمی آورند .

در راه خدا پیکار کنید و بدانید خداوند شنوا و داناست . کیست که از اموالی که خداوند به او داده در راه تهیه وسیله جهاد و حمایت از محرومان به خداوند قرضی نیکو دهد تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند و خداوند روزی بندگان را محدود و گسترده می سازد و انفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی شود و به سوی او باز می گردید و پاداش خود را خواهید گرفت .(240تا245)

(( طالوت و جالوت ))

ای پیامبر آیا ندیدی و آگاه نشدی بر احوال گروهی از فرزندان اسراییل بعد از موسی (ع) که به پیامبر خود گفتند : زمامدار و فرماندهی برای ما انتخاب کن تا تحت فرماندهی او در راه خدا پیکار کنیم . پیامبر آنها گفت : شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود سر پیچی کنید و در راه خدا جهاد و پیکار نکنید . گفتند : چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم در حالیکه از خانه و فرزندانمان رانده شدیم و شهرهای ما بوسیله دشمن اشغال و فرزندانمان اسیر شده اند . اما هنگامی که دستور پیکار به آنها داده شد همه جز عده کمی سرپیچی کردند و خداوند از ستمکاران آگاه است .

پیامبر آنها بنا به درخواست شان به آنها گفت : خداوند , طالوت را برای زمامداری شما مبعوث و انتخاب کرده است . گفتند : چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با اینکه ما از او شایسته تر هستیم و او ثروت زیادی ندارد .  گفت : خدا او را بر شما برگزیده و علم و قدرت جسم او را وسعت بخشیده , خداوند ملکش را به هر کس بخواهد می بخشد و احسان خداوند وسیع و از لیاقت افراد برای گرفتن مناصب آگاه است .

پیامبر به آنها گفت : نشانه حکومت او این است که صندوق عهد , همان صندوقی که مادر موسی او را در کودکی در آن نهاد و در بارگاه فرعون باقی ماند و پس از پیامبری موسی و سقوط فرعون , بدست موسی رسید و حاوی الواح مقدسی که احکام خدا بر آن نوشته شده بود همراه با زره و یادگارهای دیگر او و هارون بود و در جنگها آن را همراه خود می بردند و پیروز می شدند در حالیکه فرشتگان آن را حمل می کنند بسوی شما خواهد آمد . در این موضوع نشانه روشنی برای شماست اگر ایمان داشته باشید .

و هنگامی که طالوت به فرماندهی لشگر فرزندان اسراییل منصوب شد و سپاهیان را با خود بیرون برد به آنها گفت : خداوند شما را به وسیله یک نهر آب آزمایش می کند . آنها که به هنگام تشنگی از آن بنوشند از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود بیشتر نخورند از من هستند , همگی جز عده کمی از آن آب نوشیدند سپس هنگامی که او و افرادی که با او ایمان آورده بودند از بوته آزمایش سالم بدر آمدند از آن نهر گذشتند .

اینان از کمی نفرات خود ناراحت شدند و عده ای گفتند : امروز ما توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم , اما آنها که می دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد و به روز رستاخیز ایمان داشتند و خداوند را به هر کاری قادر می دانستند گفتند : چه بسیار گروه های کوچکی که به فرمان خداوند بر گروههای عظیمی پیروز شدند و خداوند با صابران و استقامت کنند گان است .

و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند : پروردگارا پیمانه شکیبایی و استقامت را بر ما بریز و قدمهای ما را ثابت نگهدار و مار بر جمعیت کافران پیروز بگردان .

