بنام خداوند بخشنده مهربان‏

این آیات کتاب و قرآن مبین است

کافران هنگامى که نتیجه اعمال خود را مشاهده کنند آرزو مى‏کنند اى کاش مسلمان بودند.

اى پیامبر آنها را بحال خود واگذار تا بخورند و بهره‏بردارى کنند و آرزوها آنان را در غفلت و بى‏خبرى نگهدارد، اما به زودى به گمراهى و اشتباه خود پى خواهند برد.

ما اهل هیچ شهر و دیارى را هلاک نکردیم مگر بر اساس پایان مهلت و زمانى معین که براى آنان مقرر گردیده بود، هیچ گروهى از اجل و زمانى که براى آنان تعیین گردیده است پیشى نمى‏گیرد و عقب نیز نخواهد افتاد.

اى پیامبر، در جواب آن گروه که گفتند: اى کسى که قرآن بر تو نازل شده مسلّما دیوانه‏اى‏ و اگر راست مى‏گوئى چرا فرشتگان را در تأیید رسالت خویش براى ما نمى‏آورى‏ بگو: ما فرشتگان را جز به حق نازل نمى‏کنیم و هرگاه نازل شوند دیگر به اینها مهلت داده نمى‏شود چون در صورت انکار آیات خدا بعد از این تقاضا عذاب الهى حتمى است. (1تا8)

«قرآن را، خدا حافظ است»

ما قرآن را نازل کردیم و ما بطور قطع و یقین آن را از دستبرد تحریف پاسدارى خواهیم کرد. (9)

اى رسول ما، پیش از تو نیز پیامبرانى در میان امتهاى نخستین فرستادیم. هیچ پیامبرى به سراغ آنها نمى‏آمد مگر اینکه او را به باد استهزاء مى‏گرفتند.

ما اینچنین آیات قرآن را به درون دلهاى مجرمان راه مى‏دهیم، اما باز هم آنها به آن ایمان نمى‏آورند و سنت و روش پیشینیان نیز چنین بود.

و اگر حتى درى از آسمان به روى آنان بگشائیم و آنها مرتبا در آن بالا روند، باز مى‏گویند: ما را چشم‏بندى کرده و سر تا پا سحر شده‏ایم. (10تا15)

«برجهایى در آسمان»

اى پیامبر، ما در آسمان برجها و منزلگاههایى براى خورشید و ماه قرار دادیم و آن را براى بندگان زینت بخشیدیم‏ و از هر شیطان رانده شده‏اى که قصد نزدیک شدن به آن و آگاهى از اسرار آفرینش را داشت حفظ نمودیم‏ مگر کسى را که بصورت مخفیانه اقدام کند که با شهاب آشکارى رانده مى‏شود. (16تا18)

«گنجینه همه چیز نزد خداست»

ما زمین را گستردیم، و در آن کوههاى ثابتى افکندیم، و از هر گیاه موزون در آن رویاندیم‏ و براى شما و کسانى که نمى‏توانید به آنها روزى دهید مانند حیوانات و موجودات دیگر، انواع وسایل زندگى در آن قرار دادیم، خزائن همه چیز در نزد ما است ولى ما جز به اندازه معین آن را نازل نمى‏کنیم.

ما بادها را براى بارور ساختن و بهم پیوستن ابرها فرستادیم و از آسمان آبى نازل کردیم و با آن شما را سیراب نمودیم در حالى که شما توانائى حفظ و نگهدارى آن را نداشتید.

مائیم که زنده مى‏کنیم و میمیرانیم و وارث همه جهان ما هستیم‏ و بر احوال پیشینیان و متقدمین شما نیز آگاهیم‏ اى رسول ما، بدان که پروردگار تو قطعا همه را در قیامت جمع و محشور مى‏کند چرا که او حکیم و داناست. (19تا25)

«خلقت انسان و جن»

ما، انسانرا از گل خشکیده‏اى که از گل بدبوى تیره رنگى گرفته شده بود آفریدیم. و جن را پیش از آن از آتش گرم و سوزانى خلق کردیم.

