ذکر ابراهیم رقی رحمة الله علیه

آن قبله اتقیا، آن قدوه اصفیا. آن در دام مرغ سابق آن در شام صبح صادق، آن فانی به حق باقی، ابراهیم رقی - رحمة الله علیه - از اکابر علما و مشایخ بود و از قدمای طوایف و محترم وصاحب کرامات بود و کلماتی عالی داشت و از بزرگان شام بود واز اقران جنید و ابن جلا را دیده و عمری دراز یافت.

نقل است که درویشی در وادی می رفت. شیری قصد او کرد. چون در درویش نگریست، بغرید و روی بر خاک نهاد و برفت. دروش در جامه خود نگاه کرد، پاره یی از جامه شیخ رقی بردوخته بود. دانست که شیر حرمت آن داشت.

و (سخن اوست که) گفت: «معرفت اثبات حق است بیرون از هر چه و هم بدو رسد». و گفت: «قدرت آشکار است وچشمها گشاده، لیکن دیدار ضعیف است ».

و گفت: «نشان دوستی حق بر گزیدن طاعت اوست و متابعت رسول او». و گفت: «ضعیف ترین خلق آن است که عاجز بود از دست داشتن شهوات و قوی ترین آن بود که قادر بود بر ترک آن ».

و گفت: «قیمت هر آدمی به قدر همت او بود؛ اگر همت او دنیا بود، او را هیچ قیمت نبود واگر رضای خدای بود، ممکن نبود که در توان یافت غایت قیمت او یا وقوف توان یافت بر آن ».

و گفت: «راضی آن است که سؤال نکند و مبالغت کردن در دعا از شروط رضا نیست ». و گفت: «توکل آرام گرفتن بود بر آنچه خدای - تعالی - ضمان کرده است ».

و گفت: «آنچه کفایت است به تو می رسد بی رنج. اما مشغولی و رنج تو در زیادت طلبیدن است ». و گفت: «ادب کردن درویشان آن وقت بود که از حقیقت به علم آیند».

و گفت: «تا مدام که در دل تو خطری بود اعراض کون را، یقین دان که: نزدخدای - عز وجل - تو را هیچ خطری نیست ».

و گفت: «هر که عزیز شود به چیزی جز خدای - تعالی - درست آن است که: در عز خویش خوار است ». و گفت: «بسنده است از دنیا تو را دو چیز: یکی صحبت فقیر، دوم حرمت ولی ».