بنام خداوند بخشنده مهربان
پاک و منزه است خدائى که بندهاش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصى که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد و از آنجا به آسمان بردیم تا آیات خود را به او نشان دهیم همانا خدا شنوا و بیناست.(1)
«دو انحراف در قوم بنى اسرائیل»
ما به موسى کتاب آسمانى دادیم و آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل قرار دادیم و به آنها گفتیم: غیر ما را تکیهگاه خود قرار ندهید اى فرزندان کسانى که با نوح در کشتى سوار کردیم، او بنده شکرگزارى بود.
و ما به بنى اسرائیل در کتاب تورات اعلام نمودیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد و برترىجویى بزرگى خواهید نمود.
هنگامى که نخستین وعده فرا رسد مردانى پیکار جو را بر شما مىفرستیم که نه تنها شما را در هم بکوبد بلکه براى بدست آوردن مجرمان خانهها را جستجو مىکند و این وعدهاى است قطعى.
سپس شما را بر آنها چیره مىکنیم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر از دشمن قرار مىدهیم.
اگر نیکى کنید به خودتان نیکى مىکنید و اگر بدى کنید باز هم به خود مىکنید و هنگامى که وعده دوم فرارسد آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر مىشود و داخل مسجد اقصى مىشوند همانگونه که در دفعه اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود مىگیرند درهم مىکوبند.
امید است پروردگارتان به شما رحم کند، هرگاه از گناه برگردید و توبه کنید ما نیز بر مىگردیم و توبه شما را مىپذیریم اما اگر به نافرمانى ادامه دهید، جهنم را زندان سخت براى کافران قرار دادهایم. (2تا8)
این قرآن، به راهى هدایت مىکند که مستقیمترین راههاست و به مؤمنانى که عمل صالح انجام مىدهند بشارت مىدهد که براى آنها پاداش بزرگى است. و اینکه آنها که به قیامت ایمان نمىآورند بر ایشان عذاب دردناکى را آماده ساختهایم و انسان بر اثر شتابزدگى آنگونه که نیکیها را مىطلبد بدیها را نیز طلب مىکند چون انسان همواره عجول است. (9تا11)
ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود قرار دادیم سپس نشانه شب را محو کرده و نشان روز را روشنى بخش ساختیم تا فضل پروردگار را در پرتو آن بطلبید و به تلاش در زندگى برخیزید و عدد سالها و حساب آنها را بدانید و ما هر چیزى را بطور مشخص و آشکار بیان کردیم. (12)
ما مقدرات و نتیجه اعمال نیک و بد هر انسانى را طوق گردن او قرار مىدهیم تا ملازم و قرین همیشگى او باشد و در روز قیامت، کتابى براى او بیرون مىآوریم که آن را در برابر خود گشوده مىبیند. این همان نامه اعمال اوست، به او مىگوئیم این کتاب را بخوان، کافى است که امروز خود حسابگر خود باشى.
هر کس هدایت شود براى خود هدایت یافته و آن کس که گمراه گردد به زیان خود گمراه شده است و ضررش متوجه خود اوست، البته هیچکس بار گناه دیگرى را بدوش نمىکشد (مگر اینکه در انجام اعمال دیگران سهمى داشته باشد) و ما هرگز شخص و یا قومى را مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه در میانشان پیامبرى را مبعوث مىکنیم تا احکام الهى را بر ایشان بیان کند. (13تا15)
هنگامى که بخواهیم شهر و دیارى را بخاطر گناهانشان هلاک کنیم به مترفین و ثروتمندان و همه متنفّذانى که در غفلت و بىخبرى هستند و به دستورات ما اعتنایى ندارند فرصت مىدهیم تا بر گناه و انحراف خود آن قدر بیفزایند که مستوجب و مستحق مجازات شوند آنگاه آنها و کسانى را که نسبت به اعمال آنان بىتفاوت بودند را شدیدا درهم مىکوبیم.