اى پیامبر، بخوان براى مردم، هنگامى که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشر را از گل خشکیده‏اى که از گل بدبوئى گرفته شده بود خلق مى‏کنم‏ و هنگامى که کار آن را به پایان رسانیدم و از روح خود در او دمیدم همگى براى او سجده کنید.

فرشتگان همگى بدون استثناء سجده کردند جز ابلیس که ابا کرد از اینکه با سجده کنندگان باشد.

خداوند فرمود: اى ابلیس چرا با سجده کنندگان نیستى؟ گفت: من هرگز براى بشرى که او را از خاک خشکیده‏اى که از گل بدبوئى گرفته شده است آفریده‏اى سجده نخواهم کرد.

خداوند فرمود: اى ابلیس از صف فرشتگان بیرون‏رو که رانده درگاه مائى، و لعنت بر تو خواهد بود تا روز قیامت.

ابلیس گفت: پروردگارا مرا تا روز رستاخیز مهلت ده و زنده نگهدار.

خداوند فرمود: به تو تا روز و وقت معینى مهلت مى‏دهم.

گفت: پروردگارا بخاطر اینکه مرا گمراه ساختى من نعمتهاى مادى را در زمین در نظر آنها تزئین مى‏دهم و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو.

خداوند فرمود: اخلاص راه مستقیم من است‏ و تو بر بندگان مخلصم تسلط نخواهى یافت مگر گمراهانى که از تو پیروى کنند و جهنم میعادگاه همه آنهاست‏ که داراى هفت در است و براى هر درى گروه معینى از آنها تقسیم شده‏اند. (26تا44)

«نعمتهاى بهشتى»

پرهیزکاران در باغهاى سرسبز بهشت و در کنار چشمه‏هاى آن هستند، و فرشتگان الهى به آنها مى‏گویند: با سلامت و امنیت داخل این باغها شوید.

ما هرگونه حسد و کینه و عداوت و خیانت از سینه آنها بر مى‏کنیم و روحشان را پاک مى‏کنیم در حالیکه همه برادرند و بر سریرها روبروى یکدیگر قرار دارند، هرگز خستگى و تعب به آنها نمى‏رسد و هیچگاه از آن اخراج نمى‏گردند بندگانم را آگاه کن که من در حالى که غفور و رحیم هستم‏ عذاب و کیفرم نیز دردناک است. (45تا50)

«ابراهیم و لوط»

اى پیامبر، بندگان مرا از میهمانان ابراهیم خبر ده، در آن هنگام که بر او وارد شدند و سلام گفتند، ابراهیم گفت: ما از شما بیمناکیم چون بصورت ناشناس با ما برخورد مى‏کنید.

گفتند: از ما بیم نداشته باش ما حامل خبرى خوش براى تو هستیم، ما تو را به پسرى دانا بشارت مى‏دهیم.

گفت: آیا به من که پیر شده‏ام بشارت فرزندى مى‏دهید؟ این چه بشارتى است؟ گفتند: تو را به چیز حقى بشارت مى‏دهیم، پس از مأیوسان مباش.

گفت: چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش مأیوس مى‏شود؟ سپس به آنها گفت: اى فرستادگان خدا مأموریت شما چیست؟ گفتند: ما به سوى یک قوم گنهکار مأموریت داریم تا آنها را هلاک کنیم‏ مگر خاندان لوط که همگى آنها را نجات مى‏دهیم‏ و تنها همسرش را بخاطر همدست بودن با گناهکاران مقدر داشتیم از بازماندگان در شهر و هلاک شوندگان باشد.

هنگامى که فرستادگان خدا به سراغ لوط و خاندانش رفتند، لوط به آنان گفت: شما گروه ناشناسى هستید.

گفتند: ما همان چیزى را براى تو آورده‏ایم که قوم تو در آن تردید داشتند، ما مأمور عذاب براى آنها هستیم، ما آورنده واقعیت مسلمى براى تو هستیم و راست مى‏گوئیم.

