این اعلام بیزاری خدا و پیامبر او به کسانی از مشرکان است که با آنها عهد بسته اید . ای مشرکان بدانید با این حال چهار ماه مهلت دارید که در زمین آزادانه سیر کنید و هر جا می خواهید بروید و بیندیشید و بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید و از قدرت او فرار کنید و نیز بدانید خداوند خوار کننده کافران است .

و همچنین اعلامی است از ناحیه خدا و رسولش به عموم مردم در روز حج اکبر که خداوند و پیامبر او از مشرکان بیزار هستند ، با این حال اگر توبه کنید به نفع شماست و اگر سرپیچی نمائید بدانید که شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید و کافران را به مجازات دردناک بشارت ده .

مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بستید و چیزی از آن فرو گذار نکردند و احدی را بر ضد شما تقویت ننمودند ، پیمان آنها را تا پایان مدت شان محترم بشمرید زیرا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد .

هنگامی که ماههای حرام پایان گرفت ، مشرکان را هر کجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید بر سر راه آنها بنشینید ، هرگاه توبه کنند و نماز را به پا دارند و زکات را بپردازند آنها را رها سازید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است و اگر یکی از مشرکان ، از تو پناهندگی بخواهد به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود و در آن بیندیشد سپس او را به محل امن برسان چرا که آنها گروهی ناآگاهند .

چگونه برای مشرکان پیمانی نزد خدا و رسول او خواهد بود در حالی که آنها همواره پیمان شکنی می کنند مگر کسانی که با آنها نزد مسجد الحرام پیمان بستید مادام که در برابر شما وفادار باشند شما نیز وفاداری کنید که خداوند پرهیزکاران را دوست دارد .

چگونه پیمان شان ارزش دارد در حالی که اگر بر شما غالب شوند نه ملاحظه خویشاوندی با شما را می کنند و نه پیمان را ، شما را با زبان خود خشنود می کنند ولی دلهای آنها ابا دارد و اکثر آنها فرمانبردار نیستند . آنها آیات خدا را به بهای کمی فروختند و مردم را از راه او باز داشتند ، آنها اعمال بدی انجام می دادند .

نه تنها درباره شما درباره هیچ فرد با ایمانی رعایت خویشاوندی و پیمان را نمی کنند و آنها تجاوز کار هستند .(1تا10)

اما هرگاه توبه کنند و نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند برادر دینی شما هستند و ما آیات خود را برای جمعیتی که می دانند شرح می دهیم . و اگر پیمان های خود را پس از عهد خویش بشکنند و آئین شما را مورد طعن قرار دهند با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمانی ندارند ، شاید دست بردارند .

آیا با گروهی که پیمان های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند پیکار نمی کنید ؟ در حالی که آنها نخستین بار پیکار با شما را آغاز کردند . آیا از آنها نمی ترسید ؟ با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مومن هستید .

با آنها پیکار کنید که خداوند آنان را به دست شما مجازات می کند و آنها را رسوا می سازد و سینه گروهی از مومنان را شفا می بخشد و بر قلب آنها مرهم می نهد و خشم دلهای آنها را از میان می برد و خدا توبه هر کس را بخواهد و شایسته بداند می پذیرد و خداوند عالم و حکیم است .

آیا گمان کردید که به حال خود رها می شوید در حالی که هنوز آنها که از شما هستند و جهاد کردند و غیر خدا و رسولش را محرم اسرار انتخاب ننمودند از دیگران مشخص نشده اند باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا شود و خداوند به آنچه عمل می کنید آگاه است .

مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالی که به کفر خویش گواهی می دهند ، آنها اعمال شان نابود و بی ارزش شده و در آتش جاودانه خواهند ماند . مساجد الهی را تنها کسی آباد می کند که ایمان به روز قیامت آورده و نماز را بر پا دارد و زکات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد ، ممکن است چنین گروهی هدایت یابند .(11تا18)

(( ملاک افتخار و فضیلت ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند عمل کسی قرار دادید که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است ؟

این دو گروه نزد خدا مساوی نیستند ، خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی کند . آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای های شان در راه خدا جهاد نمودند مقام شان نزد خدا برتر است و آنها به موهبت عظیم رسیده اند . پروردگار ، آنها را به رحمتی از ناحیه خویش و خشنودی خود و باغهای بهشتی که در آن نعمتهای جاودانه دارند بشارت می دهد . همواره و تا ابد در این باغها و در لابلای این نعمتها خواهند بود زیرا نزد خداوند پاداش عظیم است .(19تا22)

(( همه چیز برای خداست ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، هرگاه پدران و برادران شما کفر را ترجیح دهند ، آنها را ولی و یاور و تکیه گاه خود قرار ندهید و کسانی که آنها را ولی خود قرار دهند ستمگرند .