اى پیامبر، چه بسیار مردمى که در قرون بعد از نوح زندگى مىکردند و بر اساس همین سنّت آنها را هلاک کردیم و کافى است که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاه و نسبت بر آنان بیناست. (16تا17)
هر کس که تنها زندگى زودگذر دنیاى مادى را مىطلبد آن مقدار از آن را که بخواهیم و اراده کنیم به او مىدهیم، سپس دوزخ را براى او آماده خواهیم ساخت که در آتش سوزانش مىسوزد در حالى که مذموم و رانده درگاه خدا است.
و آن کس که سراى آخرت را بطلبد و سعى و کوشش خود را براى آن انجام دهد، در حالى که ایمان داشته باشد سعى و تلاشش از سوى خدا پاداش داده خواهد شد.
اى رسول ما، هر یک از این دو گروه را از عطاى پروردگارت بهره و کمک مىدهیم و عطاى پروردگارت هرگز از کسى منع نشده است.
ببین چگونه بعضى را در زندگى دنیا بخاطر کوششان بر بعضى دیگر برترى بخشیدهایم، درجات آخرت و برتریهایش از این هم بیشتر است.(18تا21)
با «اللّه» معبود دیگرى قرار مده که مذموم و بىیار و یاور خواهى شد.
پروردگارت فرمان داده جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید، هرگاه یکى از آنها یا هر دو آنها نزد تو به سن پیرى برسند کمترین اهانتى به آنها روامدار، و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آنها بگو.
بالهاى تواضع خویش را در برابرشان از محبت و لطف فرو آر و بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند مشمول رحمتشان قرار ده.
بدانید که پروردگار شما از درون دلهاى شما آگاه است و هرگاه صالح باشید و گناهان گذشته را جبران کنید و توبه نمائید او توبه کنندگان را مىبخشد. (22تا25)
اى پیامبر، حق نزدیکان و همچنین مستمند و وامانده در راه را بپرداز و هرگز اسراف و تبذیر مکن.
چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند و شیطان کفران نعمتهاى پروردگارش را کرد. و هرگاه بخاطر تنگى معیشت قادر به کمک کردن به آن مستمندان نبودى و بخاطر انتظار گشایش و رحمت از سوى پروردگارت از آنها دورى نمودى با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنان سخن بگو.
در انفاق کردن، نه بخل بورز که گوئى دستت را به گردنت بستهاند و نه آنچنان بخشش کن که چیزى براى روز تنگى و سختى باقى نماند چون آن وقت تهىدست بنشینى و خود را ملامت کنى.
پروردگارت، روزى را براى هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ مىدارد، او نسبت به بندگانش آگاه و بینا است.
«شش حکم مهم الهى»
اى کسانى که ایمان آوردهاید، فرزندان خود را بخاطر ترس از فقر به قتل نرسانید ما هم شما و هم آنها را روزى مىدهیم، بطور قطع قتل آنها گناه بزرگى است.
به زنا نزدیک نشوید که کاریست بسیار زشت و راهیست بسیار ناپسند و کسى که خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق به قتل نرسانید و آن کسى که مظلوم کشته شده براى ولیّش سلطه و حق قصاص قرار دادیم اما در قتل و قصاص نباید اسراف کند چرا که مورد حمایت خداوند خواهد بود.
به مال یتیم جز به طریق نیکو نزدیک نشوید تا به سر حد بلوغ رسد و بتواند از اموال خود نگهدارى کند و به عهد خود وفا کنید که از عهد و پیمانهاى شما سؤال کرده خواهد شد و به هنگامى که پیمانه مىکنید حق پیمانه را ادا نمائید و با ترازو درست وزن کنید این براى شما بهتر و عاقبتش نیکوتر است. (31تا35)
« مواعظ»
اى رسول ما، از آنچه نمیدانى و آگاهى ندارى پیروى مکن چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند، روى زمین با تکبر راه مرو، زیرا نمىتوانى زمین را با قدرت پاهاى خود بشکافى و یا طول قامتت را به اندازه کوهها برسانى و با این کار خود را برتر بدانى همه اینها گناهش نزد پروردگار تو منفور است.
این احکام از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى فرستاده و هرگز معبودى با اللّه قرار مده که تو را به جهنم مىفرستد در حالى که مورد سرزنش خواهى بود و رانده شده درگاه خدا خواهى شد.
