به نام خداوند بخشنده مهربان‏

این یادى است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‏اش زکریا در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه و هنگام عبادت خواند و گفت: پروردگارا استخوانم سست شده و موهاى سرم سفید شده و من هرگز در دعاى تو از اجابت محروم نمى‏شدم.

و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم و همسرم نیز نازاست، پس از سوى خودت جانشینى به من ببخش‏ تا وارث من و آل یعقوب باشد و او را مورد رضایت قرار ده.

خداوند فرمود: اى زکریا، ما تو را به فرزندى بشارت مى‏دهیم که نامش یحیى است، پسرى که هم نامش پیش از این نبوده است.

زکریا گفت: پروردگارا چگونه فرزندى براى من خواهد بود در حالى که همسرم نازاست و من نیز پیرى افتاده و ناتوان شده‏ام.

خداوند فرمود: اینگونه پروردگارت اراده کرده و این بر من آسان است، من قبلا تو را آفریدم در حالیکه چیزى نبودى.

عرض کرد پروردگارا نشانه‏اى براى من قرار ده. گفت: نشانه تو این است که سه شبانه روز تکلم با مردم نخواهى داشت در حالى که زبان تو سالم است.

او از محراب عبادت به سوى مردم بیرون آمد و با اشاره به مردم گفت: صبح و شام به شکرانه این نعمت و وعده خدا او را تسبیح گوئید.(1تا11)

«نبوت یحیى»

ما به یحیى گفتیم: اى یحیى کتاب خدا را با قوت بگیر، و ما فرمان نبوت و عقل کافى در کودکى به او دادیم‏ و از ناحیه خود به او رحمت و پاکى و محبت بخشیدیم و او پرهیزکار بود. او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و جبار و متکبر و عصیانگر نبود و سلام بر او آن روز که تولد یافت و آن روز که مى‏میرد و آن روز که زنده و برانگیخته مى‏شود.(12تا15)

«تولد عیسى»

اى رسول ما، در این کتاب از مریم یاد کن آنگاه که از خانواده‏اش جدا شد و در ناحیه شرقى بیت المقدس قرار گرفت.

و حجابى میان خود و آنها قرار داد تا به عبادت بپردازد.

در این هنگام ما یکى از فرشتگان بزرگ را به سوى او فرستادیم و او در شکل انسانى بى عیب و نقص بر مریم ظاهر شد.

مریم از او ترسید و گفت: من به خداى رحمن از تو پناه مى‏برم اگر پرهیزگار هستى.

گفت: من فرستاده پروردگار توام تا پسر پاکیزه‏اى به تو ببخشم.

گفت: چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد در حالى که تا کنون انسانى با من تماس نداشته و زن آلوده‏اى هم نبوده‏ام.

گفت: مطلب همین است که پروردگارت فرموده و آن این است که این کار بر من سهل و آسان است و ما مى‏خواهیم او را نشانه‏اى براى مردم قرار دهیم و رحمتى از سوى ما باشد و این امرى است پایان یافته و بطور قطع تحقق مى‏یابد. سرانجام، مریم باردار شد و با فرزندش به مکان دوردستى رفت.

درد وضع حمل او را به کنار تنه درخت خرمایى کشاند و بر اثر ناراحتى شدید گفت: اى کاش پیش از این مرده بودم و به کلى فراموش مى‏شدم.

ناگهان از طرف پائین پایش فرزندش در شکم مادر او را صدا زد که غمگین مباش پروردگارت در زیر پاى تو چشمه آب گوارائى قرار داده است‏ و تکانى به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد.

از این غذاى لذیذ بخور و از آن آب گوارا بنوش و چشمت را به این مولود جدید روشن دار و هرگاه کسى از انسانها را دیدى با اشاره بگو: من براى خداى رحمان روزه گرفته‏ام و با احدى امروز سخن نمى‏گویم این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد.

مریم فرزندش را در آغوش گرفته بسوى قومش آمد، گفتند: اى مریم کار بسیار عجیب و بدى انجام دادى.

اى خواهر هارون، نه پدر تو مرد بدى بود و نه مادرت زن بدکاره‏اى.

مریم اشاره به او کرد، گفتند: ما چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوئیم؟ عیسى زبان باز کرد و گفت: من بنده خدایم، به من کتاب آسمانى داده و مرا به پیامبرى برگزیده‏ و مرا در هر کجا باشم وجودى پر برکت قرار داده است و مرا مادام که زنده‏ام توصیه به نماز و زکات کرده است.

و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است‏ و سلام خدا بر من آن روز که متولد شدم و آن روز که مى‏میرم و آن روز که زنده برانگیخته مى‏شوم.

این است عیسى ابن مریم، گفتار حقى که در آن تردید مى‏کنند، هرگز براى خدا شایسته نبود فرزندى انتخاب کند، منزه است او، هرگاه چیزى را فرمان دهد مى‏گوید:

موجود باش آن هم موجود مى‏شود.