ای پیامبر ، بگو : اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کساد شدنش بیم دارید و مساکن مورد علاقه شما ، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب تر است در انتظار این باشید که خداوند ، عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمان بردار را هدایت نمی کند .(23تا24)

(( جمعیت زیاد به تنهایی کافی نیست ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، خداوند ، شما را در میدان های زیادی یاری کرد و بر دشمن پیروز شدید و در روز حُنین نیز یاری نمود در آن هنگام که فزونی جمعیت تان شما را به اعجاز آورده بود ، ولی هیچ مشکلی حل نکرد و زمین با همه وسعش بر شما تنگ شد سپس پشت به دشمن کرده فرار نمودید .

پس از آن ، خداوند ، سکینه خود را بر رسولش و بر مومنان نازل کرد ، و لشکرهایی فرستاد که شما نمی دیدید و کافران را مجازات کرد و این است جزای کافران . سپس خداوند – پس از این – توبه هر کس را بخواهد و شایسته ببیند می پذیرد و خداوند آمرزنده و مهربان است .(25تا27)

(( ورود مشرکان به مسجد الحرام ممنوع ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، مشرکان ناپاکند ، لذا نباید پس از امسال ، نزدیک مسجد الحرام شوند و اگر می ترسید بخاطر دوری از آنها ، کسب و کار تجارت شما از رونق بیفتد ، از فقر نترسید ، خداوند هرگاه بخواهد شما را بی نیاز می سازد خداوند ، دانا و حکیم است .(28)

(( رفتار با اهل کتاب ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، با کسانی از اهل کتاب ، که نه به خدا ایمان دارند و نه به روز جزا و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده می شمرند ، نه آئین حق را می پذیرند ، پیکار کنید تا زمانی که جزیه را به دست خود با خضوع و تسلیم بپردازند .

(29)

(( بت پرستی در اهل کتاب ))

قوم یهود گفتند : عزیز پسر خداست و نصاری گفتند : مسیح پسر خداست این سخنی است که با زبان خود می گویند که همانند گفتار کافران پیشین است ، لعنت خدا بر آنها باد ، چگونه دروغ می گویند ؟

آنها دانشمندان و راهبان را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند و همچنین مسیح فرزند مریم را ، در حالی که جز به عبادت معبود واحدی که هیچ معبودی جز او نیست دستور نداشتند پاک و منزّه است از آنچه شریک وی قرار می دهند .(30تا33)

(( آنان که ثروت خود را حبس می کنند ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، بسیاری از علمای اهل کتاب و راهبان ، اموال مردم را به باطل می خورند و آنان را از راه خدا باز می دارند و آنها را که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره می سازند و در راه خدا انفاق نمی کنند ، به مجازات دردناک بشارت ده .

در آن روز که آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان کرده و با آن ، صورتها و پهلوها و پشت های شان را داغ می کنند و به آنها می گویند : که این همان چیزی است که برای خود گنجینه ساختید پس بچشید چیزی را که برای خود اندوختید .(34تا35)

(( ماههای حرام ))

تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب آفرینش الهی از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده دوازده ماه است ، که از آن چهار ماه ، ماه حرام است و جنگ در آن ممنوع می باشد . این آیین ثابت و پا بر جای الهی است ، بنابراین در این ماهها به خود ستم مکنید و از جنگ دوری کنید و با مشرکان دسته جمعی پیکار کنید همانگونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می کنند و بدانید خداوند با پرهیزکاران است .

و جابجا کردن و تاخیر ماههای حرام ، زیادت و افزایش در کفر مشرکان است که بواسطه آن کافران گمراه می شوند ، یک سال آن را حلال و سال دیگر آن را تحریم می کنند تا مطابق تعداد ماههایی که خداوند تحریم کرده بشود و از این راه آنچه را که خداوند حرام کرده حلال بشمرند ، اعمال زشت شان در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نخواهند کرد .(36تا37)

(( در کار جهاد سستی نکنید ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، چرا هنگامی که به شما گفته می شود به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید سنگینی بر زمین می کنید و سستی به خرج می دهید ، آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده اید با اینکه متاع زندگی دنیا در برابر آخرت بسیار ناچیز است .

