تلقین ترجمه عقائد به اطفال

 

و مخفى نماند که: سزاوار آن است که طفل را در ابتداى تمیز و ادراک، تلقین به ترجمه عقاید مذکوره نمایند تا آنها را حفظ کند و بر صفحه خاطر نقش نماید و به تدریج معانى آنها را تعلیم نمایند تا معانى آنها را بفهمد و سبب نشو و نماى او بر این «رسوخى » در قلب او حاصل مى شود و از براى او اعتقاد به هم مى رسد، اگر چه هیچ دلیل و برهانى از براى او نباشد.و این از فضلهاى غیر متناهیه الهیه است که در ابتداى نشو، دل انسان را محل ایمان مى کند بى دلیل و برهان.

ولیکن این اعتقاد در ابتداء خالى از وهن و ضعف نیست و ممکن است به سبب شبهات، ازاله شود و باید آنرا در دل اطفال و سایر عوام به نحوى راسخ نمود که متزلزل نشوند، و طریق آن این نیست که به او مناظره و جدل تعلیم شود یا به خواندن و مطالعه کتب کلامیه و حکمیه اشتغال نماید، بلکه باید مشغول شود به تلاوت قرآن و تفسیر قرآن و خواندن احادیث و فهمیدن معانى آنها و مواظبت کند به وظایف عبادات و طاعات،و به این سبب روز به روز اعتقاد او قوى تر مى گردد، و به سبب آنچه از ادله قرآنیه و حجتهاى معصومیه گوشزد او مى شود و به واسطه نورى که به تدریج از عبادات بر دل او مى تابد.

و باید اجتناب کند از مصاحبت صاحبان مذاهب فاسده و آراء باطله و ارباب مناظره و جدل و اصحاب تشکیک و شبهات، بلکه از صحبت اهل هوا و هوس و ابناى دنیا و مجالست نماید با اتقیا و صالحین و اهل ورع و یقین، و ملاحظه نماید طریقه و رفتار ایشان را در خضوع و تذلل در نزد پروردگار.

پس ابتداء تلقین عقاید، مثل انداختن تخم است در زمین سینه و سایر امور، شبیه به آب دادن و تربیت کردن است تا نمو کند و قوت گیرد و درختى حاصل شود که میوه آن رسیدن به قرب خداوند احد و سعادت ابد است.و باید محافظت کند خود را از شنیدن جدل و کلام شبهات باطله «متکلمین » ، زیرا که فساد مجادله و مناظره کلامیین بیش از اصلاح است و شاهد بر آن چیزى است که مى بینیم از عقاید اهل صلاح و تقوى از عوام الناس که مانند کوه پا برجا است و اصلا تزلزل و حرکتى در آنها نیست و به شبهات و تشکیکات اهل جدل و شبهه اعتنا نمى نمایند و از شنیدن آنها اضطرابى به هم نمى رسانند.و اعتقادات کسانى که عمر خود را صرف علم کلام و حکمت متعارفه نموده و روز و شب را به مجادله و مباحثه کلامیه به سر برده اند مانند ریسمانى است که در مقابل باد آویخته باشد و هر ساعتى آن را به طرفى حرکت دهد، گاهى چنان رود و گاهى چنین، و زمانى به شمال میل کند و لحظه اى به یمین، به هر چه شنیدند متحرک مى شوند و به اندک چیزى که عقل قاصرشان رسد متامل مى گردند و اگر اعتقاد صحیحى داشته باشند همان است که در حالت طفولیت اخذ کرده اند.

و بدان که هرگاه نشو و نماى طفل بر این اعتقاد شود تا به حد رشد و کاردانى رسد اگر مشغول امور دنیا گردد و از تحصیل کمال و سعادت بازماند درى دیگر بر او گشوده نمى شود و از این مرتبه ترقى نمى کند، ولیکن اگر به اعتقادات بمیرد مؤمن مرده است و اگر توفیق او را مساعدت نماید و تایید پروردگار او را دریابد و مشغول عبادت و تقوى و محافظت نفس از هوس و هوا گردد و متحمل مجاهدات و ریاضات و تطهیر نفس از کدورات گردد در هدایت بر او مفتوح مى شود و حقایق عقاید بر او معلوم مى گردد «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء».

«آن از فضل و بخشش خداوند است که به هر کس خواهد عطا مى کند» .مائده، (سوره 5) آیه 54.