عیسى به مردم گفت: خداوند پروردگار من و شما است، او را پرستش کنید این است راه راست.

ولى بعد از او گروههایى از میان پیروان او اختلاف کردند واى بحال کافران از مشاهده روز بزرگ رستاخیز، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بینائى در آن روز که نزد ما مى‏آیند پیدا مى‏کنند ولى امروز این ستمگران در گمراهى آشکارند.  اى پیامبر، آنها از روز حسرت و پشیمانى که همان روز قیامت است بترسان، روزى که همه چیز پایان مى‏پذیرد در حالى که آنها در غفلتند و ایمان نمى‏آورند، ما زمین و تمام کسانى را که بر روى آن هستند را به ارث مى‏بریم و همگى به سوى ما باز مى‏گردند. (16تا40)

«ابراهیم پیامبر صدیق»

اى پیامبر در این کتاب، از ابراهیم یاد کن که او بسیار راستگو و پیامبر خدا بود.

هنگامى که به پدرش گفت اى پدر چرا چیزى را پرستش مى‏کنى که نه مى‏شنود و نه هیچ مى‏بیند و نه هیچ مشکلى را از تو حل مى‏کند؟ اى پدر علم و دانشى نصیب من شده است که تو از آن بهره‏اى ندارى، بنابر این از من پیروى کن تا تو را به راه راست هدایت کنم.

اى پدر، شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمن عصیانگر بود.

اى پدر من از این مى‏ترسم که عذابى از ناحیه خداوند رحمن به تو برسد در نتیجه از دوستان شیطان باشى.

پدرش گفت: اى ابراهیم آیا تو از خدایان من روى گردانى؟ اگر از این کار دست بر ندارى تو را سنگباران مى‏کنم، از من براى مدتى طولانى دور شو. ابراهیم گفت: سلام بر تو، من بزودى برایت از پروردگارم تقاضاى عفو مى‏کنم چرا که او نسبت به من مهربان است.

من از شما و آنچه غیر از خدا مى‏خوانید کناره‏گیرى مى‏کنم و پروردگارم را مى‏خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بى‏پاسخ نماند.

هنگامى که از آنها و از آنچه غیر خدا مى‏پرستیدند کناره‏گیرى کرد ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبر بزرگى قرار دادیم، و از رحمت خود به آنها ارزانى داشتیم و براى آنها نام نیک و مقام مقبول و برجسته در میان همه امتها قرار دادیم. (41تا50)

«موسى پیامبرى مخلص»

اى رسول ما، در این کتاب یاد کن موسى را که رسول و پیامبرى مخلص و والا مقام بود. ما او را از طرف راست کوه فرا خواندیم و او را نزدیک ساختیم و با او سخن گفتیم‏ و ما از رحمت خود برادرش هارون را که پیامبر بود به او بخشیدیم. (51تا53)

«اسماعیل صادق الوعد»

اى پیامبر، در این کتاب از اسماعیل یاد کن که او در وعده‏هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگى بود.

او همواره خانواده خود را به نماز و زکات دعوت مى‏کرد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود(54تا55)

«ادریس پیامبرى صدیق»

اى پیامبر، در این کتاب، از ادریس نیز یاد کن، او که بسیار راستگو و پیامبر بزرگى بود و ما او را به مقام بلندى رساندیم.

آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم و از کسانى که با نوح در کشتى سوار کردیم و از دودمان ابراهیم و یعقوب، از آنها که هدایت کردیم و برگزیدیم، آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى‏شد بخاک مى‏افتادند و سجده مى‏کردند در حالى که گریان بودند.

اما بعد از آنها فرزندان ناشایسته‏اى روى کار آمدند که نماز را ضایع کردند و پیروى از شهوات نمودند و بزودى مجازات گمراهى خود را خواهند دید.

مگر آنها که توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، چنین کسانى داخل بهشت مى‏شوند و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد.

باغهایى است جاودانه که خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، هر چند آن را ندیده‏اند، وعده خدا حتما تحقق یافتنى است.

آنها هرگز در آنجا گفتار لغو و بیهوده‏اى نمى‏شنوند و جز سلام در آنجا سخنى نیست و هر صبح و شام روزى آنها در بهشت مقرر است.