اى پیامبر، به مشرکان بگو: آیا خداوند پسران را مخصوص شما قرار داد و خودش دخترانى از فرشتگان انتخاب کرد؟ شما سخن بزرگ و بسیار زشتى را بر زبان مىآورید.
ما در این قرآن انواع بیانات مؤثر را آوردیم تا متذکر شوند ولى گروهى از کوردلان آنها جز بر نفرتشان نمىافزاید.
بگو: اگر آنچنانکه آنها مىپندارند با خدا، خدایان دیگرى وجود داشت آنها تلاش مىکردند تا راهى به سوى خداوند صاحب عرش پیدا کنند.
او پاک و برتر است از آنچه مىگویند، آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند همه تسبیحگوى اویند، و هر موجودى تسبیح و حمد او مىگوید ولى شما تسبیح آنها را نمىفهمید، خداوند حلیم و بردبار است. (36تا44)
«آنهایى که به آخرت ایمان ندارند»
اى رسول ما، هنگامى که قرآن مىخوانى میان تو و آنها که ایمان به آخرت ندارند و تو را هنگام تلاوت قرآن مسخره مىکنند حجاب ناپیدایى قرار میدهیم و بر دلهاى آنها پوششهایى تا آن را نفهمند و در گوشهایشان سنگینى قرار مىدهیم تا چیزى را درک نکنند و هنگامى که پروردگارت را در قرآن به یگانگى یاد مىکنى از تو پشت مىکنند و روى بر مىگردانند.
ما مىدانیم آنان به چه منظورى به سخنان تو گوش فرا مىدهند آنها براى اخلال کردن و تهمت زدن بتو نزدت مىآیند و هنگامى که این ستمگران با هم نجوا مىکنند مىگویند شما از انسانى که سحر شده است پیروى مىکنید.
ببین چگونه براى تو مثل مىزنند و از همین رو گمراه شدند و قدرت پیدا کردن راه حق را ندارند.
مشرکان گفتند: آیا هنگامى که ما استخوانهاى پوسیده و پراکندهاى شدیم دگربار آفرینش تازهاى خواهیم یافت؟
بگو: شما سنگ و یا آهن و یا مخلوقى که در نظر شما از این هم سختتر است و از حیات و زندگى دورتر، باز خداوند قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند. آنها بزودى مىگویند چه کسى ما را باز مىگرداند؟ بگو: همان کسى که روز نخست شما را آفرید، آنها سر خود را از روى تعجب و انکار به سوى تو خم مىکنند و مىگویند: در چه زمانى خواهد بود بگو: شاید نزدیک باشد.
همان روز که شما را از قبرهایتان فرا مىخواند شما هم اجابت مىکنید، در حالى که حمد او مىگوئید و تصور مىکنید تنها مدت کوتاهى در جهان برزخ درنگ کردهاید. (46تا52)
«با همه مخالفان برخوردى منطقى کنید»
اى رسول ما، به بندگانم بگو: با یکدیگر به بهترین وجه سخن بگوئید چرا که شیطان بوسیله سخنان زشت میان آنها فتنه و فساد مىکند، همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است.
پروردگار شما از نیات و اعمالتان آگاهتر است و اگر بخواهد شما را مورد رحمت قرار مىدهد و یا مجازات مىنماید و ما تو را وکیل بر آنها نساختهایم ملزم باشى آنها اجبارا ایمان بیاورند.
پروردگار تو از حال همه کسانى که در آسمانها و زمین هستند آگاهتر است و ما بعضى از پیامبران را بر بعضى دیگر برترى دادیم و به داود نیز زبور را بخشیدیم که در آن مناجات و اندرز و خبر از حکومت صالحان و نیکان است.
بگو: کسانى را که غیر از خدا معبود خود مىپندارید بخوانید، آنها نمىتوانند مشکلى را از شما برطرف سازند و نه تغییرى در آن ایجاد کنند.
