حکمت 451
روش برخورد با مردم
(اجتماعى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: دورى تو از آن کس که خواهان تو است نشانه کمبود بهره تو در دوستى است، و گرایش تو به آن کس که تو را نخواهد، سبب خوارى تو است.
حکمت 452
معیار شناخت فقر و غنا
(اعتقادى، اقتصادى) و درود خدا بر او، فرمود: فقر و بى نیازى ما پس از عرضه شدن بر خدا آشکار خواهد شد.
حکمت 453
علل انحراف زبیر
(تاریخى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: زبیر همواره با ما بود تا آن که فرزند نامبارکش عبد اللَّه، پا به جوانى گذاشت
حکمت 454
راه غرور زدایى
(اعتقادى، علمى) و درود خدا بر او، فرمود: فرزند آدم را با فخر فروشى چه کار او که در آغاز نطفهاى گندیده، و در پایان مردارى بد بو است، نه مىتواند روزى خویشتن را فراهم کند، و نه مرگ را از خود دور نماید.
حکمت 455
راه شناخت بزرگترین شاعر
(هنرى، علمى) و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسید«» بزرگترین شاعر عرب کیست فرمود:) شاعران در یک وادى روشنى نتاختهاند تا پایان کار معلوم شود، و اگر ناچار باید داورى کرد،
پس پادشاه گمراهان، بزرگترین شاعر است«».
حکمت 456
بهاى جان آدمى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: آیا آزاد مردى نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد همانا بهایى براى جان شما جز بهشت نیست، پس به کمتر از آن نفروشید
حکمت 457
تشنگان مال و علم
(اخلاقى، اقتصادى) و درود خدا بر او، فرمود: دو گرسنه هرگز سیر نشوند: جوینده علم و جوینده مال.
حکمت 458
نشانههاى ایمان
(اخلاق اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: نشانه ایمان آن است که راست بگویى، آنگاه که تو را زیان رساند، و دروغ نگویى که تو را سود رساند و آن که بیش از مقدار عمل سخن نگویى، و چون از دیگران سخن گویى از خدا بترسى.
حکمت 459
شناخت جایگاه جبر و اختیار
(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: تقدیر الهى چنان بر محاسبات ما چیره شود که تدبیر، سبب آفت زدگى باشد.«»
مىگویم: «مفهوم این حکمت در حکمت 16 با عبارت دیگرى نقل شد»)
حکمت 460
ارزش صبر و تحمّل
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: بردبارى و درنگ هم آهنگند و نتیجه آن بلند همّتى است.
حکمت 461
غیبت نشانه ناتوانى
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: غیبت کردن تلاش ناتوان است.
حکمت 462
پرهیز از غرور زدگى در ستایش
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا کسانى که با ستایش دیگران فریب خوردند
حکمت 463
دنیا براى آخرت است
(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: دنیا براى رسیدن به آخرت آفریده شد، نه براى رسیدن به خود.
حکمت 464
سرانجام دردناک بنى امیّه
(تاریخى، اجتماعى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: بنى امیّه راه ملتى است که در آن مىتازند، پس آنگاه که میانشان اختلاف افتد کفتارها بر آنان دهان گشایند و بر آنان پیروز شوند.
مىگویم: «مرود» بر وزن «منبر» از مادّه «ارواد» به معناى مهلت است و این از فصیح ترین و زیباترین کلام است، گوئى امام علیه السّلام مهلت کوتاه بنى امیّه در حکومت را به میدان مسابقه تشبیه کرده که مسابقه دهندگان به ترتیب در یک مسیر مشخّص به سوى یک هدف به پیش مىروند و آنگاه که به هدف رسیدند نظم آنها درهم شکسته مىشود).
حکمت 465
ارزشهاى والاى انصار
(تاریخى، اجتماعى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: (در ستایش انصار فرمود) به خدا سوگند آنها اسلام را پروراندند، چونان مادرى که فرزندش را بپروراند، با توانگرى، با دستهاى بخشنده، و زبانهاى برنده و گویا
حکمت 466
دقّت در مشاهدات
(علمى) و درود خدا بر او، فرمود: چشم، بند ظرف حوادث است.
مىگویم: «این کلام امام علیه السّلام از استعارههاى شگفت است، که نشستنگاه را به مشک، و چشم را به سربند آن تشبیه کرد، و آنگاه که بند گشوده شود آنچه در مشک است بیرون ریزد. مشهور است که این سخن از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است، ولى عدّهاى آن را از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل کردهاند، این حکمت را «مبرّد» در کتاب «مقتضب» در باب لفظ به حروف آورده، و ما آن را در کتاب خود که «مجازات آثار نبوى» نام دارد آوردهایم.
حکمت 467
وصف یکى از رهبران الهى
(سیاسى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: بر آنان فرمانروایى حاکم شد، که کارها را به پاداشت، و استقامت ورزید، تا دین استوار شد.
حکمت 468
مسؤولیّت سرمایهدارى
(اقتصادى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: مردم را روزگارى دشوار در پیش است که توانگر اموال خود را سخت نگهدارد، در صورتى که به بخل ورزى فرمان داده نشد. خداى سبحان فرمود: «بخشش میان خود را فراموش نکنید» بدان در آن روزگار، بلند مقام، و نیکان خوار گردند، و با درماندگان به ناچارى خرید و فروش مىکنند در حالى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از معامله با درماندگان نهى فرموده.
