بنام خداوند بخشنده مهربان
اى رسول ما، این کتابى است که ما بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکیهاى ظلم و شرک به سوى روشنایى ایمان و صلح و عدل به فرمان پروردگارشان درآورى، بسوى راه خداوند عزیز و حمید، همان خدایى که آنچه در آسمانها و در زمین است از آن اوست، پس واى بر کافران از مجازات شدید او.
همانها که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مىدهند و مردم را از راه (اللّه) باز مىدارند و مىخواهند راه حق را منحرف نشان دهند، آنها در گمراهى عمیقى فرو رفتهاند.
ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر به زبان قومش تا حقایق را براى آنها آشکار سازد، و سپس خداوند هر کس را بخواهد و مستحق بداند به خاطر اعمال زشتش گمراه و هر کس را بخواهد و شایسته بداند بخاطر تسلیم او در برابر حق هدایت مىکند و او توانا و حکیم است.
ما موسى را با آیات بسوى قوم او فرستادیم و دستور دادیم، قوم خود را از ظلمات به سوى نور بیرونآر و ایام اللّه را که یادآور پیروزیها، وفور نعمتها، سقوط بتپرستان و روز رستاخیز مىباشد را به آنان متذکر شو، در این روزها نشانههایى است براى هر صبر کننده شکرگزار. (الى 5)
اى پیامبر، بخوان براى مردم، هنگامى که موسى به قومش گفت: نعمت خدا را بر خود بیاد داشته باشید زمانى که شما را از چنگال آل فرعون رهایى بخشید، همانهایى که شما را به بدترین وجهى عذاب مىکردند و پسرانتان را سر مىبریدند و زنانتان را براى خدمتگذارى زنده مىگذاشتند و در این کار، آزمایش بزرگى از طرف پروردگارتان بود.
همچنین بخاطر بیاورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکرگذارى کنید نعمت خود را بر شما خواهم افزود و اگر کفران کنید مجازات من بسیار شدید است.
موسى به بنى اسرائیل گفت: اگر شما و همه مردم روى زمین کافر شوید به خدا زیانى نمىرسد چرا که خداوند بىنیاز و شایسته ستایش است.
آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده، مانند قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانهایى که جز خداوند کسى از آنان آگاه نیست، آنان که پیامبرانشان با دلایل روشن بسویشان آمدند ولى آنها از روى تعجب و استهزا دست بر دهان گرفتند و گفتند: که ما به آنچه شما مأمور به ابلاغ آن هستید کافریم. و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مىخوانید تردید داریم.
رسولان آنها گفتند: آیا در وجود خدا شک دارید، همان خدایى که آسمانها و زمین را آفریده و شما را دعوت مىکند تا گناهانتان را بیامرزد و تا موعدى مقرر شما را باقى گذارد. آنها گفتند: شما انسانهایى همانند ما هستید و مىخواهید ما را از آنچه پدرانمان مىپرستیدند بازدارید، شما دلیل روشنى براى ما بیاورید.(1تا10)
پیامبرانشان به آنها گفتند: درست است که ما بشرى همانند شما هستیم ولى خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد و شایسته بداند نعمت مىبخشد و مقام رسالت عطا مىکند و ما هرگز نمىتوانیم معجزهاى جز به فرمان خدا بیاوریم و افراد با ایمان باید تنها به خدا توکل کنند.
چرا ما بر خدا توکل نکنیم با اینکه ما را به راههاى سعادتمان رهبرى کرده و ما بطور قطع در برابر آزار و اذیتهاى شما صبر خواهیم کرد و توکل کنندگان باید فقط بر خدا توکل کنند.
کسانى که کافر شدند به پیامبران خود گفتند: ما قطعا شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به دین و کیش ما درآئید، در آن حال بود که پروردگارشان به آنها وحى فرستاد که من ظالمان را هلاک مىکنم.
من شما را بعد از آنها در زمین سکونت خواهم بخشید، این موفقیت براى کسى است که از مقام عدالت من بترسد و از عذاب من بیمناک باشد.
پیامبران از خدا تقاضاى فتح و پیروزى کردند و هر گردنکش منحرفى نومید و نابود گردید.
