به نام خداوند بخشنده مهربان‏

آنچه در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مى‏کنند و او مقتدرى شکست‏ناپذیر و غالبى درست کردار است.او کسى است که براى اولین بار کافرانى از اهل کتاب را از دیارشان بیرون کرد با اینکه شما احتمالش را هم نمى‏دادید و مى‏پنداشتید دژهاى محکمى که دارند جلوگیر هر دشمن و مانع آن مى‏شود که خدا به ایشان دست یابد ولى عذاب خداى تعالى از راهى که به فکرشان نمى‏رسید به سراغشان رفت و خدا رعب و وحشت بر دلهایشان بیفکند چنانچه خانه‏هاى خود را به دست خود و به دست مؤمنین خراب کردند.پس اى صاحبان بصیرت عبرت بگیرید.اگر نبود که خدا جلاء وطن را براى آنان مقدر کرده بود هر آینه در دنیا عذابشان مى‏کرد و بهر حال در آخرت عذاب آتش دارند. (1تا3)

این بدان جهت است که ایشان با خدا و رسولش دشمنى کردند و هر کس با خدا دشمنى کند چنین سرنوشتى در انتظارش خواهد بود. چون خدا شدید العقاب است.شما مسلمانان هیچ نخلى را قطع نمى‏کنید و هیچ یک را سرپا نمى‏گذارید مگر به اذن خدا و همه اینها براى این است که فاسقان را کیفر دهد.

خداوند هر غنیمتى از آنان را که به رسول خود رسانید بدون جنگ شما رسانید. شما بر اموال آنان هیچ اسب و شترى نتاختید لکن این خداست که رسولان خود را بر هر کس که بخواهد مسلط مى‏کند که او بر هر چیز قادر است.آنچه خدا از اموال اهل دهات به رسول خود برگردانید از آن خدا و رسول او و از آن خویشاوندان رسول و فقیران و مسافر تهى دست است تا اموال بین توانگران به عنوان دولت، دست به دست نچرخد و هر دستورى که رسول به شما داد بگیرید و از هر گناهى نهیتان کرد آن را ترک کنید و از خدا بترسید که خدا عقابى سخت دارد.

از غنائم، سهمى براى فقراى مهاجرین است. آنانکه بدست دشمن از اموال خود محروم و از خانه‏هاى خود بیرون شدند و به امید رسیدن به رضوان خدا ترک وطن کردند و همواره خدا و رسولش را یارى مى‏دهند، اینان همان صادقان و راستگویانند.و نیز سهمى از آن غنائم از آن کسانى از اهل مدینه است که در مدینه و در قلعه ایمان جاى دارند و قبل از مهاجرین ایمان آورده بودند و هر مؤمنى را که از دیار شرک به سویشان هجرت مى‏کند را دوست مى‏دارند، و وقتى اسلام به آنان چیزى مى‏دهد در دل خود احساس حاجت و ناراحتى و حسد نمى‏کنند و مهاجرین را بر خود مقدم مى‏دارند هر چند که خود نیز محتاج باشند و کسانى که از بخل درونى خود به توفیق خداى تعالى جلوگیرى مى‏کنند رستگارانند. (4تا9)

سهمى نیز از آن کسانى است که بعدها به اسلام در مى‏آیند و مى‏گویند پروردگارا ما را و برادران با ایمان ما را که در ایمان از ما سبقت گرفتند بیامرز و کینه کسانى را که ایمان آوردند در دلهاى ما میفکن که تو رئوف و رحیمى.

اى رسول ما، آیا به وضع کسانى که نفاق ورزیدند نیندیشیدى که به برادران خود یعنى آنهائى از اهل کتاب که کافر شدند مى‏گویند اگر مسلمانان شما را از دیارتان بیرون کنند ما نیز مطمئنا با شما بیرون خواهیم شد و درباره شما احدى را ابدا اطاعت نخواهیم کرد و اگر با شما جنگ کنند به طور یقین و حتما یاریتان خواهیم نمود، خدا شهادت مى‏دهد که ایشان دروغ مى‏گویند و مسلما اگر بنى نظیر از دیارشان بیرون شوند این منافقین با آنان بیرون نخواهند رفت و اگر با ایشان بجنگند یاریشان نخواهند نمود و به فرضى هم که یاریشان کنند در وسط کارزار فرار خواهند کرد و آن وقت خودشان هم یارى نخواهند شد.شما مسلمانان در نظر آنان از خدا ترسنده‏ترید و این بدان جهت است که اینان مردمى نفهمند.اینها با شما نمى‏جنگند مگر در داخل قریه‏هاى قلعه‏دار و یا از پس دیوارها شجاعتشان بین خودشان شدید است و تو آنان را متحد مى‏بینى ولى دلهایشان پراکنده است و این بدان جهت است که مردمى بى‏تعقل هستند.

وضع آنان درست مانند کسانى است که قبل از ایشان در همین سالهاى نزدیک بودند که وبال کار خود را چشیدند و عذابى الیم نیز در پى دارند.

همانند شیطان که به انسان گفت کافر شو و چون کافر شد گفت من از تو بیزارم و از خدا که رب العالمین است مى‏ترسم.در نتیجه، عاقبت شیطان و انسان کافر این شد که هر دو براى ابد در آتشند و همین است کیفر ستمکاران. (10تا17)

اى کسانیکه ایمان آورده‏اید از خدا بترسید و هر انسانى باید منتظر رسیدن به اعمالى که از پیش فرستاده باشد و باز از خدا بترسید چونکه خدا از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است.مانند آن کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم خود آنان را از یادشان ببرد و ایشان همان فاسقانند که خویشتن را از یاد برده‏اند، مردمى که در آتش هستند با کسانى که اهل بهشتند یکسان نیستند و پر واضع است که بهشتیان رستگارانند.

اگر این قرآن را بر کوهى نازل کرده بودیم مسلما او را مى‏دیدى که در برابرش خاشع و از ترس خدا متلاشى مى‏شود، این مثلهایى است که براى مردم مى‏زنیم تا شاید تفکر کنند.او اللّه است و هیچ معبودى جز او نیست، بر غیب و آشکار عالم است و همچنین رحمن و رحیم است.او همان اللّه است که هیچ معبودى جز او نیست، ملک و منزه است، سلام و ایمنى ده است مسلط و مقتدر و در نهایت کبریایى و بزرگوارى است آرى اللّه از آن شریکهایى که برایش قائل مى‏شوند منزه و پاک است.او همان اللّه است که آفریننده و پدید آورنده و صورتگر است. او داراى اسماء حسنى و نیکو است و آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیح گوى اویند و او عزیز و حکیم است. (18تا24)