اگر برای جهاد حرکت نکنید شما را مجازات دردناکی می کند و گروه دیگری غیر از شما را بجای شما قرار می دهد ، و هیچ زیانی به او نمی رسانید و خداوند بر هر چیزی تواناست .

اگر او را یاری نکنید ، خداوند او را یاری خواهد کرد ، آن هنگام که کافران او را از مکه بیرون کردند در حالی که دومین نفر بود و در آن هنگام که آن دو در غار بودند و او به همسفر خود (ابوبکر) می گفت غم مخور خدا با ماست در این موقع خداوند سکینه و آرامش خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را تقویت نمود و گفتار و هدف کافران را پایین قرار داد و پست نمود و آنها را شکست داد و سخن خدا و آیین او بالا و پیروز است و خداوند عزیز و حکیم است .

همگی به سوی میدان جهاد حرکت کنید چه سبکبار باشید و چه سنگین بار ، و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد نمایید ، این به نفع شما است اگر بدانید . ای پیامبر ، گروهی از آنها چنانند که اگر غنائمی نزدیک و در دسترس و سفری سهل و آسان باشد به طمع دنیا از تو پیروی می کنند ، ولی اکنون که برای میدان تبوک راه بر آنها دور شده و پر مشقت است سرباز می زنند و به زودی سوگند یاد می کنند که اگر توانایی داشتیم همراه شما حرکت می کردیم ولی آنها با این اعمال و این دروغ ها در واقع خود را هلاک می کنند و خداوند می داند آنها دروغگو هستند .(38تا42)

ای پیامبر ، خدایت ترا بخشید ، چرا به آنها اجازه دادی که در جنگ حاضر نشوند ، قبل از آنکه کسانی که راست گفتند برای تو روشن شود و دروغ گویان را نیز بشناسی . آنها که به خدا و روز جزا ایمان دارند ، هیچگاه برای جهاد در راه خدا با اموال و جانهایشان از تو اجازه نمی گیرند و خداوند پرهیزکاران را می شناسد .

تنها کسانی از تو اجازه می گیرند که ایمان به خدا و روز جزا ندارند و دلهایشان آمیخته با شک و تردید است ، لذا آنها در تردید خود سرگردانند .

اگر آنها راست می گفتند و می خواستند به سوی میدان جهاد خارج شوند وسیله ای برای آن فراهم می ساختند در حالی که قبل از گرفتن اجازه از تو به هیچ وجه آمادگی برای جهاد نداشتند و از جنگ در راه خدا کراهت داشتند و به همین خاطر خدا نیز از حرکت آنها کراهت داشت لذا توفیقش را از آنان سلب نمود و آنها را از این کار باز داشت و به آنها گفته شد با کودکان و پیران و بیماران بنشینید .

اگر اینان همراه شما به سوی میدان جهاد خارج می شدند چیزی جز اضطراب و تردید به شما نمی افزودند و به سرعت در بین شما فتنه انگیزی و ایجاد تفرقه و نفاق می پرداختند و در میان شما افرادی سست و ضعیف هستند که تحت تاثیر سخنان این منافقان قرار می گیرند و خداوند از ظالمان با خبر است .

آنها پیش از این نیز اقدام به فتنه گری کردند و کارها را برای تو دگرگون و وارونه جلوه دادند تا زمانی که حق فرا رسید و فرمان خدا آشکار گشت و پیروز شدید در حالی که آنها کراهت داشتند .(43تا48)

(( بهانه برای پرهیز از جنگ ))

بعضی از منافقان می گویند : ای پیامبر به ما اجازه بده تا در جهاد شرکت نکنیم و ما را به گناه نینداز چون در جنگ با رومیان ممکن است دختران آنها ، ما را گمراه کنند . آگاه باشید که آنها هم اکنون در گناه سقوط کرده اند و جهنم ، کافران را احاطه کرده است . (49)

(( مقدّرات و کوشش ها ))

ای پیامبر ، هرگاه به تو نیکی رسد منافقان را ناراحت می کند و اگر مصیبتی به تو رسد می گویند : ما تصمیم خود را از پیش گرفته بودیم و باز می گردند در حالیکه خوشحالند . بگو : هیچ حادثه ای برای ما رخ نمی دهد مگر آنچه خدا برای ما نوشته که مایه آزمایش است و تلاش ما در مورد آن بی اثر است . او مولی و سرپرست ماست و مومنان تنها بر خدا توکل می کنند .