و بدنبال او جهنم خواهد بود و از آب بد بوى متعفنى نوشانده مىشود.
او با زحمت و ناراحتى آن آب متعفن را جرعه جرعه سر مىکشد و هرگز به میل خود حاضر نیست آن را بیاشامد و مرگ از هر مکانى به سراغ او مىآید ولى با این همه نمىمیرد و بدنبال آن عذاب شدیدى است.
اعمال کسانى که به پروردگارشان کافر شدند همچون خاکسترى است در برابر تندباد، در یک روز طوفانى، آنها توانایى ندارند کمترین چیزى از آنچه را انجام دادهاند به دست آورند و این گمراهى دور و درازى است. (11تا18)
«خدا بر هر کارى قادر است»
اى پیامبر، آیا ندیدى که خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده و اگر اراده کند شما را مىبرد و خلق تازهاى را مىآورد و این کار براى خدا مشکل نیست.(19تا20)
«گفتگوى شیطان و پیروانش در قیامت»
در روز قیامت همه گمراهان و پیروان شیطان در برابر خدا حضور مىیابند، در این هنگام ضعفاى نادان و گناهکار به مستکبران مىگویند: ما پیروان شما بودیم، آیا شما حاضرید در امروز سهمى از عذاب الهى را بپذیرید و از ما بردارید؟ آنها مىگویند: اگر ما بوسیله خدا هدایت یافته بودیم شما را نیز هدایت مىکردیم، امروز چه بیتابى کنیم و چه شکیبایى، تفاوتى براى ما ندارد، و راه نجاتى براى ما متصور نیست.
در آن روز هنگامى که کار به پایان رسد شیطان به پیروان خود مىگوید: خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده باطل دادم و تخلف کردم، من بر شما تسلطى نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما پذیرفتید، بنابر این مرا سرزنش نکنید، بلکه خود را نکوهش نمائید، نه من فریادرس شما هستم و نه شما فریادرس من، من نسبت به شرک شما درباره خود که از قبل داشتید بیزارم، مسلّما ستمکاران عذاب دردناکى دارند.
اما آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام داده به باغهاى بهشت داخل مىشوند، باغهایى که نهرها از زیر درختانش جارى است. جاودانه به اذن پروردگارشان در آن مىمانند و تحیت آنها در آن سلام است. (21تا23)
اى رسول ما، آیا ندیدى که چگونه خداوند کلمه طیّبه و پاکیزه را به درخت پاکیزهاى تشبیه کرده که ریشه آن در زمین ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟ و میوههاى خود را هر زمان به اذن پروردگارش مىدهد، و خداوند براى مردم مثلها مىزند شاید متذکر شوند و پند گیرند. (الى 25)
او همچنین کلمه و گفتار خبیثه و زشت را به درخت ناپاکى تشبیه کرده که از زمین بر کنده شده و ریشه و قرار و ثباتى ندارد.
خداوند کسانى را که ایمان آوردند، بخاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان هم در این جهان و هم در سراى دیگر ثابت قدم مىدارد، و ستمگران را گمراه مىسازد و آنها را از لطف خود محروم مىگرداند و خداوند هر کارى را صلاح بداند و اراده کند انجام مىدهد. (24تا27)
اى رسول ما آیا مشاهده ننمودى افرادى که نعمت خدا را کفران کردند چگونه خود و اقوام خود را به سراى نیستى و هلاکت کشاندند، همان سرائى که در جهنم است و آنها در آتش آن وارد مىشوند و بد قرارگاهى است.
آنها براى خدا شبیهانى قرار دادند تا مردم را از راه او منحرف و گمراه سازند. به آنان بگو: چند روزى از زندگى دنیا و لذات آن بهره گیرید اما سرانجام کار شما بسوى آتش دوزخ است. (28تا30)
اى پیامبر، به بندگان من که ایمان آوردهاند بگو: نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزى دادهایم پنهان و آشکار انفاق کنند پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه در آن خرید و فروش است و نه دوستى که بتواند بوسیله آن از کیفر خدا رهائى یابد.