سپس آنها به فرمان خدا سپاه دشمن را به هزیمت و شکست وا داشتند و داود , جوان کم سن و سال نیرومند و شجاعی که در لشگر طالوت بود جالوت را کشت و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید و از آنچه می خواست به او تعلیم داد و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند زمین را فساد فرا می گیرد ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد . اینها آیات خدا است که به حق بر تو می خوانیم و بدان که تو از رسولان هستی .(246تا252)

(( برتری بعضی از پیامبران ))

ای پیامبر , ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم . برخی از آنها , خدا با او سخن گفت , و بعضی را درجاتی برتر داد و به عیسی پسر مریم نشانه های روشن دادیم , و او را با روح پاک تایید نمودیم . و اگر خدا می خواست کسانی که بعد از این پیامبران بودند پس از آنکه آن همه نشانه های روشن برای آنها آمد با هم جنگ و ستیز نمی کردند . اما خدا مردم را مجبور نمی سازد و آنها را در پیمودن راه سعادت , آزاد گذارده است . ولی این امت ها بودند که با هم اختلاف کردند . بعضی ایمان آوردند و بعضی کافر شدند و جنگ و اختلاف بروز کرد و باز اگر خدا می خواست با هم پیکار نمی کردند ولی خداوند آنچه را می خواهد از روی حکمت انجام می دهد .

ای کسانی که ایمان آورده اید , از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید , و نه دوستی و رفاقت های مادی سودی دارد و نه شفاعتی , و کافران در این روز در زمره ستمگرانند چون هم به خویش ستم کردند و هم دیگران .

هیچ معبودی جز خداوند یگانه زنده که قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر قائم به او هستند , وجود ندارد . هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را نمی گیرد . آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست , کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند . آنچه در پیش رو و در پشت سر بندگانش می باشد می داند و از گذشته و آینده همگان آگاه است و جز به مقداری که بخواهد کسی از علم او آگاه نمی گردد . کرسی ( حکومت و سلطه ) او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگاهداری آنها برای او گران نیست و بلندی مقام و عظمت , مخصوص اوست . در قبول دین اکراهی نیست زیرا راه درست از راه نادرست آشکار است بنابراین کسی که به طاغوت کافر شود و به خداوند ایمان آورد به دستگیره محکمی دست زده است که شکستنی برای آن نیست و خداوند شنوا و داناست . خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند آنها را از ظلمت ها به سوی نور بیرون می برد اما کسانی که کافر شدند اولیای آنها طاغوت و شیطان و افراد طغیانگر می باشند که آنها را از نور به سوی ظلمتها بیرون می برند آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند بود .(253تا257)

(( ابراهیم علیه سلام ))

آیا ندیدی و آگاهی نداری از کسی که با ابراهیم درباره پروردگارش محاجه و گفتگو کرد . زیرا خداوند به او حکومت و پادشاهی بابل را داده بود . هنگامی که ابراهیم به او گفت : خدای من آن کسی است که زنده می کند و می میراند . به او گفت : من هم زنده می کنم و می میرانم و دستور داد یک زندانی را آزاد و دیگری را به قتل رساندند .

ابراهیم گفت : خداوند , خورشید را از افق مشرق می آورد اگر راست می گویی تو خورشید را از مغرب بیرون بیاور . در اینجا آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد و خداوند , قوم ستمگر را هدایت نمی کند .

(( زنده شدن مردگان ))

زنده شدن مردگان مانند حیات دوباره همان کسی است که از کنار یک آبادی عبور کرد در حالیکه دیوارهای آن بروی سقفها ریخته بود و اجساد و استخوانهای اهل آن در هر سو پراکنده بود . او با خود گفت : چگونه خدا اینها را پس از مرگ , زنده می کند در این هنگام , خداوند , او را یکصد سال می راند و سپس زنده کرد و به او گفت : ای عزیر, چقدر درنگ کرده ای ؟ گفت : یک روز یا قسمتی از یک روز . خداوند فرمود : نه , بلکه صد سال درنگ کرده ای , نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود که همراه داشتی با گذشت سالها , هیچگونه تغییر نیافته و به الاغ خود نیز نگاه کن که چگونه از هم متلاشی شده . این زندگی پس از مرگ هم برای اطمینان خاطر تو است و هم برای اینکه تو را نشانه ای برای مردم در مورد معاد قرار دهیم .