بگو : آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی انتظار دارید یا بر شما پیروز می شویم و یا شربت شهادت می نوشیم ولی ما انتظار داریم یا عذابی از طرف خداوند در آن جهان یا به دست ما در این جهان به شما برسد ، اکنون که چنین است انتظار بکشید ما هم با شما انتظار می کشیم .(50تا52)

(( نشانه های دیگری از منافقان ))

ای پیامبر ، به منافقان بگو : چه از روی میل و چه از روی اکراه اگر انفاق کنید هرگز از شما پذیرفته نمی شود چرا که شما قومی فاسقی بوده و هستید . و هیچ چیز مانع قبول انفاق های آنها نشد جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند و نماز بجا نمی آوردند جز با کسالت و انفاق نمی کنند مگر با کراهت .

فزونی اموال و اولاد آنها ترا در شگفتی فرو نبرد ، خدا می خواهد آنها را بوسیله آن در زندگی دنیا عذاب کند و در حال کفر بمیرند .

آنها به خدا سوگند می خورند که از شما هستند در حالی که از شما نیستند ، ولی آنها گروهی هستند که می ترسند و وحشت دارند لذا دروغ می گویند . اگر پناهگاه یا غارها یا راهی در زمین بیایند به سوی آن حرکت می کنند در حالی که با سرعت و شتاب فرار می کنند .

ای پیامبر ! در میان آنها کسانی هستند که در تقسیم غنایم به تو ایراد می گیرند ، اگر از این غنایم به آنها داده شود راضی می شوند و اگر داده نشود خشم می گیرند خواه حق داشته باشند یا نه .

ولی اگر آنها به آنچه خدا و پیامبرش به آنها میدهد راضی باشند و بگویند : خدا برای ما کافی است و به زودی خدا و رسولش از فضل خود به ما می بخشد ما تنها رضای او را می طلبیم اگر چنین کنند به سود آنها است . (53تا59)

(( مصارف زکات ))

زکات مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی که برای جمع آوری آن کار می کنند و کسانی که برای جلب محبت شان اقدام می شود و برای آزادی بردگان و بدهکاران و در راه تقویت آیین خدا و واماندگان در راه این یک فرضیه مهم الهی است و خداوند دانا و حکیم است .(60)

(( آزار دهندگان پیامبر ))

منافقان ، کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند : او خوش باور و گوشی است . ای پیامبر به آنان بگو : این خوش باوری به نفع شماست .

ای منافقان بدانید که پیامبر به خدا ایمان دارد و تنها مومنان را تصدیق می کند و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند رحمت است و آنها که فرستاده خدا را آزار می دهند عذاب دردناکی دارند .

اینان برای شما ، سوگند یاد می کنند تا شما را راضی کنند ، در حالی که شایسته تر این است که خدا و رسولش را راضی سازند اگر راست می گویند و ایمان دارند . آیا نمی دانند هر کس با خدا و رسولش دشمنی کند ، برای او آتش دوزخ است که جاودانه در آن می ماند ، این یک رسوایی بزرگ است .

منافقان ، از آن بیم دارند که آیه ای بر ضد آنان نازل گردد و اسرار درون قلب شان را آشکار سازد . ای پیامبر ! بگو : استهزا کنید ، خداوند آنچه را از آن بیم دارید آشکار می سازد .

و اگر از آنها بپرسی چرا این اعمال را مرتکب می شوید می گویند : ما بازی و شوخی می کردیم ، بگو : آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره می کنید . بگو : عذر خواهی نکنید که بیهوده است برای اینکه شما پس از ایمان آوردن کافر شدید ، اگر گروهی از شما را به خاطر توبه مورد عفو قرار دهیم گروه دیگری را عذاب خواهیم کرد زیرا آنها مجرم بودند .

مردان منافق و زنان منافق همه از یک گروه هستند ، آنها امر به منکر و نهی معروف می کنند و دستهایشان را از انفاق و بخشش می بندند ، خدا را فراموش کردند و خدا هم آنها را فراموش کرده و رحمتش را از آنها قطع نموده ، منافقان قطعاً فاسق هستند .