حکمت 469
پرهیز از افراط و تفریط نسبت به امام علیه السّلام
(اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: دو کس نسبت به من هلاک مىگردند، دوستى که زیادهروى کند، و دروغ پردازى که به راستى سخن نگوید.
(این کلام مانند سخن دیگرى است که فرمود) دو تن نسبت به من هلاک گردند، دوستى که از حد گذراند، و دشمنى که بیهوده سخن گوید.
حکمت 470
تعریف توحید و عدل
(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: (از امام نسبت به توحید و عدل پرسیدند فرمود) توحید آن است که خدا را در وهم نیارى، و عدل آن است که او را متّهم نسازى«».
حکمت 471
شناخت جایگاه سخن و سکوت
(علمى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: در آنجا که باید سخن گفت، خاموشى سودى ندارد، و آنجا که باید خاموش ماند سخن گفتن خیرى نخواهد داشت.
حکمت 472
دعاى باران
(نیایشى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: (در دعا به هنگام طلب باران فرمود) خدایا ما را با ابرهاى رام سیراب کن، نه ابرهاى سرکش
(این کلمات از فصیحترین و شگفتىآورترین کلمات ادیبانه است که ابرهاى سرکش همراه با رعد و برق را به شتران چموش تشبیه کرد که بار از پشت مىافکنند و سوارى نمىدهند، و ابرهاى رام را به شتران رام تشبیه کرد که به راحتى شیر داده، و سوارى مىدهند)
حکمت 473
ارزش رنگ کردن و آرایش
(تجمّل و زیبایى) و درود خدا بر او، فرمود: (به امام گفتند چه مىشد موى خود را رنگ مىکردى فرمود) رنگ کردن مو، آرایش است، امّا ما، در عزاى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به سر مىبریم.
حکمت 474
ارزش عفّت و پاکدامنى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگتر از پاداش عفیف پاکدامنى نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمىگردد، همانا عفیف پاکدامن، فرشتهاى از فرشتههاست.
حکمت 475
ارزش قناعت
(اقتصادى،
اخلاقى)
و درود خدا بر او،فرمود:
قناعت مالى است که پایان نمىپذیرد.
«برخى این حکمت را از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نقل کردهاند»
حکمت 476
راه کشور دارى
(سیاسى،
نظامى)
و درود خدا بر او، فرمود:
چون زیاد بن ابیه را به جاى عبد اللَّه بن عباس، به فارس و شهرهاى پیرامون آن
حکومت داد، او را در دستور العمل طولانى از گرفتن مالیات تا به هنگام نهى فرمود)
عدالت را بگستران، و از ستمکارى پرهیز کن، که ستم رعیّت را به آوارگى کشاند، و
بیدادگرى به مبارزه و شمشیر مىانجامد.
حکمت 477
بزرگترین گناه
(اعتقادى)
و درود خدا بر او،فرمود:
سختترین گناهان، گناهى است که گناهکار آن را سبک شمارد.
حکمت 478
مسؤولیّت آگاهان
(علمى،
اعتقادى)
و درود خدا بر او، فرمود:
خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند، تا آن که از دانایان عهد گرفت که آموزش
دهند.
حکمت 479
بدترین دوست
(اخلاق
اجتماعى)
و درود خدا بر او،فرمود:
بدترین دوست آن که براى او به رنج و زحمت افتى.
مىگویم: (تکلّف و تکلیف با مشکلات و به زحمت افتادن است، پس دوستى که انسان را دچار مشکلات مىکند مایه شر است پس او از بدترین دوستان بشمار مىآید).
حکمت 480
آفت دوستى
(اخلاق
اجتماعى)
و درود خدا بر او، فرمود:
وقتى مؤمن برادرش را به خشم آورد، به یقین از او جدا شده است.
مىگویم: (حشمه و احشمه، یعنى او را به خشم آورد، برخى گفتهاند، یعنى او را شرمنده ساخت و احتشم به معناى فراهم آوردن چنین حالتى است که زمینه جدائى را پدید مىآورد).
(این آخرین قسمت از سخنان برگزیده امام، امیر المؤمنین علیه السّلام است که خداى را سپاس مىگویم تا مرا به این گرد آورى سخنان پراکنده، و نزدیک ساختن آنها به یکدیگر در یک مجموعه، توفیق عنایت فرمود، در آغاز کار، برگهاى سفید در هر فصل قرار دادیم تا به کلام تازه، یا تفسیر جالبى که رسیدیم بر آن بیفزاییم، تا سخن پوشیده آشکار شود، و آنچه دست نایافتنى مىنمود به دست آید. توفیق ما از خداست، و بر او توکّل مىکنیم، که او ما را کفایت کننده و بهترین سرپرست است، و جمع آورى سخنان امام علیه السّلام در ماه رجب سال 400 هجرى انجام پذیرفت درود ما بر سیّد و مولاى ما حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم خاتم پیامبران، و هدایت کننده انسانها به بهترین راهها، و بر اهل بیت پاک و یاران او باد که ستارگان یقیناند