سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى که عبد الله بن عباس را، پیش از شروع جنگ جمل ، نزد زبیر فرستاد تا او را به اطاعت خویش ‍ بازگرداند:  
طلحه را ملاقات مکن . که اگر به دیدارش روى او را چون گاوى خواهى یافت که شاخها آخته است . او را عادت چنین است ، که مرتکب کارهاى صعب شود و پندارد که آسان است
. پس از زبیر دیدار کن که نرمخوى تر است . او را بگوى که دایى زاده ات مى گوید مرا در حجاز شناختى و در عراق به جاى نیاوردى ؟ چه چیز تو را از آنچه بر تو آشکار شده بود رویگردان نمود؟
من مى گویم :
این نخستین بارى است که چنین جمله اى از او شنیده شده یعنى : فماعدا ممّا بدا.