خداوند به مردان و زنان منافق و کفار وعده آتش دوزخ داده و جاودانه در آن خواهند ماند ، همان برای آنها کافی است ، و خدا آنان را از رحمتش دور ساخته ، و عذاب همیشگی برای آنهاست .

شما منافقان همانند کسانی هستید که قبل از شما بودند که راه نفاق پوییدند ، آنها از شما نیرومندتر و اموال و فرزندان شان فزونتر بود ، آنها از بهره خود در دنیا در راه هوس ها و گناه استفاده کردند ، شما نیز از بهره خود در این راه استفاده کردید همانگونه که آنها استفاده کردند . اعمال شان در دنیا و آخرت نابود شد و آنها زیانکارانند .

آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند به آنان نرسیده ، قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهای زیر و رو شده قوم لوط که پیامبران شان با دلایل روشن به سوی آنها آمدند ولی نپذیرفتند خداوند به آنها ستم نکرد امّا خودشان بر خویشتن ستم کردند .(61تا70)

(( صفات مومنان واقعی ))

مردان و زنان با ایمان ، ولی و یار و یاور یکدیگرند ، امر به معروف و نهی از منکر می کنند ، نماز را بر پا می دارند ، زکات را می پردازند ، خدا و رسولش را اطاعت می نمایند ، خداوند به زودی آنها را مورد رحمت خویش قرار می دهد . خداوند توانا و حکیم است .

خداوند به مردان و زنان با ایمان ، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختان آنها جاری هستند ، جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن های پاکیزه ای در بهشت های عدن نصیب آنها ساخته و رضا و خشنودی خدا از همه اینها برتر است و پیروزی بزرگ همین است .(71تا72)

(( توطئه خطرات منافقان ))

ای پیامبر ! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت گیر ، جایگاه شان جهنم است و چه بد سرانجامی دارند .

این منافقان به خدا سوگند می خورند که سخنان زننده و توطئه آمیز در غیاب پیامبر نگفته اند در حالیکه قطعاً سخنان کفر آمیز گفته اند و پس از اسلام کافر شده اند .

آنها تصمیم به کار خطرناکی گرفتند و قصد داشتند پیامبر را در مراجعت از جنگ تبوک در گردنه ای پرت نمایند امّا موفق نشدند . آنها فقط از این انتقام می گیرند که خداوند و رسولش مومنان را به فضل و کرم خود بی نیاز ساختند . با این حال اگر توبه کنند برای آنها بهتر است و اگر روی گردانند خداوند آنها را به مجازات دردناکی کیفر خواهد داد و در سراسر روی زمین نه ولی و نه یار و یاوری دارند .

(( منافقان پیمان شکن ))

از منافقان کسانی هستند که با خدا پیمان بسته اند که اگر خداوند ما را از فضل خود روزی کند قطعا ً صدقه خواهیم داد و از شاکران خواهیم بود . امّا هنگامی که از فضل خود به آنها بخشید بخل ورزیدند و سرپیچی کردند و روی گردان شدند .

این عمل ، روح نفاق را در دلهای شان تا روزی که خدا را ملاقات کنند بر قرار ساخت ، این بخاطر آن است کا از پیمان الهی تخلف کردند و دروغ گفتند . آیا نمی دانستند که خداوند اسرار و سخنان در گوشی آنها را می داند ، و خداوند از همه غیوب و پنهانی ها آگاه است .(73تا78)

(( کارشکنی منافقان ))

منافقان که از صدقات و کمکهای مومنان مطیع عیبجویی کرده و آنهایی را که دسترسی جز به مقدار ناچیز توانایی شان ندارند مسخره می نمایند ، خدا نیز آنها را مسخره می کند و کیفر استهزا کنندگان را به آنها می دهد و برای آنان عذاب دردناکی است .

ای پیامبر ! برای آنها چه استغفار کنی چه نکنی حتی اگر هفتاد بار هم استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمی آمرزد چرا که آنها خدا و پیامبرش را انکار کردند و خداوند جمعیت فاسقان را هدایت نمی کند .

منافقانی که از شرکت در جنگ تبوک سرپیچی کردند و از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند و به یکدیگر و به مومنان گفتند : در این گرما حرکت به سوی میدان نکنید ، به آنها بگو : آتش دوزخ از این گرمتر است اگر بفهمند . آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند ، این جزای کارهایی است که انجام می دادند .

