حکمت 1

روش برخورد با فتنه ‏ها

(اخلاقى، سیاسى)
درود خدا بر او، فرمود:
در فتنه‏ها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد که سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند.

حکمت 2

شناخت ضدّ ارزش‏ها

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده، و آن که راز سختى‏هاى خود را آشکار سازد خود را خوار کرده، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بى‏ارزش کرده است.

حکمت 3

شناخت ضدّ ارزش‏ها

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
بخل ننگ و ترس نقصان است. و تهیدستى مرد زیرک را در برهان کند مى‏سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.

حکمت 4

ارزش‏هاى اخلاقى و ضدّ ارزش‏ها

(اخلاقى، تربیتى)
و درود خدا بر او، فرمود:
ناتوانى، آفت و شکیبایى، شجاعت و زهد ثروت و پرهیزکارى سپر نگه دارنده است: و چه همنشین خوبى است راضى بودن و خرسندى.

حکمت 5

شناخت ارزش‏هاى اخلاقى

(اخلاقى، سیاسى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
دانش، میراثى گرانبها، و آداب، زیورهاى همیشه تازه، و اندیشه، آیینه‏اى شفّاف است.

حکمت 6

ارزش راز دارى و خوشرویى

(اخلاقى، سیاسى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
سینه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرویى وسیله دوست یابى، و شکیبایى، گورستان پوشاننده عیب‏هاست. و یا فرمود: پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب‏هاست، و انسان از خود راضى، دشمنان او فراوانند.

حکمت 7

ایثار اقتصادى و آخرت گرایى

(اخلاقى، اقتصادى)
و درود خدا بر او، فرمود:
صدقه دادن دارویى ثمر بخش است، و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روى آنان جلوه‏گر است.

حکمت 8

شگفتى‏هاى تن آدمى

(علمى، فیزیولوژى انسانى)
و درود خدا بر او، فرمود:
از ویژگى‏هاى انسان در شگفتى مانید، که: با پاره‏اى «پى» مى‏نگرد، و با «گوشت» سخن مى‏گوید، و با «استخوان» مى‏شنود، و از «شکافى» نفس مى‏کشد«».

حکمت 9

شناخت ره‏آورد اقبال و ادبار دنیا

(اجتماعى، سیاسى)
و درود خدا بر او، فرمود:
چون دنیا به کسى روى آورد، نیکى‏هاى دیگران را به او عاریت دهد، و چون از او روى برگرداند خوبى‏هاى او را نیز برباید.

حکمت 10

روش زندگى با مردم

(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوى شما آیند.

حکمت 11

روش برخورد با دشمن

(سیاسى، اخلاقى)

و درود خدا بر او، فرمود:
اگر بر دشمنت دست یافتى، بخشیدن او را شکرانه پیروزى قرار ده.

 

حکمت 12

آیین دوست یابى

(اخلاقى، اجتماعى، تربیتى)
و درود خدا بر او، فرمود:
ناتوان‏ترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است، و از او ناتوان‏تر آن که دوستان خود را از دست بدهد.

حکمت 13

روش استفاده از نعمت‏ها

(اخلاقى، معنوى)
و درود خدا بر او، فرمود:
چون نشانه‏هاى نعمت پروردگار آشکار شد، با ناسپاسى نعمت‏ها را از خود دور نسازید.

حکمت 14

روش برخورد با خویشاوندان

(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
کسى را که نزدیکانش واگذارند، بیگانه او را پذیرا مى‏گردد.

حکمت 15

روش برخورد با فریب خورده‏گان

(اخلاق اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: هر فریب خورده‏اى را نمى‏شود سرزنش کرد.«»

حکمت 16

شناخت جایگاه جبر و اختیار

(اعتقادى، معنوى)
و درود خدا بر او، فرمود:
کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشى به مرگ مى‏انجامد.«»

حکمت 17

ضرورت رنگ کردن موها

(بهداشتى، تجمّل و زیبایى)
و درود خدا بر او، فرمود:
(از امام پرسیدند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: موها را رنگ کنید، و خود را شبیه یهود نسازید یعنى چه فرمود) پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم این سخن را در روزگارى فرمود که پیروان اسلام اندک بودند، امّا امروز که اسلام گسترش یافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر کس آنچه را دوست دارد انجام دهد.

