به نام خداوند بخشنده مهربان
اى رسول ما، آیا داستان غاشیه یا واقعه روز قیامت که حوادث وحشتناکش همه را در بر مىگیرد به تو رسیده است؟ چهرههایى در آن روز خاشع و ذلتبار است. آنها که پیوسته عمل کرده و خسته شدهاند و نتیجهاى عایدشان نشده.
آنها در آتش سوزان وارد مىگردند، از چشمههاى فوق العاده داغ به آنها مىنوشانند، طعامى جز از ضریع که خارى است خشک و تلخ و بدبو ندارند، غذایى که نه آنها را فربه مىکند و نه گرسنگى را فرو مىنشاند. چهرههایى در آن روز، شاداب و پرطراوت است، چرا که از سعى و تلاش خود خشنود است، در بهشتى عالى، که در آن هیچ سخن لغو و بیهودهاى نمىشنوى، در آن چشمهها جارى است، در آن تختهاى زیبا و بلند است، و قدحهایى که در کنار این چشمهها نهاده شده، و بالشها و پشتیهاى صف داده شده و منظم، و فرشهاى فاخر گسترده.(1تا16)
«چرا به آفریدههاى خدا نمىنگرید»
آیا آنها به شتر نمىنگرند چگونه آفریده شده و به آسمان نگاه نمىکنند که چگونه بر پا شده، و به کوهها که چگونه در جاى خود نصب گردیده، و به زمین که چگونه مسطح گشته؟ پس تذکر ده تو فقط تذکر دهندهاى، تو مسلط بر آنها نیستى که بر ایمان آوردن مجبورشان کنى، مگر کسى که پشت کند و کافر شود که خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات مىکند، مسلّما بازگشت آنها به سوى ما است، و مسلّما حساب آنها با ما است.(17تا26)