هرگاه خداوند ، تو را به سوی گروهی از آنان بازگرداند و از تو اجازه خروج بسوی میدان جهاد بخواهند ، بگو : هیچگاه با من خروج نخواهید کرد و هرگز همراه من با دشمنی نخواهید جنگید ، چرا شما نخستین بار به کناره گیری راضی شدید ، اکنون نیز با متخلفان بمانید .

ای پیامبر ! بر هیچیک  از آنها که بمیرد نماز نخوان و بر کنار قبرش برای دعا و طلب آمرزش نایست چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند ، در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند .

مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب تو گردد این برای آنها نعمت نیست بلکه خدا می خواهد به وسیله آن ، آنها را در دنیا عذاب کند و در حالی که کافرند جانشان از کالبدشان بیرون رود .

هنگامی که سوره ای نازل گردد که به خدا ایمان بیاورید و همراه پیامبرش جهاد کنید کسانی از آنها که توانایی دارند از تو اجازه می خواهند و می گویند : بگذار ما با قاعدین و کسانی که از جهاد معاف هستند بوده باشیم .

آنها راضی شدند که با مخالفان باشند و بر دلهای شان مهر نهاده شده لذا نمی فهمند ولی پیامبر و آنها که با او ایمان آوردند با اموال و جانهای شان به جهاد پرداختند و همه نیکی ها برای آنهاست و آنها رستگارانند . خداوند برای آنها باغهایی از بهشت فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جاری است ، جاودانه در آن خواهند بود و این رستگاری و پیروزی بزرگی است .(79تا89)

گروهی از اعراب که واقعاً معذور بودند نزد تو آمدند که به آنها اجازه تخلّف از جهاد و شرکت نکردن در جنگ داده شود امّا آنها که به خدا و پیامبرش دروغ گفتند بدون هیچ عذری در خانه خود نشستند ، به زودی کسانی را که از آنها کافر شدند و معذور نبودند عذاب دردناکی خواهد رسید .

بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیله ای برای انفاق در راه جهاد ندارند ایرادی نیست که در میدان مبارزه شرکت نکنند هرگاه برای خدا و رسولش خیر خواهی کنند و از آنچه در توان دارند مضایقه ننمایند چه اینکه بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست ، و خداوند آمرزنده و مهربان است .

و نیز بر آنها که وقتی نزد تو آمدند که آنها را بر مرکبی برای جهاد سوار کنی و گفتی مرکبی که شما را بر آن سوار کنم ندارم از نزد تو بازگشتند در حالی که چشمان شان اشکبار بود مؤاخذه نیست ، چرا که چیزی که در راه خدا انفاق کنند ، نداشتند .

راه مؤاخذه تنها به روی کسانی باز است که از تو اجازه می خواهند در حالی که بی نیازند و امکانات کافی دارند آنها راضی شدند که با متخلفان بمانند و خداوند بر دلهای شان مهر نهاده لذا چیزی نمی دانند .(90تا93)

(( به عذر منافقان اعتنا نکنید ))

ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که به سوی آنها که از جهاد تخلّف کرده اند بازگردید از شما عذر خواهی می کنند ، بگو : عذر خواهی مکنید ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد ، چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته ، و خدا و رسولش اعمال شما را می بینند ، سپس به سوی کسی که از پنهان و آشکار آگاه است باز میگردید و او شما را به آنچه انجام می دادید آگاه می کند . و جزا می دهد .

هنگامی که به سوی آنان بازگردید برای شما سوگند یاد می کنند و از شما می خواهند که از آنان اعراض کرده و عفوشان کنید . شما از آنها اعراض کرده و عفوشان کنید . شما از آنها اعراض و دوری کنید و دیگر به آنان اعتماد نکنید چرا که آنها پلیدند و به کیفر اعمالی که انجام می دادند جایگاه شان دوزخ است .