بنابر این، خانواده‏ات را در اواخر شب با خود بردار و از اینجا ببر، تو بدنبال سر آنها حرکت کن و احدى از شما نباید به پشت سر خویش بنگرد و به همانجا که مأمور هستید بروید.

و ما به لوط وحى کردیم که صبحگاهان همه آنها ریشه کن خواهند شد.

و از سوى دیگر اهل شهر با خبر شدند و بسوى خانه لوط آمدند در حالى که به یکدیگر بشارت مى‏دادند.

لوط به آنان گفت: اینها میهمانان منند، آبروى مرا نریزید و از خدا بپرهیزید و مرا شرمنده نسازید.

گفتند: مگر ما تو را از ورود جهانیان به اینجا نهى نکردیم لوط گفت: اینک دختران من حاضرند با شما ازدواج کنند اگر کار صحیحى مى‏خواهید انجام دهید.

اى پیامبر، بجانت سوگند که اینها در مستى و غفلت خود سرگردان بودند.

سرانجام به هنگام طلوع آفتاب، صیحه مرگبار آنها را فرو گرفت، سپس بالاى آن شهر را پائین قرار دادیم و آن را زیر و رو کردیم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ریختیم.

در این سرگذشت عبرت‏انگیز براى هوشیاران نشانه‏هایى است‏ و ویرانه‏هاى سرزمین آنها بر سر راه کاروانها هنوز ثابت و برقرار است‏ و در این براى مؤمنان نشانه‏هایى است. (51تا77)

«اصحاب حجر و اصحاب ایکه»

اصحاب ایکه یا قوم شعیب همانهایى که داراى سرزمین‏هاى پر درخت بودند مسلّما قوم ستمگرى بودند و از آنها انتقام گرفتیم و شهرهاى ویران شده این قوم و قوم لوط هنوز بر سر راه آشکار است.

اصحاب حجر یا قوم ثمود نیز پیامبران را تکذیب کردند، ما آیات خود را براى آنها فرستادیم اما آنها از آن روى گرداندند، آنان خانه‏هاى امن و امانى را در دل کوهها مى‏تراشیدند اما سرانجام صیحه مرگبار، صبحگاهان آنها را فرو گرفت‏ و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهى نجات نداد. (78تا84)

«آنان که آیات الهى را تجزیه مى‏کنند»

اى پیامبر، ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم و ساعت موعود و روز قیامت بطور قطع فرا خواهد رسید، پس با مخالفین به نرمى و ملایمت رفتار کن و از گناهانشان درگذر.

پروردگار تو آفریننده و بر احوال آفریده‏هاى خویش کاملا آگاه است، ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم را عطا کردیم‏ بنابر این هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادى که به گروههایى از کفار و مشرکین دادیم میفکن، و بخاطر آنچه که آنها دارند غمگین مباش و در برابر مؤمنان متواضع باش.

به مخالفین و کفار بگو: من ترساننده‏اى بیش نیستم، ما بر آنها عذابى مى‏فرستیم همانگونه که بر تجزیه‏گران آیات الهى فرستادیم.

همانهایى که قرآن را تقسیم کردند و آنچه به سودشان بود پذیرفتند و هر آنچه را که بر خلاف هوسهایشان بود ترک کردند.

به پروردگارت سوگند که از همه آنها در مورد اعمالشان سؤال خواهیم کرد، آنچه را مأموریت دارى آشکارا بیان کن و از هیچ کس بیم نداشته باش و از مشرکان روى بگردان و به آنان اعتنا مکن‏ و از استهزاء آنان غمگین مباش، ما شر استهزاء کنندگان را از سر تو کوتاه خواهیم کرد، آنها که با خدا معبود دیگرى را قرار دادند و پرستش نمودند بزودى از نتیجه این عمل زشت خود آگاه خواهند شد.

ما مى‏دانیم که سینه تو از آنچه آنها مى‏گویند تنگ مى‏شود و ناراحت مى‏شوى، ناراحت مباش‏ و پروردگارت را تسبیح و حمدگو و از سجده کنندگان باش‏ و پروردگارت را عبادت کن تا یقین و مرگ فرا رسد. (85تا99)