حکمت 18

ره آورد شوم فرار از جنگ

(سیاسى، اخلاق نظامى)
و درود خدا بر او، فرمود:
(در باره آنان که از جنگ کناره گرفتند) حق را خوار کرده، باطل را نیز یارى نکردند.«»

حکمت 19

ره آورد شوم هواپرستى

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
آن کس که در پى آرزوى خویش تازد، مرگ او را از پاى در آورد.

حکمت 20

روش برخورد با جوانمردان

(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
از لغزش جوانمردان درگذرید، زیرا جوانمردى نمى‏لغزد جز آن که دست خدا او را بلند مرتبه مى‏سازد.

حکمت 21

ارزش‏ها و ضدّ ارزش‏ها

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
ترس با ناامیدى، و شرم با محرومیّت همراه است، و فرصت‏ها چون ابرها مى‏گذرند، پس فرصت‏هاى نیک را غنیمت شمارید.

حکمت 22

روش گرفتن حق

(اخلاقى، سیاسى)
و درود خدا بر او، فرمود:
ما را حقّى است اگر به ما داده شود، و گر نه بر پشت شتران سوار شویم و براى گرفتن آن برانیم هر چند شب روى به طول انجامد.«»

(این از سخنان لطیف و فصیح است، یعنى اگر حق ما را ندادند، خوار خواهیم شد و باید بر ترک شتر سوار چون بنده بنشینیم)

حکمت 23

ضرورت عمل گرایى

(اخلاقى، اجتماعى)

و درود خدا بر او، فرمود:
کسى که کردارش او را به جایى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایى نخواهد رسانید.

حکمت 24

روش یارى کردن مردم

(اخلاق اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
از کفّاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن، و آرام کردن مصیبت دیدگان است.

حکمت 25

ترس از خدا در فزونى نعمت‏ها

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
اى فرزند آدم زمانى که خدا را مى‏بینى که انواع نعمت‏ها را به تو مى‏رساند تو در حالى که معصیت کارى، بترس.

حکمت 26

رفتار شناسى (و نقش روحیّات در تن آدمى)

(علمى، اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
کسى چیزى را در دل پنهان نکرد جز آن که در لغزش‏هاى زبان و رنگ رخسارش، آشکار خواهد گشت.«»

حکمت 27

روش درمان دردها

(بهداشتى، درمانى)
و درود خدا بر او، فرمود:
با درد خود بساز، چندان که با تو سازگار است.

حکمت 28

برترین پارسایى

(اخلاقى، معنوى)
و درود خدا بر او، فرمود: برترین زهد، پنهان داشتن زهد است

حکمت 29

ضرورت یاد مرگ

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
هنگامى که تو زندگى را پشت سر مى‏گذارى و مرگ به تو روى مى‏آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود.

حکمت 30

پرهیز از غفلت زدگى

(اخلاقى، اعتقادى)
و درود خدا بر او، فرمود:
هشدار هشدار به خدا سوگند، چنان پرده‏پوشى کرده که پندارى تو را بخشیده است

حکمت 31

(اخلاقى، سیاسى)
و درود خدا بر او، فرمود:
(از ایمان پرسیدند، جواب داد)

1-  شناخت پایه‏هاى ایمان:

ایمان بر چهار پایه استوار است: صبر، یقین، عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار. آن کس که اشتیاق بهشت دارد، شهوت‏هایش کاستى گیرد، و آن کس که از آتش جهنّم مى‏ترسد، از حرام دورى مى‏گزیند، و آن کس که در دنیا زهد مى‏ورزد، مصیبت‏ها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را انتظار مى‏کشد در نیکى‏ها شتاب مى‏کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیّت‏ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعیّت‏ها نگریست، حکمت را آشکارا بیند، و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزى را شناسد، و آن که عبرت آموزى شناخت گویا چنان است که با گذشتگان مى‏زیسته است. و عدل نیز بر چهار پایه بر قرار است: فکرى ژرف اندیش، دانشى عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داورى کردن و استوار بودن در شکیبایى. پس کسى که درست اندیشید به ژرفاى دانش رسید و آن کس که به حقیقت دانش رسید، از چشمه زلال شریعت نوشید، و کسى که شکیبا شد در کارش زیاده روى نکرده با نیکنامى در میان مردم زندگى خواهد کرد. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است:

 

امر به معروف، و نهى از منکر، راستگویى در هر حال، و دشمنى با فاسقان. پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نیرومند مؤمنان است، و آن کس که از زشتى‏ها نهى کرد، بینى منافقان را به خاک مالید، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایدارى کند حقّى را که بر گردن او بوده ادا کرده است، و کسى که با فاسقان دشمنى کند و براى خدا خشم گیرد، خدا هم براى او خشم آورد، و روز قیامت او را خشنود سازد.

2-  شناخت اقسام کفر و تردید:

و کفر بر چهار ستون پایدار است: کنجکاوى دروغین،«» ستیزه‏جویى و جدل، انحراف از حق، و دشمنى کردن، پس آن کس که دنبال توهّم و کنجکاوى دروغین رفت به حق نرسید.«» و آن کس که به ستیزه‏جویى و نزاع پرداخت از دیدن حق نا بینا شد، و آن کس که از راه حق منحرف گردید، نیکویى را زشت، و زشتى را نیکویى پنداشت و سر مست گمراهى‏ها گشت، و آن کس که دشمنى ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات او از مشکلات دشوار است. و شک چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسیدن، دو دل بودن، و تسلیم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاریکى شبهات بیرون نخواهد آمد، و آن کس که از هر چیزى ترسید همواره در حال عقب نشینى است، و آن کس که در تردید و دو دلى باشد زیر پاى شیطان کوبیده خواهد شد، و آن کس که تسلیم حوادث گردد و به تباهى دنیا و آخرت گردن نهد، و هر دو جهان را از کف خواهد داد.

(سخن امام طولانى است چون در این فصل، حکمت‏هاى کوتاه را جمع آورى مى‏کنم از آوردن دنباله سخن خوددارى کردم)

حکمت 32

ارزش و والایى انجام دهنده کارهاى خیر

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
نیکوکار، از کار نیک بهتر و بدکار از کار بد بدتر است.

حکمت 33

اعتدال در بخشش و حسابرسى

(اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى)
و درود خدا بر او، فرمود:
بخشنده باش امّا زیاده روى نکن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گیر مباش.

حکمت 34

راه بى‏نیازى

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
بهترین بى‏نیازى، ترک آرزوهاست.

حکمت 35

ضرورت موقعیّت شناسى

(اخلاق اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
کسى در انجام کارى که مردم خوش ندارند، شتاب کند، در باره او چیزى خواهند گفت که از آن اطّلاعى ندارند.

حکمت 36

آرزوهاى طولانى و بزهکارى

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
کسى که آرزوهایش طولانى است کردارش نیز ناپسند است.

حکمت 37

ضرورت ترک آداب جاهلى

(اخلاقى، سیاسى، تربیتى)
و درود خدا بر او، فرمود:
(در سر راه صفّین دهقانان شهر انبار«» تا امام را دیدند پیاده شده، و پیشاپیش آن حضرت مى‏دویدند. فرمود چرا چنین مى‏کنید گفتند عادتى است که پادشاهان خود را احترام مى‏کردیم، فرمود) به خدا سوگند که امیران شما از این کار سودى نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت مى‏افکنید،

و در آخرت دچار رنج و زحمت مى‏گردید، و چه زیانبار است رنجى که عذاب در پى آن باشد، و چه سودمند است آسایشى که با آن، امان از آتش جهنّم باشد.