آنها افرادى هستند که خودشان وسیله براى تقرب به پروردگارشان مىطلبند و وسیلهاى هر چه نزدیکتر، و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او مىترسند و از اینکه معبود دیگران واقع شوند بیزارند و همه از عذاب پروردگارت وحشت دارند. (53تا57)
«بهانهجوئىهاى مشرکین و کافران»
هر شهر و آبادى را پیش از روز قیامت هلاک مىکنیم یا اگر گناهکارند به عذاب شدیدى گرفتارشان خواهیم ساخت، این در کتاب الهى و لوح محفوظ ثبت است.
هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات در خواستى بهانهجویان را بفرستیم جز اینکه پیشینیان که همین گونه در خواستها را داشتند و با ایشان هماهنگ بودند آنها را تکذیب کردند از جمله ما به قوم ثمود ناقه دادیم معجزاتى که روشنگر بود، اما آنها بر آن ستم کردند و ناقه را به هلاکت رساندند.
ما معجزات را فقط براى تخویف و اتمام حجت مىفرستیم.
اى پیامبر، بیاد آور زمانى را که به تو گفتیم پروردگارت به مردم احاطه کامل دارد و از وضعشان کاملا آگاه است ما آن رؤیایى را که به تو نشان دادیم و شجره ملعونه تنها براى آزمایش مردم بود و ما آنها را تخویف و انذار مىکنیم اما جز بر طغیانشان افزوده نمىشود. (58تا60)
به یاد بیاور زمانى را که به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید، آنها همگى سجده کردند جز ابلیس که گفت: آیا براى کسى سجده کنم که او را از خاک آفریدهاى؟ پس از آن اظهار داشت اگر تا روز قیامت مرا زنده بگذارى، این کسى را که بر من ترجیح دادهاى همه فرزندانش را جز عده کمى گمراه و ریشه کن خواهم ساخت.
خداوند به او فرمود، برو، هر فردى از آنان که از تو تبعیت کند جهنم کیفر آنهاست که کیفرى است فراوان، هر کدام از آنها را که مىتوانى با صداى خودت تحریک کن و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى و آنها را با وعدههایت سرگرم کن. ولى شیطان جز فریب و دروغ وعدهاى نمىدهد.
بدان تو هرگز بر بندگان من سلطه پیدا نخواهى کرد و آنها هیچگاه به دام تو گرفتار نخواهند شد همین قدر کافى است پروردگارت حافظ آنها باشد.(61تا65)
پروردگارتان کسى است که کشتى را در دریا براى شما بحرکت در مىآورد تا از نعمت او بهرهمند شوید، او نسبت به شما مهربان است. و هنگامى که در دریا ناراحتى به شما برسد همه کس جز او فراموش خواهید کرد، اما هنگامى که شما را به خشکى نجات دهد روى مىگردانید، و انسان کفران کننده است.
آیا از این ایمن هستید که در خشکى با یک زلزله شدید شما را در زمین فرو ببرد یا طوفانى از سنگریزه بر شما بفرستد و در آن مدفونتان کند سپس حافظ و یاورى براى خود نیابید؟ یا اینکه ایمن هستید که بار دیگر شما را به دریا باز گرداند و تندباد کوبندهاى بر شما بفرستد و شما را بخاطر کفرتان غرق کند، و آنگاه کسى را از قهر ما دادخواه و فریادرس نیابید.
ما بنى آدم را گرامى داشتیم و آنها را در خشکى و دریا بر مرکبهاى راهوار حمل کردیم و از انواع روزیهاى پاکیزه به آنها روزى دادیم و بر بسیارى از مخلوقات خود برترى بخشیدیم.
به یاد آورید روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان مىخوانیم، آنها که نامه عملشان به دست راستشان است آن را با شادى و سرور مىخوانند و سر سوزنى به آنها ظلم و ستم نمىشود اما آنها که در این جهان از دیدن چهره حق نابینا بودند در آنجا نیز نابینا هستند. (66تا72)
اى رسول ما، نزدیک بود مشرکان با وسوسههاى خود و با استفاده از روح صلح طلبانه تو، تو را از هر چه وحى کردهایم فریفته و منصرف سازند تا غیر آن را به ما نسبت دهى تا از مخالفت آنها با اسلام کاسته شود و در آن صورت آنان تو را دوست خود انتخاب کنند.