اکنون به استخوانهای مرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آنها را برداشته و به هم پیوند می دهیم و گوشت بر آن می پوشانیم . هنگامیکه این حقایق بر عزیر آشکار شد گفت : می دانم که خدا بر هر کاری قادر است .

ای پیامبر بخاطر بیاور هنگامی که ابراهیم گفت : خدایا به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می کنی ؟ فرمود : مگر ایمان نیاورده ای ؟ عرض کرد چرا ؟ ولی می خواهم قلبم آرامش یابد . فرمود : در این صورت , چهار مرغ از مرغان , انتخاب کن و آنها را پس از سر بریدن , قطعه قطعه کن و در هم بیامیز . سپس بر سر هر کوهی قسمتی از آن را قرار بده بعد آنها را بخوان . به سرعت به سوی تو می آیند و بدان خداوند  غالب و حکیم است .(258تا260)

(( اهمیت انفاق در راه خدا ))

حکایت کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند بذری است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند , آن را برای هر کس بخواهد و شایستگی داشته باشد دو یا چند برابر می کند و خدا از نظر قدرت و رحمت , وسیع و به همه چیز داناست .

اینان که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند و سپس بدنبال آن , منت نمی گذارند و آزاری نمی رسانند , پاداش آنها نزد پروردگارشان محفوظ است . و نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند .

گفتار پسندیده و به نرمی پاسخ دادن در برابر نیازمندان و عفو و گذشت از خشونت ها و پرخاشگری آنها بخاطر عدم بخشش و کمک مالی به آنها بهتر است از بخششی که در مورد آنان صورت پذیرد اما همراه با منت و آزار روحی باشد و خداوند بی نیاز و بردبار است .

ای کسانیکه ایمان آورده اید بخششهای خود را با منت و آزار باطل نسازید , همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کند و ایمان به روز رستاخیز نمی آورد . و کار او همچون قطعه سنگی است که بر آن , قشر نازکی از خاک باشد و بذرهایی در آن افشانده شود و باران درشت به آن برسد و همه خاکها و بذرها را بشوید و آن را صاف و خالی از خاک و بذر رها کند . آنها از کاری که انجام داده اند چیزی بدست نمی آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند .

و کار کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا و تثبیت ملکات انسانی در روح خود , انفاق می کنند همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد و باران های درشت به آن برسد و از هوای آزاد و نور آفتاب به حد کافی بهره بگیرد و میوه خود را دو چندان دهد , و اگر باران درشتی بر آن نبارد بارانهای ریز و شبنم بر آن می بارند لذا همیشه شاداب و با طراوت است و خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست . آیا هیچکس از شما دوست می دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن , نهرها جاری باشند و برای او در آن باغ از هر گونه میوه ای وجود داشته باشد در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی کوچک و ضعیف دارد و به فکر آینده آنهاست اما یک مرتبه گردبادی کوبنده که در آن آتش سوزانی است به آن برخورد کند و شعله ور گردد و بسوزاند ؟ مسلما نه . پس بدانید سرانجام کسانی که انفاقهای خود را با ریا و منت و آزار باطل کنند اینگونه است . خداوند , این چنین آیات خود را آشکار می سازد شاید بیندیشید .(261تا266)

ای کسانیکه ایمان آورده اید از قسمتهای پاکیزه اموالی که از طریق تجارت بدست آورده اید و از آنچه از زمین برای شما خارج ساخته ایم از منابع و معادن زیر زمینی انفاق کنید و به سراغ قسمتهای ناپاک و بی ارزش نروید تا از آن انفاق کنید در حالیکه خود شما به هنگام پذیرش اینگونه اموال حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض و کراهت و بدانید خداوند بی نیاز و شایسته ستایش است .