حکمت 38

ارزش‏ها و آداب معاشرت با مردم

(اخلاقى، اجتماعى، تربیتى)
به فرزندش امام حسن علیه السّلام فرمود:
پسرم چهار چیز از من یاد گیر (در خوبى‏ها)، و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل مى‏کنى زیان نبینى:

الف-  خوبى‏ها

1-  همانا ارزشمندترین بى‏نیازى عقل است، 2-  و بزرگ‏ترین فقر بى‏خردى است، 3-  و ترسناک‏ترین تنهایى خودپسندى است. 4-  و گرامى‏ترین ارزش خانوادگى، اخلاق نیکوست.

ب-  هشدارها

1-  پسرم از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مى‏خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زیانت مى‏کند. 2-  از دوستى با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مى‏دارد. 3-  و از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مى‏فروشد. 4-  و از دوستى با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند: دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور مى‏نمایاند.

حکمت 39

جایگاه واجبات و مستحبّات

(عبادى، معنوى)
و درود خدا بر او، فرمود:
عمل مستحب«» انسان را به خدا نزدیک نمى‏گرداند، اگر به واجب زیان رساند.

حکمت 40

راه شناخت عاقل و احمق

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.«»

(این از سخنان ارزشمند و شگفتى آور است، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمى‏سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آید مى‏گوید بدون فکر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى‏گیرد). (حکمت 40 به گونه دیگرى نیز نقل شده)

حکمت 41

راه شناخت عاقل و احمق

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.

حکمت 42

بیمارى و پاک شدن گناهان

(اخلاقى، معنوى)
و به یکى از یارانش که بیمار بود فرمود:
خدا آنچه را که از آن شکایت دارى (بیمارى) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بیمارى پاداشى نیست امّا گناهان را از بین مى‏برد، و آنها را چونان برگ پاییزى مى‏ریزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‏ها و قدم‏هاست، و خداى سبحان به خاطر نیّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد.

مى‏گویم: (راست گفت امام على علیه السّلام «درود خدا بر او باد» که بیمارى پاداشى ندارد، بیمارى از چیزهائى است که استحقاق عوض دارد، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بنده خود، در ناملایمات زندگى و بیمارى‏ها و همانند آنها، امّا اجر و پاداش در برابر کارى است که بنده انجام مى‏دهد. پس بین این دو تفاوت است که امام علیه السّلام آن را با علم نافذ و رأى رساى خود، بیان فرمود.

حکمت 43

الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران)

(تاریخى، تربیتى)
در یاد یکى از یاران، «خبّاب بن أرت» فرمود:
خدا خبّاب بن أرت«» را رحمت کند، با رغبت مسلمان شد، و از روى فرمانبردارى هجرت کرد، و با قناعت زندگى گذراند، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.

حکمت 44

ارزش آخرت گرایى

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
خوشا به حال کسى که به یاد معاد باشد، براى حسابرسى قیامت کار کند، با قناعت زندگى کند، و از خدا راضى باشد.

حکمت 45

راه شناخت مؤمن و منافق

(اخلاقى، انسان شناسى، سیاسى)
و درود خدا بر او، فرمود: اگر با شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد کرد، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و این بدان جهت است که قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پیامبر امّى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گذشت که فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.»

حکمت 46

ارزش پشیمانى و زشتى غرور زدگى

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
گناهى که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکى است که تو را به خود پسندى وا دارد.

حکمت 47

شناخت ارزش‏ها

(اخلاقى)
و درود خدا بر او، فرمود:
ارزش مرد به اندازه همّت اوست، و راستگویى او به میزان جوانمردى‏اش، و شجاعت او به قدر ننگى است که احساس مى‏کند، و پاکدامنى او به اندازه غیرت اوست.

حکمت 48

راز دارى و پیروزى

(اخلاقى، سیاسى)
و درود خدا بر او، فرمود:
پیروزى در دوراندیشى، و دور اندیشى در به کار گیرى صحیح اندیشه، و اندیشه صحیح به راز دارى است.

حکمت 49

شناخت بزرگوار و پست فطرت

(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
از یورش بزرگوار به هنگام گرسنگى، و از تهاجم انسان پست به هنگام سیرى، بپرهیز.

حکمت 50

راه جذب دلها

(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
دل‏هاى مردم گریزان است، به کسى روى آورند که خوشرویى کند