اگر ما تو را ثابت قدم نمىساختیم و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودى نزدیک بود کمى به آنها تمایل کنى و بخاطر کم شدن مخالفت آنها، در مورد بعضى از دستورات ما اغماض نمایى.
اگر چنین مىکردى، ما دو برابر مجازات مشرکان در حیات دنیا و دو برابر مجازات آنها را بعد از مرگ به تو مىچشاندیم، سپس در برابر ما یاورى نمىیافتى
نزدیک بود آنها تو را از شهر مکه با نیرنگ و توطئه بیرون کنند، هر گاه چنین مىکردند گرفتار مجازات سخت الهى مىشدند و بعد از تو جز مدت کمى باقى نمىماندند.
این سنت ما در پیامبرانى است که پیش از تو فرستادیم و هرگز براى سنت ما تغییر و دگرگونى نخواهى یافت(73تا77)
اى پیامبر، نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکى شب بپادار و نماز صبح را نیز بجاى آر که آن، به حقیقت هم مشهود ملائکه شب است و هم ملائکه روز، پاسى از شب را از خواب برخیز و قرآن و نماز بخوان این یک وظیفه اضافى و واجب براى توست تا پروردگارت تو را به مقامى در خور ستایش برانگیزد و بگو پروردگارا مرا در هر کار، صادقانه وارد و خارج نما و از سوى خود سلطان و یاورى براى من قرار ده.
و بگو حق فرا رسید و باطل مضمحل و نابود شد و قطعا باطل نابود شدنى است. (78تا81)
و ما آنچه از قرآن نازل مىکنیم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ایمان است، لاکن کافران را بجز زیان چیزى نخواهد افزود. (82)
«هر کس بر فطرت خود عمل مىکند»
هنگامى که به انسان نعمت مىبخشیم از حق روى مىگرداند و متکبرانه دور مىشود و هنگامى که کمترین بدى به او مىرسد از همه چیز مأیوس مىگردد.
بگو: هر کس بر اساس روش و خلق و خوى خود عمل مىکند و پروردگار شما آنها را که راهشان نیکوتر است بهتر مىشناسد. (83تا84)
اى رسول ما، از تو درباره روح سؤال مىکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکى از دانش به شما داده نشده است. (85)
«آنچه دارى از ما است»
اى پیامبر، اگر بخواهیم، آنچه را بر تو وحى مىفرستیم از تو مىگیریم آنگاه کسى را نمىیابى که از تو دفاع کند. مگر رحمت پروردگارت شامل حالت گردد که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است. (86تا87)
«نمىتوانید مانند قرآن را بیاورید»
اى رسول ما بگو: اگر تمام انسانها و پریان جمع شوند تا همانند این قرآن را بیاورند هرگز نخواهند آورد هر چند یکدیگر را در این کار کمک کنند.
ما در این قرآن، براى مردم از هر چیز، نمونهاى آوردیم و همه معارف در آن جمع است اما اکثر مردم در برابر آن جز انکار حق کارى ندارند.(88تا89)
«من هم بشرى مانند شما هستم»
اى پیامبر: به تو گفتند که ما هرگز به تو ایمان نمىآوریم مگر اینکه چشمهاى از این سرزمین خشک و سوزان براى ما خارج سازى و یا باغى از نخل و انگور در اختیار تو باشد و نهرها در لابلاى آن به جریان اندازى. یا قطعات سنگهاى آسمان را آن چنان که مىپندارى بر سر ما فرود آرى یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاورى یا خانهاى پر نقش و نگار از طلا داشته باشى و یا به آسمان بالا روى حتى به آسمان رفتنت نیز ایمان نمىآوریم مگر آنکه نامهاى بر ما نازل کنى که آن را بخوانیم. بگو: منزه است پروردگارم از این سخنان بىارزش مگر من جز بشرى هستم که از طرف خداوند فرستاده شدهام؟ تنها چیزى که مانع شد مردم بعد از آمدن هدایت ایمان بیاورند این بود که از روى نادانى و بىخبرى گفتند: آیا خداوند بشرى را به عنوان رسول فرستاده است؟ بگو: حتى اگر در روى زمین فرشتگانى زندگى مىکردند و با آرامش گام بر مىداشتند ما نیز از آسمان فرشتهاى را به عنوان رسول براى آنها مىفرستادیم چرا که رهبر هر گروهى باید از جنس خود آنان باشد.