آنها با سوگند از شما می خواهند که از ایشان راضی شده و آنها را ببخشند اگر شما هم از آنها راضی شوید خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد .(94تا96)

(( بادیه نشینان بی ایمان ))

عربهای بادیه نشین کفر و نفاق شان شدیدتر است و به جهل از حدود و مرزهای آنچه خدا بر پیامبرش نازل کرده سزاوارترند و خداوند دانا و حکیم است . گروهی از این اعراب بادیه نشین چیزی را که در راه خدا انفاق می کنند غرامت محسوب می دارند و انتظار حوادث دردناکی را برای شما می کشند . حوادث دردناک برای آنهاست و خداوند شنوا و داناست گروه دیگری از عربهای بادیه نشین به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و آنچه را انفاق می کنند مایه تقرّب نزد خدا و دعاهای پیامبر می دانند . آگاه باشید اینها مایه تقرب آنهاست خداوند به زودی آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت که خداوند آمرزنده و مهربان است .(97تا99)

(( پیشگامان نخستین ))

پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و آنها که به نیکی از آنها پیروی کردند خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از خدا خشنود شدند ، و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جریان دارد ، جاودانه در آن خواهند ماند و این پیروزی بزرگی است .(100)

(( منافقان ناشناس ))

و از میان اعراب بادیه نشینی که اطراف شما هستند جمعی از منافقان هستند و از اهل خود مدینه نیز گروهی سخت به نفاق پای بندند که آنها را نمی شناسی و ما آنها را می شناسیم . به زودی آنها را دوباره مجازات می کنیم ، سپس به سوی مجازات بزرگی در قیامت فرستاده می شوند .(101)

(( توبه کنندگان ))

گروهی دیگر از مسلمانان به گناهان خود اعتراف کردند و اعمال صالح و ناصالحی را به هم آمیختند امید می رود که خداوند توبه آنان را بپذیرد خداوند غفور و رحیم است .(102)

(( پرداخت زکات ))

ای پیامبر ! از اموال آنها صدقه ای بگیر تا به وسیله آن آنها را پاک سازی و پرورش دهی و به هنگام زکات گرفتن به آنها دعا کن که دعای تو مایه آرامش آنها است و خداوند شنوا و داناست .

آیا نمی دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد و صدقات را می گیرد و خداوند توبه پذیر و مهربان است . بگو : عمل کنید ، خداوند و فرستاده او و مومنان اعمال شما را می بینند و به زودی به سوی کسی باز می گردید که پنهان و آشکار را می داند و شما را به آنچه عمل کردید خبر می دهد .(103تا105)

(( گروه بلاتکلیف ))

گروهی دیگر از مسلمانان که توبه نموده اند واگذار به فرمان خدا شده اند یا آنها را مجازات کند و یا توبه آنها را می پذیرد همانطور که شایسته باشند و خداوند دانا و حکیم است .(106)

(( مسجد ضرار ))

گروه دیگری از منافقان ، کسانی هستند که مسجدی برای زیان به مسلمانان و تقویت کفر و تفرقه میان مومنان و کمینگاه برای کسی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود ساختند . آنها سوگند یاد میکنند که نظری جز نیکی و خدمت نداشته ایم ، امّا خداوند گواهی می دهد که آنها دروغ گو هستند .

ای پیامبر ! هرگز در آن ، قیام و عبادت مکن ، آن مسجدی که روز نخست بر پایه تقوی بنا شده شایسته تر است که در آن قیام و عبادت کنی ، در آن مردانی هستند که دوست می دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزه گان را دوست دارد .

آیا کسی که شالوده آن را بر پایه پرهیز از خدا و خشنودی او بنا کرده بهتر است یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرو می ریزد ، و خداوند گروه ستمگر را هدایت نمی کند .

امّا این بنایی را که آنها کردند همواره به صورت یک وسیله شک و تردید در دلهای آنها باقی می ماند مگر اینکه دلهای شان پاره پاره شود و بمیرند و گرنه از دل آنها بیرون نمی رود و خداوند دانا و حکیم است .(107تا110)

(( تجارتی بی مانند ))

خداوند ، از مومنان جانها و اموال شان را خریداری می کند که در برابرش بهشت برای آنها باشد به این گونه که در راه خدا پیکار می کنند می کشند و کشته می شوند . این وعده حقی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است . اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی برای شماست .

مومنان کسانی هستند که توبه کنندگانند ، عبادت کارانند ، سپاس گویانند ، سیاحت کنندگانند ، رکوع کنندگان و سجده کنندگانند و آمران به خوبی و نهی کنندگان از بدی و حافظان حدود و مرزهای الهی هستند و به چنین مومنانی بشارت ده .(111تا112)

(( استغفار برای مشرکان جایز نیست ))

برای پیامبر و مومنان شایسته نبود که برای مشرکان از خداوند طلب آمرزش کنند هر چند از نزدیکان شان باشند ، پس از آنکه برای آنها روشن شد که این گروه در دوزخ جای دارند .

