درباره پیامبر و خاندان او

 از خطبه ‏هاى دیگر (آن حضرت علیه السّلام) است (اشاره به کشته شدن خود و آمدن حضرت صاحب الزّمان «عجّل اللّه فرجه» که از جمله اخبار غیبیّه مى ‏باشد) سپاس خداوندى را سزا است که فضل و احسانش را در خلائق پراکنده و همه را مشمول جود و بخشش خود قرار داده، بآنچه از او برسد (تندرستى، بیمارى، خوشى و رنج) سپاسگزاریم، و براى انجام اوامرش (واجبات و مستحبّات) از او یارى مى ‏طلبیم، و گواهى مى‏دهیم که جز او خدائى (سزاوار پرستش) نیست، و محمّد (صلّى اللّه علیه و آله) بنده و فرستاده او است، او را فرستاده تا امر و فرمانش را آشکار نموده (بیان فرموده) و بیاد او گویا باشد (خدا را بشناساند) پس تبلیغ رسالت کرد (احکام الهىّ را رساند) با امانت و درستکارى، و از دنیا رفت ارشاد کننده، و میان ما بیرق و نشانه حقّ (راهنمایان به خداوند، قرآن کریم و ائمّه اطهار علیهم السّلام) را باقى گذاشت، کسی که از آن بیرق جلو رفت (به احکام او چیزى افزوده یا کم کرد، از دین) خارج شد، و کسیکه مخالفت کرده پیروى ننمود (بدستور آن حضرت اعتنائى نکرد) هلاک گردید، و کسیکه با آن همراه بود بحقّ پیوست (سعادتمند شد) نگاه‏دارنده آن بیرق با تأنّى و درنگ سخن مى‏ گوید و بانجام امرى دیر قیام مى ‏نماید (زیرا خردمند در هر کارى اندیشه کند و با مصلحت سخنى گفته یا قدم بردارد، و) چون قیام نماید (پس از اندیشه مصلحت در قیام بیند) با شتاب است (زود انجام دهد) پس آنگاه که (بخلافت ظاهرى منصوب شد و با یاغیها بزد و خورد پرداخت) شما گردنهاى خود را زیر فرمان او قرار دادید، و به انگشتهاى خویش باو اشاره کردید (وقتى که لشگر مى ‏آراید و حضرت امام حسن علیه السّلام را بسر کردگى ده هزار نفر و ابو ایّوب انصارى را سر کرده ده هزار نفر و همچنین براى هر دسته سر کرده‏اى تعیین مى ‏فرماید تا یک صد هزار شمشیر گرد آورده تصمیم رفتن بشام و جنگ با معاویه مى ‏نماید) مرگ او را دریابد (ابن ملجم ملعون شمشیر بفرق مبارکش مى‏زند) و بآن سبب از دنیا رحلت مى‏نماید، پس بعد از (کشته شدن) او مدّتى که خواست خداوند است (زمان سلطنت بنى امیّه و بنى عبّاس و بعد از آنها) درنگ خواهید نمود (به بدبختى و بیچارگى و پراکندگى گرفتار باشید) تا اینکه خداوند آشکار گرداند کسى‏ صاحب الزّمان عجّل اللّه فرجه) را که شما را گرد آورد و از پراکندگى برهاند، پس (براى انتظام همه امور) بامام حاضر که بدنیا اقبال نکند (زمام کارها بدست نگرفته در خانه نشیند) طمع نداشته باشید (زیرا خدا چنین مصلحت دانسته) و از امام زمان که غائب است نا امید نگردید، زیرا ممکن است یکى از دو پاى او (سلطنت ظاهرى) از جاى در رفته بلغزد و پاى دیگرش (سلطنت باطنى) بر جاى ماند، و (روزى بیاید که) هر دو پایش (سلطنت ظاهرى و باطنى) بر گردد (آشکار شده) تا ثابت و استوار باشد (امور دین و دنیا بوجود او منظّم شود). آگاه باشید مثل آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله (ائمّه علیهم السّلام) مانند ستارگان آسمان است که هر زمان ستاره‏اى ناپدید شد ستاره‏اى آشکار مى‏ گردد (چون یکى از ایشان دنیا را بدرود گوید دیگرى بجاى او بنشیند، و هیچ گاه زمین از وجود آنها خالى نماند) پس چنان است که نعمتهاى خداوند در شما کامل گشته و آنچه آرزو دارید بشما ارائه داده است (بطور قطع آن حضرت را خواهید دریافت و به آرزوى خود که دیدن زمان دولت حقّه است مى ‏رسید)