بدانید که در هنگام انفاق , شیطان شما را وعده فقر و تهیدستی می دهد و به فحشاء و زشتیها دعوت می کند . ولی خداوند به شما وعده آمرزش و فزونی می دهد و خداوند قدرتش وسیع و به هر چیز داناست . و خداوند دانش را به هر کس بخواهد و شایسته ببیند می دهد و به هر کس دانش داده شد خیر فراوانی داده شده است و بهتر و با ارزش تر از مال است اما جز خردمندان هیچ کس این حقایق را درک نکرده و متذکر نمی گردند و هر چیزی را که انفاق می کنید یا اموالی را که نذر کرده اید که در راه خدا انفاق کنید خداوند آنها را می داند و این اعمال شما به عنوان یاوران شما برای نجات از عذاب خداوند محسوب خواهد شد در حالی که برای ظالمینی که از انفاق به محرومان و کمک به مصالح اجتماعی و عمومی خود داری می کنند یاری و یاوری نخواهند بود .

اگر انفاقها را آشکار کنید خوب است و اگر آنها را مخفی ساخته به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را می پوشاند و در پرتو بخشش در راه خدا بخشوده خواهید شد و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است .(267تا271)

ای پیامبر هدایت کافران و مشرکان به طور اجبار بر تو نیست بنابراین ترک انفاق و کمک مالی به آنها به منظور تحت فشار قرار دادن آنها برای گرویدن به اسلام جایز و شایسته نیست . و خداوند هر کس را که شایسته هدایت بداند او را هدایت می کند و آنچه را از خوبی ها انفاق می کنید برای خودتان است و جز رضای خدا انفاق نکنید و آنچه از خوبی ها انفاق می کنید به شما داده می شود و به شما ستم نخواهد شد .

انفاق شما مخصوصا باید برای نیازمندانی باشد که در راه خدا محصور شده اند و توجه به آئین خدا آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته و شرکت در میدان جهاد به آنها اجازه نمی دهد تا برای تامین هزینه زندگی , دست به کسب و تجارتی بزنند و نمی توانند مسافرتی کنند و سرمایه ای بدست آورند و از شدت خویشتن داری , افراد بی اطلاع , آنها را غنی می پندارند اما آنها را از چهره های شان می شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند . این است مشخصات آنها و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید خداوند از آن آگاه است .

کسانی که اموال خود را به هنگام شب و روز پنهان و آشکار انفاق می کنند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند . (272تا274)

(( ربا و رباخواران ))

کسانی که ربا می خورند , در هنگامی که قصد انجام امور دنیوی را دارا هستند بخاطر عدم توجه آنها به مسائل اجتماعی و عواطف انسانی و نوع دوستی و نداشتن یک تفکر صحیح و بر اثر تماس شیطان , مانند دیوانگان عمل کرده و بدون تامین اقدام می نمایند و در آخرت نیز بخاطر انجام اعمال نا شایسته خویش مانند دیوانگان محشور گشته و نمی توانند تعادل خود را حفظ نمایند . این بخاطر آن است که گفتند : بیع هم مانند ربا است و تفاوتی میان آن دو نیست در حالی که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام . و اگر کسی که اندرز الهی به او برسد از ربا خواری خود داری کند . سودهایی که در سابق و قبل از نزول حکم تحریم ربا به دست آورده مال اوست و این حکم , گذشته را شامل نمی شود . و کار او بخدا واگذار می گردد و گذشته او را خواهد بخشید .

اما کسانی که باز گردند و مجددا مرتکب این گناه بشوند اهل آتش خواهند بود و همیشه در آن می مانند , خداوند , ربا را نابود و صدقات را افزایش می دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکار را دوست ندارد . کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و ذکات را پرداختند مزدشان در نزد خداوند است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند .

 

ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید و از آنچه از مطالبات ربا باقی مانده رها کنید اگر ایمان دارید . اگر به این عمل پایان ندهید با جنگ با خدا و رسول او روبرو خواهید بود . و اگر توبه کنید , اصل سرمایه های شما از آن شماست و با این کار نه ستم می کنید و نه مورد ستم واقع خواهید شد .