خداى شما همان کسى است که آسمانها و زمین را آفریده و از آسمان آبى نازل کرده و با آن میوههاى مختلف را خارج ساخته و روزى شما قرار داده و کشتى را مسخر شما گردانید تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنید و نهرها را نیز مسخر شما گردانید.
و خورشید و ماه را که با برنامه منظمى در حرکتند به تسخیر شما در آورد و شب و روز را نیز مسخر شما گردانید.
و از هر چیزى که از او تقاضا کردید به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید هرگز آنها را نتوانید شمارد و بدانید که انسان ستمگر و کفران کننده است. (31تا34)
اى رسول ما، بخوان براى مردم زمانى را که ابراهیم گفت: پروردگارا این شهر مکه را شهر امنى قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگهدار.
پروردگارا آن بتها باعث گمراهى بسیارى از مردم شدند. هر کس از من پیروى کند از من است و هر کس نافرمانى من کند تو بخشنده و مهربان هستى.
پروردگارا من بعضى از فرزندانم (اسماعیل) را در سرزمین بىآب و علفى در کنار خانهاى که حرم تو است ساکن نمودم تا نماز را بر پاى دارند، تو قلبهاى گروهى از مردم را متوجه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شاید آنان شکر تو را بجاى آرند.
پروردگارا تو آنچه را که ما پنهان و یا آشکار مىکنیم مىدانى و چیزى در زمین و آسمان بر تو پنهان نیست.
حمد و سپاس خدایى را که در سن پیرى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید، مسلّما خداى من دعا را مىشنود و اجابت مىکند.
پروردگارا مرا و فرزندانم را بر پا کننده نماز قرار داده، خدایا این دعاى ما را بپذیر و اجابت بفرما.
پروردگارا من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را روزى که حساب بر پا مىشود بیامرز.(35تا41)
«روزى که چشمها بىحرکت مىشوند»
اى پیامبر، گمان مبر که خدا از کارهاى ظالمان غافل است، بلکه کیفر آنها را تأخیر انداخته براى روزى که چشمها در آن از ترس و وحشت از حرکت باز مىایستد.
گردنها براى مشاهده نتیجه اعمال برافراشته و سرها به آسمان کرده، حتى پلک چشمهایشان بى حرکت مىماند و لذا دلهایشان به کلى فرو مىریزد و خالى مىگردد.
اى رسول ما، مردم را از روزى که عذاب الهى به سراغشان مىآید بترسان، آن روز که ظالمان مىگویند:
پروردگارا مدت کوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریم، و از پیامبران پیروى کنیم، اما به زودى به آنها پاسخ داده شود که مگر قبلا شما سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنائى براى شما نیست و مگر شماها نبودید که در منازل و کاخهاى کسانى که به خویشتن ستم کردند سکنى گزیدید و براى شما آشکار شد چگونه با آنها رفتار کردیم و براى شما مثلها زدیم باز شما بیدار نگشتید؟ اینان در زندگى دنیا نهایت مکر و حیله خود را به کار بردند، اما همه مکرها و توطئههایشان در نزد خدا آشکار و سزاى آن نیز محفوظ است و نیرنگشان بىاثر است هر چند کوهها با مکرشان از جاى کنده شود.
اى پیامبر، گمان مبر که خدا وعده کیفر و مجازاتى را که به پیامبرانش داده تخلف کند، چون او هم قادر و تواناست و هم انتقام گیرنده از ظالمان و کافران است.
در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها به آسمانهاى دیگر تبدیل مىشوند، و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مىگردند.
در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجیر مىبینى که دستها و گردنهایشان را بهم بسته است.
لباس آنها از ماده بد بوى قابل اشتعال است و صورتهایشان را آتش مىپوشاند.
این روز براى آن است تا خداوند هر کس را هر آنچه که انجام داده جزا دهد و خداوند در این حسابرسى بسیار سریع الحساب است و این قرآن ابلاغى است براى عموم مردم، تا همه ترسانیده شوند و بدانند که او معبود واحد است و صاحبان مغز و اندیشه پند گیرند. (42تا52)