و استغفار ابراهیم برای پدرش فقط برای وعده ای بود که به او داده بود تا وی را به سوی ایمان جذب کند . امّا هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست چرا که ابراهیم مهربان و بردبار بود .(113تا114)

(( مجازات بعد از بیان احکام ))

چنان نبوده که خداوند قومی را پس از هدایت و ایمان مجازات کند مگر آنکه آنچه را که باید از آن بپرهیزند برای آنان بیان نماید و آنها مخالفت کنند زیرا خداوند به هر چیزی داناست . حکومت آسمانها و زمین برای اوست او زنده می کند و می میراند و جز خدا ولی و یاوری ندارید .(115تا116)

(( الطاف بی حد خداوند ))

خداوند ، رحمت خود را شامل حال پیامبر ، و همچنین مهاجران و انصار که در زمان عسرت و شدت در جنگ تبوک از او پیروی کردند ، نمود پس از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حق منحرف شود و از میدان جنگ باز گردند سپس خدا توبه آنها را پذیرفت که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است .

همچنین آن سه نفر را که در مدینه بازماندند و از شرکت در تبوک خودداری کردند و مسلمانان با آنان ، قطع رابطه کردند تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد و حتی جایی در وجود خویش برای خود نمی یافتند و دانستند که پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست در آن هنگام خدا آنان را مشمول رحمت خود ساخت و خداوند توبه آنها را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است .

ای کسانیکه ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و با صادقان باشید .(117تا119)

(( پاداش نیکوکاران ضایع نمی شود ))

اهل مدینه و بادیه نشینانی که اطراف آنها هستند سزاوار نیست که از رسول خدا تخلّف جویند و یا برای حفظ جان خویش از جان او چشم بپوشند . برای اینکه هیچ تشنگی به آنها نمی رسد و هیچ خستگی را تحمل نمی کنند و هیچ گرسنگی در راه خدا متحمل نمی شوند و هیچ گامی که موجب خشم کافران شود بر نمی دارند و ضربه ای از دشمن نمی خورند مگر اینکه به واسطه آن ، عمل صالحی برای آنها نوشته می شود ، زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند .

آنان هیچ مال کوچک یا بزرگی را در این راه انفاق نمی کنند و هیچ سرزمینی را به سوی میدان جهاد و یا در بازگشت نمی پیمایند مگر اینکه برای آنها نوشته می شود ، تا خداوند آن را به عنوان بهترین اعمال شان پاداش دهد .(120تا121)

(( آموزش احکام الهی ))

ای کسانی که ایمان آورده اید ، شایسته نیست مومنان همگی به سوی میدان جهاد کوچ کنند چرا از هر گروهی طایفه ای از آنان کوچ نمی کند و طایفه ای بماند تا در دین و معارف و احکام اسلام آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت قوم خود آنها را انذار نمایند تا از مخالفت فرمان پروردگار بترسند و خودداری کنند .(122)

(( از دشمنان نزدیکتر غافل نباشید ))

ای کسانی که ایمان آورده اید با کافرانی که به شما نزدیکترند پیکار کنید و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند و آنها باید در شما خشونت احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزکاران است .(123)

(( تاثیر آیات بر دلها ))

ای پیامبر ! هنگامی که سوره ای نازل می شود بعضی از منافقان می گویند : این سوره ایمان کدامیک از شما را افزون ساخت ؟ بگو : به ایمان کسانی که ایمان آورده اند افزوده شد و آنها به خاطر این فضل و موهبت الهی خوشحال و مسرورند . امّا آنها که در دلهای شان بیماری است ، پلیدی بر پلیدی شان افزود و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند .

آیا آنها نمی بینند که در هر سال یک یا دو بار آزمایش می شوند ؟ چرا توبه نمی کنند و متذکر هم نمی شوند . هنگامی که سوره ای نازل می شود بعضی از آنان به یکدیگر نگاه می کنند می گویند : آیا کسی شما را می بیند و اگر از مجلس و حضور پیامبر بیرون رویم متوجه ما نمی شوند ؟ سپس منصرف می شوند و بیرون می روند . خداوند دلهای شان را از حق منصرف ساخته چرا که آنها گروهی هستند که نمی فهمند و بی دانش هستند. (124تا127)