و اگر بدهکار , قدرت پرداخت نداشته باشد او را تا هنگام توانایی مهلت دهید و در صورتی که براستی قدرت پرداخت ندارد ببخشید بهتر است اگر منافع این کار را بدانید .

از آن روزی بترسید که در آن , به سوی خدا باز می گردید و سپس هر کس نتیجه هر عملی را که انجام داده دریافت خواهد کرد و به آنها ستم نخواهد شد .

ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که بدهی مدت داری بر اثر وام یا معامله با یکدیگر بین شما بوجود آمد , آن را بنویسد و باید نویسنده ای از روی عدالت , سند را بنویسد . کسی که قدرت بر نویسندگی دارد , نباید از نوشتن خودداری کند . همانطور که خدا به او تعلیم داده است . پس باید بخاطر این موهبت الهی بنویسد و آن کس که بدهکار است باید به کاتب املاء کند و از خدا بپرهیزد و چیزی فرو گذار ننماید و اگر مدیون و بدهکار سفیه و نادان و یا از نظر عقل ضعیف و مجنون و یا بخاطر لال بودن توانایی بر املاء کردن ندارد . باید ولی او بجای وی با رعایت عدالت املاء کند و دو نفر از مردان خود را بر این حق شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند , یک مرد و دو زن از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید و این دو زن باید با هم شاهد قرار گیرند تا اگر یکی از آنها فراموش کرد دیگری به او یاد آوری کند و شهود نباید به هنگامی که آنها را برای شهادت دعوت می کنند خودداری نمایند و از نوشتن بدهی کوچک یا بزرگ مدت دار ملول نشوید و هر چه باشد بنویسید . این عمل در نزد خدا به عدالت نزدیکتر و برای شهادت مستقیم تر و برای جلوگیری از تردید و شک و نزاع و گفتگو بهتر می باشد مگر اینکه داد و ستد نقدی باشد که در میان خود , دست به دست کنید که گناهی بر شما نیست . که آن را ننویسید و هنگامی که خرید و فروش نقدی می کنید باز هم شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد بخاطر حقگویی زیانی برسد و تحت فشار قرار بگیرد .

و اگر چنین کنید از فرمان پروردگار خارج شده اید و از خدا بپرهیزید او به شما تعلیم می دهد و خداوند به هر چیز داناست .(275تا282)

(( اعمال پنهان و آشکار ))

آنچه در آسمانها و زمین است چه پنهان و چه آشکار از آن خداست و خداوند بر همه آنها آگاه است و لذا اگر آنچه را که در دل دارید و سرانجام و نتیجه اش منجر به صدور عملی خلاف توسط شما می گردد چه آن را آشکار کرده و یا پنهان سازید خداوند شما را طبق آن محاسبه می کند و هر کس را بخواهد و شایستگی داشته باشد می بخشد و هر که را اراده کند و مستحق باشد مجازات می کند و خداوند بر هر چیزی قادر است .

پیامبر به آن چه از طرف پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مومنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگان وی همگی ایمان آورده اند و می گویند : ما , در میان پیامبران او فرق نمی گذاریم و به همگی ایمان داریم و این گفته و دعوت پیامبران را شنیدیم و اطاعت کردیم . پروردگارا انتظار آمرزش تو را داریم و بازگشت ما به سوی تو است .

خداوند هیچکس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی کند به همین جهت , انسان هر کار نیکی انجام دهد برای خود انجام داده و هر کار بدی کند به زیان خود کرده است . مومنان می گویند : پروردگارا اگر ما فراموش کردیم یا خطا نمودیم ما را مؤاخذه مکن . پروردگارا تکلیف سنگینی بر ما قرار مده آن چنان که بخاطر گناه و طغیان بر کسانی که پیش از ما بودند قرار دادی .

پروردگارا مجازاتهایی که طاقت تحمل آن را نداریم بر ما مقرر مدار و آثار گناه را از ما بشوی و ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده . تو مولا و سرپرست مایی پس ما را بر جمعیت کافران پیروز بگردان . (283تا286)