این همان بهشتى است که ما به بندگان پرهیزگار خود به ارث مى‏دهیم. (56تا63)

«نزول فرشتگان تنها به امر خداست»

اى پیامبر، بدان که ما جز به فرمان پروردگار تو نازل نمى‏شویم و آنچه پیش روى ما و پشت سر ما و ما بین این دو مى‏باشد همه از آن اوست و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده است و نخواهد بود و این تأخیر در وحى تنها بفرمان او بوده است. همان پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو قرار دارد، او را پرستش کن و در راه عبادتش شکیبا باش، آیا مثل و مانندى براى او پیدا مى‏کنى؟ (64تا65)

«توصیفى از دوزخیان»

انسان مى‏گوید: آیا پس از اینکه مردم، در آینده زنده از قبر بیرون خواهم آمد؟ آیا انسان به خاطر نمى‏آورد که ما او را پیش از این آفریدیم در حالیکه چیزى نبود.

سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با شیاطین محشور مى‏کنیم بعد همه را گرداگرد جهنم در حالى که به زانو در آمده‏اند حاضر مى‏سازیم.

سپس از هر گروه و جمعیتى کسانى را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش‏تر بوده‏اند جدا مى‏کنیم‏ و بعد از آن ما بخوبى از کسانى که براى سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم.

همه شما وارد جهنم خواهید شد، این امرى حتمى و فرمان قطعى از پروردگارتان است.

سپس آنها را که تقوى پیشه کردند از آن رهایى مى‏بخشیم، و ظالمان را در حالى که از ضعف و ذلت به زانو در آمده‏اند در آن رها مى‏کنیم.(66تا72)

«روزى که بین کافران و مؤمنان حکم شود»

اى پیامبر، هنگامى که آیات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود کافران به مؤمنان مى‏گویند، کدامیک از دو گروه ما و شما جایگاهش بهتر و جلسات انس و مشورتش زیباتر و بخشش او بیشتر است؟ اقوام بسیارى را پیش از آنها نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از اینها بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته‏تر.

بگو: کسى که در گمراهى است خداوند به او مهلت مى‏دهد تا زمانى که وعده الهى را با چشم خود ببیند، یا عذاب این دنیا یا عذاب آخرت. آن روز است که خواهند دانست چه کسى مکانش بدتر و چه کسى لشکرش ناتوان‏تر است.

اما کسانى که در راه هدایت گام نهادند خداوند بر هدایتشان مى‏افزاید، آثار و اعمال صالحى که از انسان باقى مى‏ماند در پیشگاه پروردگار تو ثوابش بیشتر و عاقبتش ارزشمندتر است. اى پیامبر، آیا ندیدى کسى را که آیات ما را انکار کرد و گفت اموال و فرزندان فراوان نصیبم خواهد شد، آیا او از اسرار غیب آگاهى یافته بود یا نزد خدا عهد و پیمانى گرفته است؟ هرگز چنین نیست ما به زودى آنچه را او مى‏گوید مى‏نویسیم و عذاب او را بر او ادامه خواهیم داد آنچه را که او در مورد اموال و فرزندان مى‏گوید از او به ارث مى‏بریم و یکه و تنها نزد ما خواهد آمد.

آنها غیر از خدا معبودانى براى خود انتخاب کردند تا مایه عزتشان باشد هرگز چنین نیست، بزودى همین معبودها منکر عبادت آنها خواهند شد، بلکه بر ضدشان قیام مى‏کنند. (73تا82)

«در مجازات کافران تعجیل مکن»

اى رسول ما، آیا ندیدى که ما شیاطین را به سوى کافران مى‏فرستیم تا آنها را شدیدا تحریک کنند.

بنابر این درباره آنها عجله مکن، ما آنها و اعمالشان را دقیقا شماره خواهیم کرد، در آن روز که پرهیزکاران را به سوى خداوند رحمان و پاداشهاى او راهنمایى مى‏کنیم.

و مجرمان را تشنه به جهنم وارد مى‏نمائیم‏ آنها هرگز نمى‏توانند شفاعتى داشته باشند مگر کسى که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد.

آنها گفتند: خداى رحمن فرزندى براى خود اختیار کرده است‏ چه سخن زشت و زننده‏اى بر زبان مى‏رانند، نزدیک است بخاطر این سخن آسمانها از هم متلاشى گردد و زمین شکافته شود و کوهها به شدت فرو ریزد بخاطر اینکه براى خداوند رحمن فرزندى ادعا کردند.

هرگز سزاوار و شایسته نیست که او فرزندى برگزیند، تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند بنده اویند، و او به شماره همه موجودات آگاه است، و همگى در روز رستاخیز تک و تنها نزد او حاضر مى‏شوند. کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‏اند خداوند رحمن محبت آنها را در دلها مى‏افکند.

اى پیامبر، ما قرآن را بر تو آسان ساختیم تا پرهیزکاران را بوسیله آن بشارت دهى و دشمنان سر سخت را انذار کنى.

چه بسیار اقوام بى‏ایمان و گنهکارى را قبل از آنها هلاک کردیم آیا احدى از آنها را احساس مى‏کنى یا کمترین صدایى از آنان مى‏شنوى؟ (83تا98)