علم مقدمه عمل
و بدان که علم فقه و مقدمات آن، از لغت و نحو و صرف و اصول، علومى نیستند که «مقصود لذاته » باشند، بلکه غرض از اینها عبادت و بندگى است.پس نباید به واسطه اشتغال به اینها از عمل باز ماند و تمام روزگار خود را به دانستن آنها بسر برد و مطلقا به عمل و عبادت نپردازد، بلکه باید به قدر ضرورت در آنها اکتفا کند و بسیارند که عمر خود را صرف مسائل صرف و نحو کرده و در معانى و بیان به حد انتها رسیده و از مسائل شرعیه بى خبر و از این غافل اند که دانستن کیفیت تکلم طایفه یا رسیدن به دقایق ترکیبات الفاظشان و محسنات عباراتشان نه در کار دنیا مى آید و نه در کار آخرت و بجز تضییع عمر و وقت و تلف مایه تحصیل سعادت، ثمرى ندارد.

و از اینها زیانکارتر جماعتى هستند که از عمل و عبادات، بلکه از استنباط مسایل باز مى مانند و اوقات خود را صرف فهم وجوه و احتمالات عبارات بعضى که در این علوم گفته اند مى کنند و صفحات بسیار را در توجیهات و احتمالات کلامشان سیاه مى کنند و بسیار است که فهم آن عبارات هم مدخلیت در تصحیح مساله اى از مسائل ندارد.بلکه بسا باشد که شب و روز فکر مى کنند در و «استحسان »  و امثال آن ذکر کرده اند، و از اطاعت و عبادت باز مى مانند.و همچنین در استنباط مسایل بسا باشد که ماخذ مساله واضح، و دلیل آن «لایح » ، و ترجیح آن ظاهر، و در آن دلیل ضعیفى یا «حدیث عامى » یا مثل آن یافت مى شود و مدتى عمر خود را در فهم آن دلیل یا توجیه آن حدیث به انواع مختلفه ضایع مى کنند.و همچنین در استخراج و استنباط مسائل غیر مهمه و فروض نادره که یقین یا ظن به عدم احتیاج آنها حاصل است، و طالب کمال و سعادت باید دامن خود را از امثال این امور برچیند و غرض این نیست که باید طالب علم مطلقا در این امور تامل نکند و پیرامون آنها نگردد، زیرا که شکى نیست که حصول ملکه اجتهاد، و فهم آیات و اخبار و کلمات علماى ابرار، موقوف است به تکمیل قوه نظر و «تشحیذ» ذهن و خاطر، و این امور موجب ازدیاد قوه نظریه و تشحیذ ذهن مى گردند.

پس این امور در ابتدا از براى طالب علم فى الجمله مطلوب و سعى در آنها مرغوب است و بسا باشد که لازم باشد، بلکه مقصود آن است که در این امور نیز به قدر ضرورت اکتفا کند و بعد از حصول قوه اجتهاد و وصول به مرتبه فهم ادله و استنباط،دیگر وقت خود را چندان مصروف این امور نکند و از فهم احکام واجبه، و «اتیان » به عبادات موظفه باز نماند و الا قوه نظر به هر جا رسد باز قابل زیادتى است.پس تا ممکن باشد تشحیذ مطلوب و تقویت قوه نظر مستحسن باشد باید آدمى همه عمر خود را صرف آن کند.