بگو: براى اثبات رسالت من همین کافى است که خدا میان من و شما گواه است چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بینا است.
هر کس را خدا هدایت کند هدایت یافته واقعى اوست و هر کس را او به خاطر اعمالش گمراه سازد هدایت کنندگان و سرپرستانى جز خدا براى او نخواهى یافت و روز قیامت آنها را بر صورتهایشان محشور مىکنیم و قادر به راه رفتن و حرکت بوسیله پاهاى خود نیستند و همچون خزندگان مىخزند و در حالى که نابینا و گنگ و کرند جایگاهشان دوزخ است و هر زمان آتش آن فرو نشیند شعله تازهاى بر آنها مىافزائیم.
این کیفر آنهاست بخاطر اینکه به آیات ما کافر شدند و گفتند آیا هنگامى که ما استخوانهاى پوسیده و خاکهاى پراکنده مىشویم آیا بار دیگر آفرینش تازهاى خواهیم یافت؟ آیا ندیدند خدایى که آسمانها و زمین را آفرید قادر است مثل آنها را بیافریند و به زندگى جدیدشان بازگرداند و براى آنها سرآمدى قطعى قرار داد اما ظالمان جز کفر و انکار را پذیرا نیستند.
بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید بخاطر تنگ نظرى امساک مىکردید مبادا انفاق مایه تنگدستى شما شود و انسان سختگیر است.(90تا100)
«فرعون در برابر معجزه نیز تسلیم نشد»
ما به موسى، نه معجزه روشن دادیم، اى پیامبر درباره این موضوع از بنى اسرائیل بپرس آن زمان که این معجزات به کمک آنها آمد و فرعون به موسى گفت: گمان مىکنم تو دیوانه و یا ساحرى.
موسى گفت: تو که مىدانى این آیات را جز پروردگار آسمانها و زمین براى روشنى دلها نفرستاده و من گمان مىکنم اى فرعون تو نابود خواهى شد.
فرعون تصمیم گرفت همه آنها را از آن سرزمین ریشه کن کند ولى ما او و تمام کسانى را که با او بودند غرق کردیم.
و بعد از آن به بنى اسرائیل گفتیم در این سرزمین مصر و شام ساکن شوید، اما هنگامى که وعده آخرت فرارسد همه شما را دسته جمعى به آن دادگاه عدل مىآوریم. (100تا104)
«عاشقان حق و حقیقت»
اى پیامبر، ما قرآن را به حق نازل کردیم، قطعا به حق نازل شده، و تو را جز براى بشارت و بیم دادن نفرستادیم.
ما قرآن را بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم مىباشد، تا آن را تدریجا و با آرامش بر مردم بخوانى و جذب دلها شود و بطور قطع این قرآن را ما نازل کردیم.
بگو شما چه ایمان بیاورید و چه نیاورید آنها که پیش از این علم و دانش به آنها داده شده هنگامى که این آیات بر آنها خوانده مىشود به خاک مىافتند و سجده مىکنند.
و مىگویند: منزه است پروردگار ما که وعدههایش قطعا انجام شدنى است.
آنها بىاختیار به زمین مىافتند و سجده مىکنند و اشک مىریزند و هر زمان خشوعشان افزونتر مىشود. (سجده واجب) (105تا109)
اى پیامبر، بگو: (اللّه) را بخوانید یا (رحمن) را هر کدام از آن دو را که بخوانید ذات پاکش یکى است و براى او نامهاى نیک است و هنگام نماز خواندن نه صدایت را زیاد بلند کن و نه آهسته بلکه در این میان، راهى معتدل را انتخاب کن.
و بگو: ستایش براى خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده و نه شریکى در حکومت دارد و نه ولى و حامى. چون نه ضعیف است و نه ذلیل و او را بسیار بزرگ بشمر. (110تا111)